به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مرکز خبر حوزه، طی گفتوگوی مشترکی با این دو بزرگوار درباره جایگاه مسلمانان در غرب، برخورد دولت ها و مردم غرب با مسلمانها، وظایف حوزه در قبال ترویج اندیشه ناب دینی در جهان و دیگر مباحث مرتبط بحث شد. شرح این گفتوگوی مشترک در ذیل میآید:
وضعیت مسلمانها را در اروپا چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام بهمن پور: عرض کنم وضعیت مسلمانها در جاهای مختلف اروپا فرق میکند؛ مثلاً وضعیت مسلمانها در فرانسه که بیشترین تعداد مسلمانها یعنی حدود پنج میلیون نفر را دارد با وضعیت مسلمانها در اینجا ( انگلیس ) که حدود دو میلیون مسلمان دارد خیلی متفاوت است.
چه فرقی میکند؟
حجتالاسلام بهمنپور: وضع مسلمانهای اینجا از نظر کیفیت آزادی در عمل به عقاید خود، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، بسیار بهتر از مسلمانان فرانسه است. به همین خاطر نمیشود حکم عامی را در خصوص وضعیت مسلمانها در غرب اعلام کرد. به فرض مثال در آلمان، بیشترمسلمانها ترک هستند و وضعیت اینها به کل با وضعیت مسلمانهای فرانسه که بیشترشان الجزایریاند، فرق میکند.
مسلمانهای انگلیس از چه ملیتهایی هستند؟
حجتالاسلام بهمنپور: در اینجا مسلمانها، چند ملیتیاند؛ و این شاید یکی از مزیتهای انگلستان نسبت به سایر کشورهای اروپا باشد. مسلمانهای اینجا از پاکستان، هندوستان، ایران و کشورهای عربی میباشند ؛ افرادی که چندین سال اینجا بوده و دیگر شهروند انگلیسی شدهاند و در فعالیتهای سیاسی شرکت میکنند؛ مسلمانهای اینجا در فعالیتهای مربوط به شوراهای شهر، خیلی فعالند.
یعنی در دیگر کشورهای اروپایی فعال نیستند ؟
حجتالاسلام بهمنپور: در فرانسه هم ممکن است مسلمانها در شوراهای شهر، فعال باشند اما برای حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی باید دین خود را کنار بگذارند در حالی که اینجا این گونه نیست و مسلمانها با عنوان دینی خود وارد کار میشوند و رأی میآورند. لذا فکر میکنم بهترین وضعیت مسلمانها را از نظر آزادی فعالیتها و میزان فعالیتهای اجتماعی و سیاسی در انگلستان ببینیم.
علت این مقابلهها در کشورهایی چون فرانسه چیست؟
حجتالاسلام حکیمالهی: در کشوری مثل فرانسه نه تنها دولت و حکومت فرانسه با مسلمانان بد است و فعالیتهای ضد دینی دارد بلکه با نفس مظاهر دینی مشکل دارد؛ در فرانسه با حجاب نه فقط به خاطر اینکه یک سمبل اسلامی است، بلکه به خاطر اینکه یک علامت دینی است مخالفت میکنند. در کشور آلمان هم به همین ترتیب است و آنها ضد دیناند.
یعنی در کشورهایی مثل فرانسه یا آلمان، برای دیگر ادیان هم محدودیت قائل میشوند ؟
حجتالاسلام حکیمالهی: بله، به همان تناسب که برای مسلمانها محدویت ایجاد میکنند برای مسیحیان هم محدودیت قائل میشوند منتها چون احکام و آداب مسیحیت به مرور زمان منسوخ یا کمرنگ شده یا ما توجهی به آن نداریم، معلوم نمیشود.
مثلا آزادیهایی که در انگلیس به مسلمانها داده می شود، چگونه است؟
حجتالاسلام حکیم الهی: مثلا شما درفرودگاه لندن یا پلیس تعداد زیادی کارمند محجبه می بینید ؛ در دادگاه اگر طرفین دعوا ، مسلمان باشند ، دادگاه برای حل موضوع از کارشناس فقه اسلامی مشورت می گیرد تا طبق مبانی اسلامی به این دعوا رسیدگی شود. در مسایل ازدواج و طلاق هم دولت اینجا به مسائل فقهی مسلمانان صحه میگذارد.
