۰

مصاحبه با اولين زن مجتهده ی جهان

کد خبر: ۱۰۶۶۵
۱۴:۳۴ - ۲۵ آبان ۱۳۸۷
به گزارش "شیعه نیوز" به نقل از ايونا، اين مصاحبه 12 سال قبل از فوت خانم امين زير نظر حجت الاسلام دكتر جواد اژه اي در سال 1350 توسط چند تن از خواهران عضو «كانون علمي و تربيتي جهان اسلام - اصفهان» صورت پذيرفت و اولين بار در انتشارات «فرصت در غروب» به چاپ رسيد.

ميل داشتيم قبل از هر چيز در مورد زندگي تان، تحصيلاتتان و به طور كلي گذشته اي كه عقيده داريم سراپا افتخار است شرح كوتاهي بشنويم.
در 15 سالگي ازدواج كردم و مشغول خانه¬داري و بچه¬داري شدم. در ضمن به خواندن كتاب از همان كودكي عشق مي¬ورزيدم ولي نه هر كتابي، بلكه كتابهايي كه جنبه معنويت آنها زياد بود. اوقاتي كه در كودكي با بچه هاي همسن بودم، مثل آنها تفريح و گردش نمي¬كردم بلكه مشتاق بودم بيشتر تنها باشم تا بهتر بتوانم فكر كنم زيرا گمشده¬اي در وجود خود داشتم. و اگر در مجالس عمومي هم مي رفتم باز در حال تفكر بودم و در مقام اينكه پا از جاده شريعت بيرون نگذارم. در ميان علوم به «خداشناسي» و علومي كه مربوط به خداوند بود بيشتر علاقه داشتم و دائم در طلب حقيقي پويا بودم تا
سرانجام در صدد برآمدم زبان «عربي» را بياموزم، شايد از اين راه گمشده خود را پيدا كنم و به خدا نزديك شوم. در حدود يازده، دوازده سالي به تحصيل زبان عربي پرداختم، همواره لطف پروردگار بدرقه راهم بود و حين تحصيل هم گاهي حالات خوش و نوراني نصيبم مي شد؛ تا اينكه به نوشتن كتاب «اربعين» موفق شدم. علماي نجف كه از نوشتن «اربعين» اطلاع حاصل نمودند كتباً سئوالاتي راجع به «فقه» نمودند و پس از آنكه جواب ايشان را دادم «درجه اجتهاد» به من عطا فرمودند. از آن به بعد مشغول تأليف كتاب بوده¬ام و به ترتيب كتابهاي : «مخزن اللئالي»، «سير و سلوك»، «معاد»،
«روش خوشبختي»، «اخلاق» و سرانجام به تأليف تفسير «مخزن العرفان» پرداختم و هنوز هم مشغول هستم. در تمام اين مراحل از تفضلات و الطاف الهي برخوردار بوده¬ام و گاه به گاه جرقه¬هاي نوراني نصيبم مي¬گردد و محظوظم مي¬كند «و هذا من فضل ربي».

آيا علم شما بيشتر از راه آموختن بوده است يا از طرق معنوي هم به شما عنايت مي شود؟ در مورد علم و نور علمي، توضيحي برايمان بدهيد.
آنچه در علوم و معنويات غير از بحث الفاظ فهميده ام بيشتر از همين راهها بوده و در نوشته هايم كمتر از امور خارجي كمك گرفته ام. نمي گويم از غيب خبر دارم و از حال و باطن كسي اما اغلب معنويات و معارف خود را از استاد فرا نگرفته ام، بلكه از اين حالات آورده ام و غالب نوشته هايم با ارشاد خدا و كمك او بوده است.
اما «علم» آنطور كه حضرت رسول (ص) مي فرمايند سه قسم است: 1. «آيه محكمه» كه علما تعبير نموده اند مقصود علم «خداشناسي» است، 2. «فريضه عادله» كه مقصود علم «اخلاق» است و 3. «سنت قائمه» كه مقصود علم «احكام» است و غرض از «نور علمي» همين نور معرفت به خدا و معرفت به اخلاق خوب و بد و معرفت به احكام است.

اين نور علمي چگونه به دست مي آيد؟
ابتدا بايد تحصيل علم نمود، «تحصيل» مقدمه ايست براي به دست آوردن اين نور «معرفت» و سپس در مقام به دست آوردن علم اخلاق و در مقام عمل برآمدن و تزكيه نفس و مبارزه با هواهاي نفساني و خواهش هاي دل و تمام صفات ناپسندي كه در انسان وجود دارد از قبيل: حسد، كبر، طمع، محبت دنيا و دور ساختن اينها از خود و درصدد برآمدن در كسب ايماني با دليل و برهان و استدلال و سپس در مقام عمل برآمدن واجبات را و ترك محرمات نمودن.

بهترين كتابي كه خوانده ايد چه كتابي بوده است؟
بهترين كتاب درسي كه براي من خيلي مفيد و قابل استفاده بوده « ملاصدرا» است در چهار جلد است و من تنها دو جلدش را مطالعه نموده ام و روحيه ام كاملاً با آن كتاب مناسب بوده است. كتاب حاوي يك سلسله معارف است و براي فهميدن آن بايد حتماً يك دوره حكمت خوانده باشيد بعد از اين كتاب بيشتر به كتب اخبار و احاديث و تفسير علاقمندم مخصوصاً تفاسيري همچون «مجمع البيان».

