جام جم: زني كه به خاطر چشم و هم چشمي ، شوهر جوانش را وادار كرده بود كليه خود را بفروشد تا براي وي خودرو بخرد، با شكايت شوهرش روانه دادسرا شد.
خانم عباسي، داديار شعبه سوم دادسراي بعثت با اشاره به اين پرونده گفت: چند روز پيش مردي با مراجعه به شعبه سوم دادياري دادسراي ناحيه 16 با ارائه شكايتي از همسر خود، خواست او را طلاق دهد.
شاكي در اظهاراتش گفت: از دست همسرم خسته شدهام در طول چند سال زندگي مشترك به دليل زيادخواهي هاي او به خاك فلاكت افتادهام و او مدام با زخم زبانهايش اغلب وانمود ميكند كه من توانايي و عرضه هيچ كاري را ندارم و بستگانش از جمله خواهر و پسرخاله او كه همزمان با من تشكيل خانواده دادهاند، از شرايط مالي خوبي برخوردارند و من هنوز در زندگي خود پيشرفت نداشتهام.
شاكي در ادامه گفت: اختلافات ما ريشه در مسائل اين چنيني دارد و چند ماه پيش اين اختلافات زماني به اوج خود رسيد كه باجناقم يك خودرو خريد.
پس از اطلاع همسرم از اين موضوع روزگارم سياه شد و هر روز اين وضعيت بدتر ميشد و تاب وتحمل آن را نداشتم.
شاكي افزود: سرانجام براي رهايي از اين وضعيت به توصيه همسرم اقدام به فروش كليه خود كردم و با پول آن يك دستگاه خودروي پرايد براي او خريدم تا شايد با اين كار شرايط لازم براي ادامه زندگي فراهم شود. اما همسرم دستبردار نيست و نميخواهد بپذيرد كه من يك كارمند ساده هستم و هر ماه با حقوقي كه دريافت ميكنم، تنها قادر به زندگي آن هم با قناعت و چشمپوشي از خيلي از خواستههاي خود هستم.
وي يادآور شد همسرم مدام به من سركوفت ميزند و من تمام اين مسائل را صرفا به خاطر 2 فرزند خردسال خود تحمل كردهام؛ اما اخيرا و پس از آن كه باجناقم براي همسر خود يك سرويس طلا خريده است، همسرم آزارهاي خود را از سر گرفته و از من ميخواهد به هر قيمتي كه شده براي او هم بخرم....
قاضي پرونده نيز در اين ارتباط گفت: پس از ثبت اين شكايت دستور تحقيق در اين زمينه صادر و مشخص شد مرد شاكي يكي از كليههاي خود را فروخته است و همسايهها نيز در تحقيقات بيان كردند، مدام ميان اين زوج مشاجره و درگيري وجود دارد.
خانم عباسي اضافه كرد: پس از مشخص شدن نتيجه تحقيقات، دستور احضار زن شاكي صادر و تحقيق از وي آغاز شد.زن جوان در اظهارات خود گفت: از همان كودكي زيادهخواه و افزونطلب بودم، اما والدينم به خاطر مشكلات مالي، هيچگاه به درخواستهاي من پاسخ نداده بودند.
تا اين كه پس از ازدواج به دليل روياهايي كه با آن زندگي كرده بودم، از شوهرم ميخواستم زندگي مناسب و مرفهي برايم مهيا كند و دلم ميخواست در ميان فاميل همسر مرا به خاطر زندگي تجملاتي تحسين كنند و زماني كه خواهرم كه از كودكي با او رقابت داشتم خودرو خريد، شوهرم را وادار كردم تا با هر قيمتي كه شده خودرو خريداري كند؛ اما او قادر به تهيه پول نبود تا اين كه يك روز با مشاهده يك آگهي درخصوص خريد و فروش كليه، فكري به ذهنم رسيد و سرانجام شوهرم را ترغيب كردم تا كليه خود را بفروشد.
وي افزود: پس از آن كه احضاريه دادسرا به دستم رسيد و متوجه شدم شوهرم قصد طلاق دادن مرا دارد، يك باره به خود آمده و متوجه شدم در چند سال گذشته من به شوهرم بد كردهام و به او تعهد ميدهم ديگر او را وادار به كاري نكنم كه قادر به انجام آن نيست.
قاضي پرونده اظهار كرد: پس از ثبت اظهارات زن جوان و آشتي ميان اين زوج، پرونده آنها مختومه شد.
وي افزود: اميدوارم زوج هاي جوان توجه به ارزش ها و عرفهاي جامعه را در نظر گرفته و فراموش نكنند زندگي مشترك نيازمند بالابردن آستانه تحمل از سوي طرفين است.