این آزادیها در حالی انجام میشود که شدیدترین برنامههای ضداسلامی در منطقه با حضور مستقیم و غیرمستقیم انگلیس حمایت میشود. علت چیست ؟
حجتالاسلام بهمنپور: ببینید دو مساله داریم یک وقت برخورد اسلام با خارج از این کشور مثل خاورمیانه است که برخورد خیلی شدیدی است. چون مساله خاورمیانه مسئله حساسی است و تمام کشورهای اروپایی از اسرائیل حمایت میکنند و این رژیم را بزرگترین همکار و مدافع خود در خاورمیانه میبینند لذا در جهتگیریهایشان همیشه مواضع ضد اسلامی دارند و دوست دارند که کشورهای اسلامی تضعیف شوند و تا آنجایی که بتوانند به دنبال تحت نفوذ درآوردن کشورهای اسلامی برمیآیند. مثل اردن که دیگر یک کشور غربی محسوب میشود و علیرغم اینکه مردم آن مسلمان هستند، حکومت آن کاملاً تحت کنترل غرب است.
ولی در مسایل داخل کشور خود این گونه برخورد نمیکنند و تمام تلاششان این است که تنشها و آشوبها را کم کنند. لذا پس از 11 سپتامبر، دولت برنامههای زیادی را برای پشتیبانی از مسلمانانی که میتوانند برخی افراطگراییها را تعدیل کنند به عمل آورده است و در همین راستا کمکهای زیادی به مسلمانها میکنند تا حدی که چندی پیش کلیسا نسبت به این امر اعتراض کرد.
با مسایل دوگونه میشود برخورد کرد ؛ یکی اینکه دنبال ریشهها رفت و مساله را از ریشه حل کرد و یکی هم اینکه برخورد سطحی و تند بکنیم. معمولاً انگلیسیها اهل برخورد تند و سطحی نیستند و همینطوری هم سیاستهای استعماری خود را پیش میبرند.
مثلاً دیدند عدهای از کشورهای اسلامی به اینجا میآیند و به عنوان امام یا روحانی بین جوانهایی که در اینجا متولد شده و رشد کردهاند، سخنرانی و موعظه میکنند، آمدند و با جدیت مسئله تربیت امام در خود انگلستان را پیگیری کردند و بودجه کلانی را نیز برای مدرسههای اسلامی و تربیت امام اختصاص دادند. در ظاهر ممکن است بگوییم که چقدر آنها خوبند و دنبال اسلامند ولی در باطن میخواهند مسئله را به طور ریشهای حل کنند. کلاً من فکر میکنم که بافت جامعه انگلیسی با بافت بقیه جوامع اروپایی به لحاظ سنتی فرق میکند و حضور فرهنگ های مختلف در این کشور از قبل با دیگر کشورهای اروپایی متفاوت بوده است. بقیه جوامع اروپایی دنبال این بودهاند که مسلمانها به محض ورود به آن کشور، جذب فرهنگ غربی شوند و هویت دینی خود را کنار بگذارند و تاحدی هم موفق شدهاند ولی اینجا همواره تفکر چند فرهنگی بوده است و لذا دیگر نمیتوان اصلاً تصور کرد که وضعیت مسلمانها در انگلستان مانند وضعیت مسلمانها در فرانسه بشود مگر اینکه کلاً جامعه زیر و رو شود و تحولات خیلی بزرگی پیش بیاید. از سوی دیگر انگلستان به صورت سنتی چهار راه فرهنگی جهان بوده است و نمیتواند مثل کشوری چون فرانسه یا آلمان عمل کند. انگلیسیها در جریان استعمارات خود همیشه بدنبال این بودهاند که به جای زور، با تزویر وارد جوامع شوند.