آيا مي توان گفت مردان بهتر از زنانند و برايشان يكنوع برتري و تفوق
به هيچ وجه نمي¬توان چنين حرفي زد كه همه مردان به طور كلي از زنان برتر هستند ما زناني چون فاطمه (س)، خديجه، مريم و بسياري از زنان ديگر را داريم كه خيلي از مردها بهتر بوده اند. تفوقي كه در بعضي مسائل خداوند براي مردان قائل شده يك مسئله كلي به كلي است نه فرد به فرد. نقصي كه در قرآن براي زنان ذكر شده يكي آيه اي است كه در آن بيان شده زنان نمي توانند «فصل خصومات» كنند و اگر در طرف «حكم» واقع شوند از عهده مجاب كردن ديگري بر نمي آيند.
نقص ديگر او اين است كه زن داراي يك حالت جلوه گري و خودنمائي است و كمتر به كمالات نفساني مي پردازد. و البته اين غريزه اي است كه خداوند در او قرار داده و حكمت «حجاب» هم مسلماً روي همين اصل است. ولي اينها مطالبي است كلي و البته بعضي زنها هستند كه از اين حالات مستثني هستند و درباره همه افراد زن به طور كلي صدق نمي كند.

مثلا ممكن است زني پيدا شود كه بتواند «فصل خصومات» كند يا «قضاوت» نمايد.
..آيا اين حالت خودنمائي در زنان بايد سركوب شود؟
در مورد حلال و محرمشان خوب است ولي در مورد ديگران بايد تا حد امكان با آن صفت مبارزه كنند، چون باقي بودن به اين صفت باعث انحراف مي شود زيرا نوعي از شهوت است. در اينكه خداوند اين صفت را در زن قرار داده است، حكمتي است كه مردان به آنها راغب شوند و ازدواج و در نتيجه توليد نسل زياد شود و در ثاني زنان، تحت سرپرستي و مديريت مردان قرار بگيرند.

به نظر شما در عصر حاضر بهترين جهاد براي زنان چيست؟
در موقعيت امروز، آنچه براي زنان در درجه اول اهميت قرار دارد اين است كه با نفس و دلخواهي هاي خود در مورد زر و زيور و طرز لباس پوشيدن خود و به مدلهاي گوناگون درآمدن مبارزه كنند. با اينكه اين كار مشكل به نظر مي¬رسد ولي در نتيجه به كمالات معنوي زودتر نائل مي¬شوند. پس بهترين جهاد حفظ پوشش زنان است. خوشبختي به قدر «آرامش دل» نيست و سعادت حقيقي بر روي «فضليت» بنا شده است. «فضيلت» و «آرامش روح» نصيب انسان خواهد گرديد كه در اين درياي بي¬پايان زندگاني دنيا، به ريسمان محكم توحيد دست آويزد.
سعادت واقعي در اثر «ايمان» و يكتاپرستي و تقوي پديد خواهد آمد و اگر شما خواهان سعادت دنيا و دنياي ابدي ديگر كه به نام «آخرت» خوانده شده، هستيد پيرو قرآن گرديد و قدم به قدم به سوي حق پا گذاريد آنوقت «خوشبختي» را احساس خواهيد كرد.

در پايان تقاضامنديم اگر پيامي براي دختران جوان و اينكه شرط رستگاري آنان در چيست داريد بفرماييد.
سعادت شما به دو جنبه «جسماني» و «روحاني» بستگي دارد. كه بايد مراقب هر دو باشيد. راجع به جنبه روحاني قبلاً گفته شد كه بايد درصدد تكميل صفات نيك و انساني برآئيد و از صفات بارز زن همان پاكدامني و عفت است به طوري كه علماي اخلاق گفته اند: عمده شرافت زن در «عفت» و مهم شرافت مرد در «شجاعت» است.. زنان تا حد امكان بايد خود را مقابل چشم مردان ناپاك و پليد قرار ندهند، زيرا شرافت زن نزد تمام عقلا در جامعه در «عفت» او است. من مخالف تحصيل كردن خانم ها نيستم، تحصيل كنند و علم بياموزد لكن با حفظ نفس و آبروي اسلام. پاره كردن حجاب در حقيقت پاره كردن اوراق
قرآن است. چون قرآن به حجاب حكم مي كند و خلاف آن را عمل كردن، حكم خدا و پيامبر را زير پا گذاشتن است.

لازمه مسلماني، معتقد بودن و عمل كردن به دستورات قرآن است و سعادت شما نيز در اين كار است.
امر مهم ديگر در انسان مخصوصاً در زنها مبارزه با صفات، «مكر» و «حسد» است، كه بيشتر در آنان وجود دارد و بايد حتي الامكان سعي شود كه اين صفت مذموم را از خود دور كنند.
در پايان بايد بگويم: اي بانوان و دوشيزگان عزيز بدانيد كه هيچ خوشبختی به قدر« آرامش دل» نیست وسعادت حقیقی بر روی «فضیلت» بنا شده است. «فضیلت» و «آرامش روح» زمانی نصیب انسان خواهد گردید که در این دریای بی پایان زندگانی دنیا ، به ریسمان محکم توحید دست آویزد.
سعادت واقعی در اثر «ایمان» و یکتاپرستی و تقوی پدید خواهد آمد واگر شما خواهان سعادت دنیا و دنیای ابدی دیگری که به نام «آخرت» خوانده شده ، هستید پیرو قرآن گردید و قدم به قدم به سوی حق پاگذراید آنوقت «خوشبختی» را احساس خواهید کرد.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: