شماره فتوا: 18080
تاريخ فتوا: 26/11/1427 هـ.ق (2006-12-17 ميلادي)
سوال:
حضرت! شيخ (عبد الرحمن بن البرّاک) ، سلام عليکم.
يکي از برادران، تکفير رافضي هايي را که به اعمال شرک آميز چون استعانت و استغاثه از حسين و زيارت و حج ضريح ها مي پردازند، صحيح ندانسته است.
اين برادر (با اينکه از من در طلب علم پيشقدم بوده) گفته تکفير عقيده شيعيان به معني تکفير عامّه جاهلانشان که به سبب امامانشان گمراه شده اند، نيست، بلکه اگر نصيحت شوند و برايشان حجت آورده شود و باز از عقيده فاسدشان برنگردند، آنگاه تکفير آنان واجب است، نظر حضرت شيخ چيست؟ آيا افراد جاهل آنان معذور از شرک مي باشند؟
جواب:
رافضيان خود را شيعه مي نامند و ادّعاي دوستي آل بيت رسول الله (ص) را دارند، آنها بدترين طوايف امّت اسلامي هستند، مؤسس اين مذهب نامش عبد الله بن سبأ است که اصحاب سبئيه ياران افراطي او بودند که ادّعاي خدايي علي را کردند و اکنون مي بينيد که به امامانشان از ذريه علي مقام خدايي مي دهند، «اينان به اجماع تمام مسلمين کافرند»!!!، و اگر اسلام را ظاهر و عقيده شان را کتمان کنند، منافق محسوب مي شوند، اينان از طوايف افراطي رافضه اند که عدّه اي از علما در موردشان گفته اند: آنها رافضي بودن خود را آشکار، و کفر محضشان را پنهان مي دارند.
از ميان رافضيان عده اي سبّابه ناميده مي شوند.(چون که) آنان ابوبکر و عمر را دشنام مي دهند و به آنان بغض و کينه دارند و جز عدّه کمي، آنان را کافر و فاسق مي دانند، و در مقابل علي رضي الله عنه را به جانشيني بعد از پيامبر شايسته تر مي دانند، (و ميگويند) که پيامبر آن را وصيت کرد، ولي صحابه کتمان کردند، و غلو و جفا نمودند.
سپس شيعيان به اصول معتزله مانند نفي صفات و قضا و قدر معتقد شدند و بعد از چندين قرن بر قبور امامنشان ضريح و مسجد بنا کردند و در ميان امّت شرک و بدعت قبور را ايجاد نمودند. اکثر طوايف صوفي مسلک نيز به اين راه رفتند.
غرض اصلي سخن ما اين است که همه رافضيان بدترين امّتند؛ چرا که در آنها تمامي موجبات کفر از جمله تکفير صحابه، تعطيل صفات، شرک در عبادت با دعا در مورد اموات و استغاثه به آنان گرد آمده است. اين واقعيت حال رافضه اماميه است که مشهورترينشان دوازده امامي هستند.
آنان در حقيقت کافر و مشرکند ولي آن را کتمان مي کنند، اگر در بين مسلمانان باشند در جهت کتمان عقيده باطلشان و سازش با مخالفان تقيه مي کنند، آنان کودکانشان را بر اساس بغض نسبت به صحابه خصوصاً ابوبکر و عمر و غلو در مورد اهل بيت خصوصاً علي و فاطمه و فرزندانشان تربيت مي کنند، و اينها نشان مي دهد که آنها کافر و مشرک و منافقند!
اين حکم براي تمام طايفه آنان است. اما بزرگانشان همانطور که اهل علم بيان داشته اند، حکم بر افراد معين، متوقف بر چند شرط و نبودن مانع است، بر اين اساس آنان همانند منافقان، اسلام را ظاهر مي کنند. اما بايد از آنان بر حذر بود و نبايد به چيزهايي که از نصرت اسلام مي گويند، مغرور شد.
اين سخنان آنان منطبق بر اين آيه قرآن است که مي فرمايد: {وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَي مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ} ،وقوله تعالي {وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ }،
و لازم نيست که حتماً يکي از اصول کفريه و بدعيه در آنان جمع شود (که کافر محسوب شوند)، معلوم است که ائمه و علمايشان آنان را به گمراهي کشانده اند و اين عذر عوام آنان پذيرفته نيست؛ چرا که آنان افرادي متعصّبند که اصلاً به سخن منادي حق گوش نمي دهند و براي همين اغلب دشمن اهل سنت هستند و هر قدر که بتوانند نسبت به آنان کيد و مکر مي کنند! ولي به مانند منافقان آن را پنهان مي دارند و لذا «خطر شيعيان براي مسلمانان به خاطر خفاي امرشان، بزرگتر از خطر يهود و نصاراست»
و به اين سببب بسياري از جاهلان اهل سنت تقريب بين سني و شيعه را باور کرده اند... در حالي که آن دعوت باطلي است، مذهب اهل سنّت و مذهب شيعه دو ضدّي است که با هم جمع نمي شوند و نزديک ساختن اين دو جز با دست کشيدن از اصول مذهب سنت يا از بعضي از آن يا سکوت در مورد بطلان رافضه ممکن نيست، و اين مطلب (سکوت کردن در مورد بطلان عقيده رافضيان) به کلّي از صراط مستقيم منحرف است.
مشرکان هم از پيامبر مي خواستند با قسمتهايي از دينشان موافقت کند يا از آنان چيزي نگويد تا آنان هم سکوت کنند، چنانکه خداي تعالي فرموده{ وَدّوا لَو تُدهِنُ فَيُدهِنون}، والله أعلم.
سايت رسمي عبد الرحمن بن البرّاک (شيخ وهابي)
لينک فتوا: http://albarrak.islamlight.net/index.php?option=com_ftawa&task=view&id=18080