آقای حکیمالهی نظر شما در این باره چیست ؟
حجتالاسلام حکیمالهی: من فکر میکنم بازگشت بحث برخورد با مسلمانها و حتی تمدنها و فرهنگها، به قدرت مدیریت است. شما میبینید در کشورهایی که قدرت مدیریتشان ضعیف است به نظامیگری روی میآورند و میخواهند با دیکتاتورمآبی و فشار، قدرت را در اختیار بگیرند و کنترل کنند ولی در جاهایی که قدرت مدیریتشان بالاست، نظامیگری وجود ندارد. شما اگر بین کشورهای مستعمره انگلیس و فرانسه مقایسه کنید میبینید که هنوز در مستعمرات فرانسه بر خلاف مستعمرات انگلیس، نظامیگری حاکم است. در انگلیس قدرت مدیریت بالاست و لذا رو در رو با مسلمانان مواجه نمیشوند و به دنبال حل ریشهای مسائل میروند ولی در فرانسه چون قدرت مدیریتشان پایین است، از همان ابتدا شمشیر را از رو میکشند. نکته دوم این است که تا قبل از یازده سپتامبر، آمریکا و غرب فکر میکرد اسلامی که در ستیز با آنهاست، اسلام ایران است لذا به انحاء مختلف و با وسایل گوناگون، تلاششان در جهت محکوم کردن آن اسلام بود اما امروز، وضع مقداری فرق کرده است. سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در مصاحبهای که در یک بولتن خبری آمد، گفته بود که آمریکا طی 10 سال آنقدر به ما فشار آورد که ما برای مقابله با اسلام شیعی، 70 میلیارد دلار هزینه کردیم . و این در حالی است که امروز در آمریکا به وهابیها و سلفیها اجازه تاسیس مرکز اسلامی نمیدهند.
حجتالاسلام بهمنپور: حتی بالاتر از این، یک عالم سنی را که در انگلیس زندگی میکند و لقبsir دارد نگذاشتند به آمریکا برود و به او ویزا ندادند زیرا از دیدگاهها و اقدامات خرابکارانه اینها وحشت دارند.
حجتالاسلام حکیمالهی: وزیر امور دینی روسیه رسما از ایران و حوزه علمیه خواسته بود که برای آموزشهای دینی به آنها کمک کند. اینها در قضیه یازده سپتامبر یک بازبینی به عملکرد خود داشتند و به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند با بنیادهای دینی مردم مبارزه کنند و هر چه مبارزه کنند، نتیجه عکس میدهد. در کشورهای کمونیست 70 سال با دین مبارزه کردند ولی نتوانستند آنرا از بین ببرند. بعلاوه اینکه امروز اصلاً امکان چنان مبارزههایی وجود ندارد. در بازبینی که بعد از یازده سپتامبر داشتند، فهمیدند که اسلام سلفیگری، دارای منطق نیست و نمیتواند در دنیای معاصر کار بکند. و لذا مجبور بودند که یک جایگزینی برای اسلام سلفی داشته باشند اینها از یکطرف به رشد اسلام شیعی توجه دارند و از سوی دیگر میدانند که اسلام شیعی در مقابل اینها میایستد و میجنگد و پایبند به اصول خود است. بنابراین میآیند و تعریف جدیدی را از اسلام ارایه میدهند. یعنی اسلامی را تعریف میکنند که هیچگونه تضاد و تعارضی با منافع آنها نداشته باشد که در اینجا وظیفه و مسئولیت ما خیلی سنگین میشود زیرا باید هویتهای اسلامی خود و آموزههایمان را در چارچوبی که هست حفظ کنیم و مانع دستبرد و خدشه به آن شویم.
شما فرمودید که غربیها به عقلگرایی مکتب شیعه پی بردهاند و مانع تاسیس مراکز سلفی در کشورهای خود میشوند اما ما در داخل، درست عکس این مطلب را میشنویم. گفته میشود که غرب، دشمن درجه یک خود را شیعه میداند و تمام سرمایهگذاری خود را معطوف به مقابله با مکتب اهل بیت (ع) میکند.
