«حجتالاسلام وحيدي» در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا»، در مورد سريال حضرت يوسف(ع) گفت: ابتدا بايد از زحمات كارگردان دلسوز و انقلابي آقاي سلحشور، كه هميشه دغدغه ساخت سريالهاي مذهبي و عقيدتي را داشتند و هنر خود را در راه ترويج ارزشها و معرفي الگوهاي برتر بشري صرف كرد و در اين راه قطعاً بيمهري و بيانصافيهاي زيادي ديده و شنيدهاند، تشكر كرد.
اين محقق مسائل ديني ادامه داد: در اين زمانهاي كه همت غالب هنرمندان ما به تصوير كشيدن مسائل مبتذل عشقي، خشونت و كشمكش است، هنرمندي پيدا شده كه يك سوره از قرآن را سرلوحه كار خود قرار داده و زندگي زيباي حضرت يوسف(ع) را به تصوير درآورده و با آرزوي موفقيت براي او و الگو قرار گرفتن كار او براي همه هنرمندان عزيز كشورمان نكاتي را دوستانه و از سر خيرخواهي به اين سريال متذكر ميشوم.
وي در خصوص مهمترين ايرادهاي وارده به اين مجموعه گفت: يوسف اين فيلم تصوير يك پيامبر الهي نيست بلكه انسان خوبي است كه همواره او را در اندازه جوانان متدين و خوبي كه در زمان انقلاب و دفاع مقدس ميديديم، ارزيابي ميكنم.
اين محقق مسائل ديني گفت: سئوال اين است كه اگر بخواهيم جواني تمام اولياي خداوند را به تصوير بكشيم، يك چيزي در حد همين يوسف است كه در اين فيلم ميبينيم. توقع داشتم وقتي اين سريال را نگاه ميكردم، خود را در برابر پيامبر بزرگي ببينم كه بر قلب و جانم مسلط است و هيبت او سراسر وجودم را بلرزاند. چيزي كه تجربهاش را در بازي «آنتوني كوئين» در نقش حمزه و عمر مختار با همه وجود حس كردم. البته توقع ديدن بازي «آنتوني كوئين» را از كارگردان يوسف پيامبر نداريم.
وي تصريح كرد: زياد نشان دادن حضرت يوسف در اين فيلم از ارزش و اعتبار حضرت كاسته و كارگردان اين فيلم براي كوچكترين كارها، چهره يوسف را خرج كرده است و كاري نكرده تا مخاطب با فكر و خيال خود، يوسف را پيدا و او را در ذهن خود بسازد و همين دليل، موجب كم شدن هيبت او در دلها شده است.
وحيدي ادامه داد: هنوز يادمان نرفته كه مرحوم مصطفي عقاد بدون آن كه پيامبر را نشان دهد، چگونه سيماي پر نور نبي خاتم را به همه جهانيان نشان داد و بدون آن كه تصويري از اميرالمؤمنين(ع) نشان دهد با نشان دادن نوك ذوالفقار آن حضرت، شجاعت و جنگآوري آن امام را به رخ بينندگان كشيد، خيلي از كارهاي يوسف را ميشد با نشان ندادن او، نمايش داد تا جايي كه سخنان بزرگ را در سكوت ميتوان منتقل كرد.
وي در خصوص نقش زليخا گفت: پر رنگ شدن نقش قطام و حاشيهاي شدن نقش امام، كه اشتباه آقاي ميرباقري در سريال امام علي(ع) بود، در اين سريال هم تكرار شد تا جايي كه زليخا، شخصيت دوم فيلم نقش خود را پا به پاي حضرت يوسف بازي كرد. به طوري كه بيان ميشود درسهايي كه از زليخا براي به دست آوردن معشوق و گذشت از همه چيز فراگرفتهميشود، از يوسف نميتوان فراگرفت. اين در حالي است كه در سوره يوسف بيش از صد آيه مربوط به حضرت يوسف و فقط پنج آيه مربوط به مسائل زليخا است و 95 آيه مباحث حضرت را مطرح ميكنند.
حجتالاسلام وحيدي در مورد نقش حضرت يعقوب بيان داشت: حضرت يعقوب اين فيلم اصلاً در حد و قواره يك پيامبر بزرگ الهي نيست، اينكه پيامبري به خاطر گم شدن فرزند خود تمام امور پيامبري را رها و در گوشهاي عزلت و دست از هدايت انسانها بردارد و با فرزندان خود رفتاري قهرآميز داشته باشد و با ظاهري ژوليده و نامرتب كه خلاف شأن نبوت است، منتظر دريافت خبري از يوسف خود باشد، مطلوب نيست.
اين محقق علوم ديني تصريح كرد: بارداري زنان يعقوب در دو قسمت پشت سر هم، تغيير دين فرعون مصر خيلي سريع و آسان، ازدواج، بارداري و متولد شدن فرزند يوسف در يك قسمت، بيتوجهي يوسف به زليخا در طول سالهايي كه عزيز مصر شده در حالي كه زليخا براي رشد يوسف زحمت زيادي كشيده و يوسف سالهاي سال از محبت اين خانم بهرهمند بوده، از يك پيامبر الهي پذيرفتني نيست و بعيد است كه وي نسبت به كسي كه به اين اندازه به او محبت كرده تفقدي نداشته باشد.
وي افزود: وضعيت زننده حجاب آقايان و بانوان در اين سريال، عدم معرفي فهرست منابع سناريوي سريال، نقص عصمت نبي مهمترين برداشتهاي ضعيفي است كه مورد استهزاي مردم هم قرار گرفته است.
اين محقق مسائل ديني افزود: عدم حضور چند كارشناس قوي و خبره و مورد تأييد مراجع و بزرگان حوزه در نظارت بر نوشتن سناريوي اين سريال بزرگترين ايرادي است كه ميتوان به اين سريال وارد كرد.
وي در پايان از زحمات همه دست اندركاران ساخت اين مجموعه و بازي خوب آقاي عباس اميري و خانم كتايون رياحي كه جبران بسياري از ضعفهاي بازي ديگران است، نهايت تشكر و قدرداني را اعلام كرد.