سالهاست كه آمريكاييها، احمقانه به دنبال عامل اصلي فتنههاي خاورميانه ميگردند. اين فتنه كه از يك سو معلول رفتارهاي افراطگرايانه آمريكا و غرب عليه اسلام و از سوي ديگر معلول جهل و خشونتگرايي قبيلهاي عربي است، مدتهاست دنياي معاصر اسلامي را گرفتار كشت و كشتار و بيثباتي كرده است. متأسفانه در داخل كشور نيز كساني كه از واقعيات جهان معاصر اسلامي آگاه نبودند، تا ديرزماني نام برخي از اين رفتارها را مجاهدت و مبارزه ميگذاشتند، هرچند به تازگي دريافتهاند كه اين اقدامات جز تروريسم جاهلانه چيز ديگري نيست.
اما واقعيت ماجرا چيست؟
بايد گفت القاعده و طالبان با هر انگيزهاي پديد آمدند، اكنون آلت دست يك مشت افراطي در عربستان سعودي هستند. افراطيهايي كه با داشتن گنجهاي بادآورده نفت در سده گذشته با كافر خواندن ساير مسلمانان زنگ خشونت را در جهان اسلام به صدا درآورده و نه تنها در تفكر و انديشه با عقل و عقلگرايي مبارزه ميكنند، در عرصه عمل نيز راه خشونت را در پيش گرفته و اسلام را بدنام ميكنند.
وهابيها در طول پيدايش خود با شيعه دشمني ميورزيدند و اكنون نيز مهمترين مخالف خود را در عرصه جهان اسلام شيعه ميپندارند، غافل از آن كه نه تنها شيعيان، بلكه غالب طرفداران چهار مذهب حنفي، شافعي، حنبلي و حنفي با آنان مخالفند. تمامي مسلمانان تركيه با آنان دشمن هستند و مهمتر از همه آن كه تمامي مسلمانان شمال آفريقا به جز كساني كه توسط آنها خريداري شدهاند، با وهابيان دشمني دارند.
نفوذ وهابيان در شبهقاره به خصوص در چند دهه اخير در پاكستان و افغانستان، ريشه در فقر و فلاكتي دارد كه اين مناطق به آن دچارند. اين فقر، هم فكري است و هم مالي. و سعوديها به با استفاده از اين فقر، و به عنوان متوليان حرمين شريفين از آن هم به عنوان ابزار ديگري استفاده كرده و در پي تسلط بر خاورميانه هستند.
اكنون با قدرت يافتن ايران در منطقه، آنان براي قدرت توهمي خود كه همهاش زير سلطه كلي آمريكاست، احساس خطر كرده، با تمام وجود براي محدود كردن ايران تلاش ميكنند. استفاده از جنگ عرب و عجم، شيعه و سني، و ايجاد اختلافات قومي در ايران و حمايت از گروه ريگي در رأس سياستهاي سعودي است. تمام تلاش آنها اين است كه تنها متحد آمريكا بمانند و آمريكا در منطقه از طريق آنها به اهداف خود برسد. ايران بايد مراقب اين سياست باشد و راه را براي آينده باز نگاه دارد. هرچه ايران از گفتگوي با آمريكا كوتاهي كند، دست سعوديها در منطقه براي تهديد ايران و به خصوص مبارزه با شيعيان بازتر خواهد بود.
بدون شك دو حادثه انفجار در عراق كه سبب شهادت بيش از هشتاد زائر ايراني شد و بعد از آن انفجار بمب در زاهدان مستقیم یا غیر مستقیم کار وهابیون وابسته به سعودي است و بس. كار جنگ افروزاني است كه قصد دارند منطقه را به آتش بكشند تا سيادت خود را حفظ كنند. آنان قصد تهديد ايران را دارند و ما نبايد از اين تهديدها هراسيده و خود را گرفتار انزوا كنيم.
امروز بدون ترديد براي ايران و منافع ملي ايران اسلامي و در دايره وسيعتر منافع اسلامي مسلمانان در منطقه، مبارزه براي محدود كردن دامنههاي تجاوز سعودي يك وظيفه اسلامي – ملي است و يكي از راههاي آن مشاركت در مبارزه با طالبان است كه آلت دست سعودي بوده و نه تنها ملت پاكستان و افغانستان را در راه اهداف خشونتگرايانه خود گرفتار مشكل كردهاند كه در حال پديد آوردن مشكلات ديگري براي ايرانيان هستند.
بدين ترتيب ايران بايد در دو عرصه وارد مبارزه شود: نخست قطع نفوذ عربستان در ايران كه منجر به توسعه عوامل اخلالگر در اين كشور شده و ديگري همراهي با دولت پاكستان و افغانستان براي كاهش نفوذ طالبان. اين ممكن است در كوتاه مدت خطراتي براي ما داشته باشد، اما در نهايت ما را از امنيت طولاني مدت در مرزهاي شرقي برخوردار خواهد كرد. اين مبارزه همزمان بايد از زاويه سياسي نيز دنبال شده و با افشاي دست جنايتكار عربستان در پشت سر اين ترورهاي كور، به يك مبارزه سياسي عليه اين كشور در منطقه پرداخته شود.
منبع : اینده نیوز