حجتالاسلام بهمنپور: باید مسایل را از هم تفکیک بکنیم. بله الان در خاورمیانه، حزبالله و ایران، بزرگترین خطر برای غرب و عربستان و اردن بزرگترین دوست آنها به شمار میروند ولی در کشورهای خودشان این گونه نیست. شما به جریانات تروریستی در دنیا توجه کنید ؛ شیعیان اصلا وارد این مسایل نمیشوند هیچکس نمیتواند بگوید حزبالله یک سازمان تروریستی است. اگر میگویند یک علمیات در بیروت انجام داده و 200 سرباز آمریکایی را کشته، در محل نظامی اینکار را انجام داده است، حزبالله وارد علمیات تروریستی نمیشود. شیعیان در غرب هم هیچگاه وارد علمیات تروریستی نشده و نخواهند شد و اصلا جایز نمیدانند. لذا در مسایل داخل کشورشان هیچ مشکلی با شیعیان ندارند و آزادی عمل میدهند چون میدانند که شیعیان بیشتر به دنبال مباحث عقیدتی، تبلیغی و ترویجی هستند تا مسایل تروریستی. و اگر هم شیعیان وارد سیاست میشوند از راهش وارد میشوند. ولی سلفیگری و گروه زیادی از اهل سنت در غرب به تروریسم روی آوردهاند و ترور را بهترین حربه برای خود میدانند و این گونه توجیه میکنند که از این طریق میتوانند فشار بسیار قابل توجهی به غرب وارد کنند و وارد هم کردهاند و برایشان مهم نیست که چندین نفر غیرنظامی در این بین کشته شود. بنابراین در مسایل داخلی خود با شیعیان هیچ مشکلی ندارد و حتی میتوانند اینها را به عنوان نمونه و الگو بین مسلمانان معرفی کنند ولی در مسایل بینالمللی مخصوصاً خاورمیانه، این گونه نیست.
اینجا شیطان پرستها و جریانات ضددینی فعالند و نشریات و برنامههای ویژهای دارند ؛ آیا ادیان و مذاهب مختلف برای مقابله با این جریانات برنامهای دارند؟
حجتالاسلام بهمنپور: فعالیتهای بین ادیانی در اینجا زیاد است. الان تقریباً اکثر مراکز اسلامی با کلیساها و کنیسهها جلسات مشترک دارند. جریان بین ادیانی موضوعی است که هم اتحادیه اروپا و هم دولت انگلیس نسبت به آن ترغیب میکنند تا یک مقدار فشار و تنش بین اعضای مختلف جامعه را کاهش دهند.
الان جایگاه و وضعیت مسلمانان انگلیس به عنوان یک شهروند بین دیگر مردم این کشور چگونه است؟
حجتالاسلام بهمنپور: نگاه مردم را میخواهید یا دولت؟
هر دو
حجتالاسلام بهمنپور: روش دولت، یک روش پایداری است که طبق قانون حکومت میکند. ما در کشورهای خودمان خیلی با حکومت قانون آشنا نیستیم. ما بیشتر روی شانتاژ و فشارهای گروهی و سیاسی کار میکنیم ولی اینجا قانون بسیار قوی است ؛ پلیس و دادگاه قدرت فوقالعادهای دارند. یعنی هیچکس اعم از ملکه، نخست وزیر، اقلیتهای مذهبی و ... نمیتواند در برابر آن قد علم کند. لذا تا شما برخلاف قانون عمل نکردی، کسی با شما کاری ندارد؛ فراتر از حکومت قانون، دولت نیز شیوههایی را برای پشتیبانی یا عدم پشتیبانی از گروههای مختلف در نظر میگیرد. مثلاً دولت کارگر معمولاً همیشه گرایشش این بوده که به اقلیتهای نژادی و مذهبی بیشتر رسیدگی میکند تا دولت محافظه کار. این دیگر بر میگردد به سیاست دولتهای مختلف که چه راهکارهایی را برای کم کردن تنش در جوامع خود به کار ببرند. یکی از راههایی که دولت اینجا در پیش گرفته این است که توابین گروههای تروریستی را پشتیبانی و حمایت میکند و آنها را سازماندهی مینماید تا از این طریق افراطگراها را جذب کند.
از نظر مردم چطور ؟
حجتالاسلام بهمنپور: از لحاظ مردم، معمولاً رسانههای اینجا دشمنی نسبتاً شدیدی با مسلمانها دارند. رسانههای آزاد در اینجا زیاد است و بیشتر هم در اختیار گروههایی است که یا خودشان صهیونیستی اند یا گرایشهای صهیونیستی دارند. گرایش های ضد دینی در رسانههای اینجا خیلی زیاد است ؛ در اینجا معمولاً اسلام به عنوان یک هیولا نشان داده میشود و این در تغییر دیدگاه مردم خیلی تاثیر دارد. حالا رسانه که میگویم شامل فیلمها و سریالها هم میشود که بر روی ذهن مخاطب خیلی تاثیر دارد.
