به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از البرز، یک نویسنده آمریکایی در کتاب خود، گزارشهای تکان دهندهای از وضعیت زنان سرباز آمریکایی در خارج این کشور و به ویژه عراق منتشر کرد.
«هلن بندیکت» در کتاب خود با عنوان «سرباز تنها؛ جنگ خصوصی زنانی که در عراق خدمت میکنند» تهدید خشونت جنسی علیه زنان عراقی را که در مناطق اشغال شده توسط آمریکا هستند، برجسته میکند. او از جمله در کتاب خود با سه نفر از زنان سرباز آمریکایی مصاحبه کرده است.
نویسنده با ارایه آمار و ارقام نشان میدهد، تعداد زنان آمریکایی که از سال 2003 در جنگ عراق کشته شدهاند بیش از زنانی است که در سایر جنگهای آمریکا از سال 1945 تا کنون کشته شدهاند.
بنا بر آمار ارایه شده در کتاب، از سال 2006 تاکنون بیش از 206 هزار سرباز زن آمریکایی در خاورمیانه به خدمت گرفته شدهاند و بیشترین تعداد مربوط به عراق است. از این تعداد، 600 نفر زخمی و 104 نفر هم کشته شدهاند.
او معتقد است در حالی که همچنان بر تعداد زنان آمریکایی به خدمت گرفته شده افزوده میشود، ولی آنها به نحو دردناکی تنها هستند. به طور مثال در عراق، زنان فقط یک سرباز از هر 10 سرباز را تشکیل میدهند و اغلب اوقات در یک جوخه به همراه تعداد اندکی زن دیگر به خدمت گرفته میشوند که البته بعضی اوقات هم هیچ زن دیگری در جوخه وجود ندارد.
انزوا، سنت نظامیگری و خصومتورزی علیه زنان میتواند مشکلاتی ایجاد کند که عوارض منفی آن برای زنان به اندازه خود جنگ است. تنزل رتبه، نگاه ناخوشایند و غیراخلاقی همرزمان و تنهایی به جای وفاداری، چیزهایی است که هر سرباز زنی با آن دست و پنجه نرم میکند.
بندیکت در کتاب خود مینویسد: بین سالهای 2006 تا 2008 حدود 40 زن که در جنگ عراق به خدمت گرفته شده بودند، از تجربه خودشان در جنگ با من صحبت کردند. 28 نفر از آنان با تهدید جنسی مواجه شده یا مورد خشونت جنسی قرار گرفته بودند. البته اینها استثنا نیستند و بر اساس چندین گزارش اداره مسایل سربازان، 30 درصد زنان در هنگام خدمت در معرض خشونتهایی از این دست قرار گرفتهاند، 71 درصد آنان مورد بیحرمتی قرار گرفته و 90 درصد نیز احساس عدم امنیت داشتهاند.
تازه این در شرایطی است که بر اساس گزارش دپارتمان دفاعی در سال جاری، 90 درصد هتک حرمتها گزارش نشده است.
«کانتل هنبری» کارشناس زن ارتش آمریکا که از سال 2006 تا 2008 در عراق خدمت کرده، میگوید: من تنها زن آمریکایی بودم که در تیپ هفدهم آلاسکا در بین 50 تا 60 مرد حضور داشتم و با داشتن 17 سال، کمسنترین بودم. چون من تنها بودم مردان زن بودن من را فراموش میکردند و حرفهای رکیک درباره زنان را همواره تکرار میکردند.
من هم مجبور بودم هر روز این چیزها را بشنوم. من گاهی میگفتم: «هی، چه میگویید؟!» و آنها همگی با تعجب میگفتند: اوه نه! منظور ما شما نبودید.
او میگوید: من، از اینکه با مردان هم غذا بودم بیشتر میترسیدم تا گلولههایی که هر روز به سمت ما پرتاب میشد... دو نفر از مردانی که فکر میکردم دوست من هستند، تلاش کردند نسبت به من هتک حرمت کنند.
نویسنده در جای جای کتاب با استناد به گزارشهای مستند وضعیت وخیم زن آمریکایی در ارتش آمریکا را به تصویر کشیده است.