مثلا چگونه اقدام میکنند؟
حجتالاسلام بهمنپور: مخصوصاً مسایل تروریستی، جنگها و سربریدنهایی که در گوشه و کنار اتفاق می افتد را پخش میکنند. خب اینها خیلی وحشتناک است . شما خودتان را بگذارید جای یک غیر مسلمان و ببینید که یک نفر به اسم اسلام، الله اکبر بگوید و سر طرف را ببرد. اینها تاثیر خیلی زیادی بر روی دید جامعه و مردم دارد. البته دولت هم شیطنتهایی دارد مثلا چندی پیش به سلمان رشدی لقب sir دادند.
وضعیت مسلمانان مهاجر به غرب را از نظر اعتقادی چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام حکیمالهی: با توجه به تجربه مختصری که اینجا دارم گروهی از مسلمانهایی که به اینجا مهاجرت میکنند، از اول اصالتهای دینی خود را حفظ میکنند و گروهی دیگر در همان آغاز جذب فرهنگ غرب میشوند اما همین افراد هم بعد از گذشت مدت کوتاهی به هویت اصلی خود باز میگردند.
آیا برنامه منسجمی برای تبلیغ معارف اسلامی بین این افراد وجود دارد؟
حجتالاسلام حکیمالهی: در مجموع برنامه نظاممند تبلیغی برای آگاهی اینها از مسایل شرعی و عقیدتی وجود ندارد. من شبهای محرم در یکی از مناطق جنوب لندن، سخنرانی داشتم. بیش از 60 جوان مسلمان میآمدند که اولیات اسلامی را هم بلد نبودند من یکبار در سال رفتم آنجا سخنرانی کردم و شاید هم دیگر نروم ؛ خب این کسی که از کشور اسلامی آمده اینجا پناهنده شده است، نیازمند مباحث اخلاقی، عقیدتی و شرعی است و نمیتوان او را رها کرد.
چه کسی باید این خلا را پر کند؟
حجتالاسلام حکیمالهی: این وظیفه بزرگی است که بر دوش علمای دین و حوزههای علمیه است. ما باید در جهت حفظ هویت اسلامی در غرب، برنامهریزی و اقدام کنیم. باید ببینیم واقعاً جوانی که در غرب دارد کار میکند، چه نیازی دارد و با چه روشهایی میتوان او را جذب کرد ولی اینکار را نکردهایم و متاسفانه ضعیف هستیم یعنی همان سخنرانی که روحانی برای عده بسیار سنتی در بیدگل کاشان میکند، همان منبر را میخواهد در اینجا برای جوانان داشته باشد.
از چنین سخنرانیهایی استقبال هم میشود ؟
حجتالاسلام حکیمالهی: جوان اینجا بعلت عِرق دینی و مذهبی خود در این سخنرانی حاضر میشود و به طور طبیعی تاثیر هم دارد ولی این یک بحثی است که چگونه میتوان اینها را جذب کرد و تعالیم روحبخش اسلامی را به خوبی به اینها آموخت. حوزههای علمیه ما باید برای این گونه افراد چه ایرانی یا غیر ایرانی به عنوان جامعه اسلامی برنامهریزی کند. یا کم کار کردهایم یا نیروی مناسب تربیت نکردهایم.
حاج آقا آماری از مراکز اسلامی انگلیس دارید؟
حجتالاسلام بهمنپور: راستش، آمار خیلی سخت است چون مراکز اسلامی در اینجا خیلی زیاد است نزدیک به هزار مسجد کوچک و بزرگ در انگلیس داریم. مراکز اسلامی و سازمانهای اسلامی در اینجا بسیار گسترده و زیاد است . صدها مرکز اسلامی در انگلستان داریم که البته تعداد مراکز شیعی، محدودتر است.
چه کسانی مراکز شیعی را اداره میکنند؟
حجتالاسلام بهمنپور: یکی گروه ایرانیها هستند، پاکستانیها هستند، خوجهها هستند که هندیاند منتها سالها در آفریقا بودهاند که اینها تشکیلات مفصلی دارند و از منابع خود به خوبی استفاده میکنند . یعنی بر خلاف آنچه تصور میشود ثروتمندتر از بقیه نیستند ولی از پول خمسشان خیلی خوب استفاده میکنند ؛ حدود 10 هزار خوجه در انگلیس زندگی میکند که شاید این تعداد یک دهم جمعیت کل پاکستانیهای اینجا باشد ولی 10 برابر آنها فعالیت دارند.در لندن سه مرکز بزرگ و چند مجموعه جانبی دارند. شیعیان عراق ، لبنان، کویت و بحرین هم مراکز خود را دارند.
آیا این مراکز فعالیتهای مشترک هم دارند؟
حجتالاسلام بهمنپور: اینکه با هم کار بکنند خیلی مشکل است و این امر اختصاص به شیعیان ندارد، اهل سنت هم همینطورند و نمیتوانند با وجود فرهنگهای مختلفشان با هم کار کنند که طبیعی هم هست شما مثلاً اگر بخواهید یک مجلس برگزار کنید که در آن هم ایرانی و عراقی یا ایرانی و پاکستانی هستند چه غذایی میخواهید بدهید؟ شما از این مساله ساده بگیرید تا مسائل دیگر.
حجتالاسلام حکیمالهی: مثلاً یک مجلسی بود که هم ایرانی بودند و هم افغانی آخرش نتوانستند ادامه بدهند ؛ نه اینکه با هم اختلاف داشته باشند ولی بعلت تفاوت فرهنگی نتوانستند ادامه بدهند.
ولی اختلافات فکری بین مراکز اسلامی قابل انکار نیست.
حجتالاسلام حکیمالهی: بله آنرا قبول داریم و بحث دیگری است اما به این هم باید توجه داشته باشیم که مثلاً سبک عزاداری و نحوه برپایی آیینهای مذهبی بین آنها متفاوت است.
کنفرانسهای مشترک که می شود برگزار کرد؟
حجتالاسلام حکیمالهی: کنفرانس، فرق میکند و برگزار هم میشود و تاکنون کنفرانسها و سمینارها و همایش متعددی با مشارکت گروههای مختلف شیعی و سنی در اینجا برگزار شده است.کنفرانس یک کار علمی است و فرهنگها، تاثیر زیادی در برگزاری آن ندارد ولی در مجالس سنتی، جمع اینها یک مقدار مشکل است.
حجتالاسلام بهمنپور: درباره اختلاف فکری بین مراکز اسلامی عرض کنم که اختلاف بین مراکز سنی به مراتب شدیدتر از اختلافات بین مراکز شیعی است ؛ برای اینکه اهل سنت واقعا از گروههای مختلفاند و شیعیان بیش از آنکه دارای گروههای مختلف باشند دارای ملیتهای متفاوتند ولی اهل سنت مثلا سلفیها هستند، اهل حدیث هستند، صوفیها هستند که اینها با هم اختلافات ریشهای عمیق دارند. در مورد شیعیان، مسایل و اختلافات، بیشتر فرهنگی است و خیلی هم به نظر من مطلوب نیست که ما سعی کنیم یک مجلس بگیریم که در آن شیعیان از ملیتهای مختلف حضور داشته باشند چون فرهنگها با هم فرق میکند ولی ما مجمع علما داریم که در آن شیعیان از ملیتهای مختلف حضور می یابند.
فعالیت مراکز شیعی را چطور ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام بهمنپور: فعالیت مراکز شیعی بستگی به فرهنگها دارد شاید پایینترین فرهنگ شیعی در اینجا مربوط به پاکستانیها باشد مثلا مسایل بسیار سنتی را که ما سالها در ایران از آن انتقاد کردهایم عمل میکنند.
مثلا؟
حجتالاسلام بهمنپور: مثل قمهزنی
علنی ؟
حجتالاسلام بهمنپور: نه ! علنی که ممنوع است ولی در حسینیهها اینکار را میکنند زنجیرهای چاقودار میزنند.
: وضعیت مراکز ایرانی چگونه است؟
حجتالاسلام بهمنپور: عرض کنم که مراکز شیعی ایرانی به چند دسته تقسیم میشوند، مراکزی که خیلی طرفداری قرص و محکمی از ایران میکنند و مراکزی که خیلی در این زمینه فعالیتی ندارند.
: مجموعه «الخویی» را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام بهمنپور: در آنجا ایرانیهای کمی تردد دارند. آنها بیشتر در برنامههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعالند. خیلی سعی میکنند که خود را به عنوان نماینده شیعیان به دولت اینجا معرفی کنند.
: در اینکار موفق بودهاند ؟
حجتالاسلام بهمنپور: نه! موفق نبودهاند. البته خیلی سعی کردهاند ولی نتوانستهاند. دولت اینجا وقتی میخواهد سیاستگذاری کند نگاه میکند که فلان مرکز، چقدر بین شیعیان وزن دارد.
حجتالاسلام حکیمالهی: اینها مقبولیت مردمی ندارند.
: یعنی جلساتشان و مجالسشان خلوت است؟
حجتالاسلام حکیمالهی: بله
حجتالاسلام بهمنپور: غیر از خلوت بودن، حالا ممکن است در یک مجلسی، 500 نفر هم شرکت کنند ولی بین 250 هزار شیعه که اینجاست خیلی اینها را قبول ندارند. ببینید چند چیز مقبولیت میآورد شما یا باید نماینده یک مرجع تقلید باشید یا نماینده یک دولت و یا اینکه خودت مرجع باشی و اینها هیچکدام اینها را ندارند. از سوی دیگر بخاطر همکاریهای خیلی زیادی که با دولت اینجا دارند بین مسلمانها محبوب نیستند. دولت اینجا هم سعی میکند یک نوع تعادلی برقرار کند که از تمام گروههای شیعی در مناسبات خود کمک بگیرد.
حجتالاسلام حکیمالهی: البته یک زمانی که مراکز شیعی زیادی در اینجا وجود نداشت و منحصر به همین مرکز بود، یک مقبولیتی داشتند چون مردم بعضا متدیناند و هرجا که صدای دین بلند شود، به دور آن جمع میشوند ولی امروز مراکز شیعی در اینجا زیاد شده است و برنامههای بهتری برگزار می شود که مورد استقبال بیشتر مسلمانان قرار گرفته است.
الان اقبال به آموزههای شیعی در غرب به خصوص انگلیس چگونه است؟
حجتالاسلام حکیمالهی: خیلی زیاد است؛ سابقاً بیشترین منابعی که تمام مستشرقین و اسلامشناسان غربی از آن استفاده میکردند ، منابع اهل سنت بود و تمام مطالبی که در رابطه با اسلام مینوشتند، برداشتهای خودشان از اسلام مبتنی بر مصادر سنی بود. در دهههای اخیر خصوصاً بعد از انقلاب ایران، شیعه به عنوان یک مکتب در دنیا مطرح شد و گرایشهایی که به شناخت مذهب شیعه و اهل بیت ایجاد شده خیلی زیاد است.
در دهه اخیر با توجه به مسائلی که در کل دنیا به وجود آمده است علاقه عمومی مردم نسبت به شناخت شیعه زیاد شده است لذا کرسیهای شیعهشناسی دایر شده و دنبال این هستند که این دین و این مکتب را بشناسند.
حوزههای علمیه در برابر این عطش عمومی نسبت به آموزههای شیعی چه وظیفهای دارند؟
حجتالاسلام حکیمالهی: هم اکنون فرصت فوقالعاده و عالی برای حوزههای علمیه جهت تبیین مبانی علمی، دینی و فرهنگی شیعه ایجاد شده است که باید به صورت آکادمیک آموزههای شیعی را ترویج نمود و اگر از این فرصت استفاده نشود، دیگران میآیند و افکار التقاطی خود را به عنوان آموزههای شیعی و دینی به جامعه علمی ارایه میدهند و در این صورت، اگر بخواهی حالت تدافعی بگیری و مبارزه کنی، شکست میخوری چون اگر چیزی، تثبیت شود دیگر براحتی نمیتوان جلوی آنرا گرفت. الان دوران جنگ فرهنگی است اگر نتوانستیم آموزههای صحیح دینی و اسلام ناب را به جامعه علمی اینجا معرفی کنیم دیگران گوی سبقت را از ما خواهند ربود. الان اقبال به دین خیلی زیاد است یعنی واقعاً مردم به دنبال مسایل معنوی ودینیاند. همین غربیها که از تمام مراکز فساد زده شدهاند دنبال معنویتاند که اگر ما نتوانیم این معنویت را به او بدهیم جذب جریانات عرفانی انحرافی میشود.
استقبال مسلمانان و ایرانیان مقیم انگلیس از آئینهای مذهبی چگونه است؟
حجتالاسلام حکیمالهی: شما اگر دهه محرم به همین مراکز اسلامی خودمان (مرکز اسلامی لندن ) بیائید واقعا جانیست؛ باران دارد میبارد ولی مردم تا ساعت یک و دو بعد از نیمه شب درکوچه و خیابان ماندهاند و عزاداری میکنند و کسانی شرکت میکنند که در طول سال به مراکز اسلامی مراجعه نکردهاند و وضعیت پوشش اینها اسلامی نیست ولی به خاطر علاقهای که در باطن به دین و تشیع دارند در این مراسم شرکت میکنند.
به نظر شما وظیفه حوزه در بخش بینالملل چیست؟
حجتالاسلام بهمنپور: ما از قدیم سنت خوبی در حوزههای علمیه داشتیم که الان هم ادامه دارد که باید تقویت شود و این بوده است که آقایان علما و مراجع، کسانی را به غرب میفرستادند تا مستقر شوند و فعالیتهایی انجام بگیرد و لذا این کار در هامبورگ و لندن انجام گرفت. ما باید بدانیم که در دنیای معاصر چگونه مناسب است که راجع به دین صحبت کنیم. ما ممکن است فکر کنیم بیان ما خیلی موثر است در حالیکه بیان آن مطلب در اینجا تاثیر منفی هم دارد. اساسا مفاهیمی که ما در فرهنگ خود به کار میبریم ممکن است در فرهنگ غرب مفهوم دیگری داشته باشد لذا هیچوقت نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم مگر اینکه حوزه، مراکزی را در اینجا تاسیس بکند و افراد قویای را بفرستد که سالها بتوانند این فرهنگ را از نزدیک لمس کنند و با زبان تبلیغی در اینجا آشنا باشند به عنوان مثال لفظ دکترین در اینجا یکی از منفیترین مفاهیم است یعنی شما اگر به یکی بگوئید میخواهم دکترین اسلام را به شما بگویم طرف منزجر میشود. همینکه ما باید چه لفظی به کار ببریم از جمله چیزهایی است که در ارتباط زیاد باید از نزدیک لمس بشود.
وظیفه یک مبلغ روحانی که برای تبلیغ به غرب اعزام میشود چیست ؟
حجتالاسلام بهمنپور: اولاً هر کسی میآید اینجا، یک میهمان است و باید با میزبان، تعامل درست و صحیحی داشته باشد و ثانیاً برای ترویج مسائل دینی توجه داشته باشد که تبلیغ دین برای غیر مسلمانها خوب است ولی تاثیر زیادی ندارد زیرا بر اساس تجربه، افراد کمی هستند که حاضرند دین خودشان را تغییر دهند. سرمایهگذاری اصلی در اینجا باید بر روی مسلمانها باشد مخصوصاً مسلمانهایی که بعد از انقلاب اسلامی به اینجا آمدهاند و بعد از مدتی به فرهنگ و هویت اصلی خود برگشته اند و سعی میکنند خود را از فسادهای موجود در اینجا تطهیر کنند، اگر ما روی اینها تاثیر گذاشتیم خود اینها که جزو این جامعه هستند، میتوانند بر روی دیگران تاثیر بگذارند. اگر حتی بخواهیم روی جامعه غیرمسلمان تاثیر بگذاریم هدف اصلی حوزه باید این باشد که بر روی جامعه مسلمان کار بکند و سطح اینها را از نظر فکری و فرهنگی بالا ببرد.
مبلغ موفق چه شاخصههایی باید داشته باشد؟
حجتالاسلام حکیمالهی: هر حرکتی باید مبتنی بر شناخت باشد مبلغ موفق بایستی دو شناخت داشته باشد یکی شناخت مخاطب و آشنایی از نیازهای او و دیگری اطلاع از آموزههای دینی است. سومین عنصر در تبلیغ هم ذوق و سلیقه است که بتواند این دو را با هم ترکیب کند و به کار بگیرد.
مبلغان ما این ویژگیها را دارند؟
حجتالاسلام حکیمالهی: ما معمولاً عامل دوم را داریم یعنی علما و طلاب، از علوم و معارف اسلامی شناخت دارند؛ بسیاری شان عنصر سوم یعنی ذوق و سلیقه در ارایه مطالب را هم دارند ولی عنصر اول یعنی شناخت از فرهنگ غرب و نیازهای جامعه غربی و وضعیت مسلمانان مقیم غرب را ندارند لذا گاه نتیجه عکس دارد یا نتیجه آن کم است.
گفتگو : حسن صدرایی عارف