«شیعه نیوز»: در فرهنگ و تفکر اسلامي مباحثه و مناظره علمي در موضوعات و مسائل گوناگون يک اصل ضروري و حائز اهميت مي باشد و مورد تاکيد فراوان و توصيه مکرر قرار گرفته است . علت اساسي اين تاکيد و توصيه نقش محوري و بنيادين مباحثات و مناظرات و کنکاش و بررسي هاي علمي در نماياندن «راه» و «بيراهه» و مرتفع نمودن موانع رشد و بالندگي و آماده سازي تمهيدات و زمينه هاي مساعد براي طي مراحل و مراتب مختلف پيشرفت و توسعه در ابعاد و جلوه هاي گوناگون و مرتبط با حيات سالم و پوياي مادي و معنوي مي باشد.
بحث و بررسي هاي علمي در موضوعات مختلف مربوط به علوم و معارف ديني به گونه اي داراي ارجمندي خاص و ارزش آفريني ويژه مي باشد که در تعاليم و آموزه هاي اسلامي و هم در سيره و روش پيامبر اعظم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه دين ( علیه السلام ) مصاديق فراوان از اين منزلت و ارزشمندي متجلي و نمايان گرديده است. نمونه و مصداق بارز و مشهور اين ارجمندي را در کلام و رفتار و روش پيامبر گرامي اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مي يابيم.
روزي پيامبر اعظم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) وارد مسجد مي شود و مشاهده مي کند که دو مجلس تشکيل شده است يکي مجلس علم که در آن درباره معارف اسلامي بحث و بررسي مي شود و ديگري مجلس دعا که در آن خدا را مي خوانند. رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) مي فرمايد: اين هر دو مجلس خوب و مورد علاقه من است. آن گروه دعا مي کنند و اين گروه علم آموزي و مباحثه مي نمايند. ولي گروه علمي برتر و بالاتر از گروه دعا هستند و من از طرف پروردگار براي تعليم مردم مبعوث شده ام .
سپس رسول اعظم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به گروه مباحثه کنندگان مي پيوندد و با آنان در مجلس علم و فحص و بحث مي نشيند. (1)
مشاهده مي کنيم که پيامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ضمن گراميداشت مجلس دعا و نيايش مجلس علم و دانش را رجحان و برتري مي دهد و تعليم و تعلم و مباحثه و مناظره علمي را ارجمندتر و بافضيلت تر معرفي مي نمايد وخود در جمع کنکاش گران و فحص و بحث کنندگان دانش و بينش حاضر مي گردد.
پيامبر اعظم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) با اين رفتار و سيره و روش خويش اين معرفت و شناخت را به جامعه اسلامي در هر عصر منتقل مي سازد که اگر چه دعا و نيايش امري بسيار والا و ارزشمند است لکن تعليم و تعلم و مباحثات و مناظرات علمي داراي ارجمندي و منزلت فزون تر مي باشد که همه رشد و بالندگي و پويايي ها در تمام موضوعات از جمله دعا و مناجات و عبادات در پرتو آگاهي هاي ژرف و جامع علمي ـ که در پي کاوش ها و بررسي ها و مباحثات و مناظرات به بالاترين مراتب و درجات مي رسد ـ حاصل مي گردد. (2)
نکته مهم ديگر اين است که «دعا و مناجات» ـ با آن که امري است بسيار ممدوح و پسنديده و مورد توصيه قرآن و پيامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه دين ( علیه السلام ) ـ داراي محدوده خاصي مي باشد که عبارت است از مصالح زندگي فردي و اجتماعي و اقتصادي انسان . در صورتي که «علم آموزي و مباحثات و بررسي هاي علمي» داراي گستره اي عظيم مي باشد و نه تنها يک جامعه و کشور اسلامي که جوامع و کشورهاي اسلامي و به تعبيري «جهان اسلام» را زير پوشش قرار مي دهد و ثمرات وآثار ارزشمندي مي آفريند که با رشد و بالندگي و پيشرفت مجموعه بزرگ ملل مسلمان در سرزمين هاي اسلامي که «امت واحد اسلامي» راتشکيل مي دهند پيوند و ارتباط مي يابد.
حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) به دليل اتصال به اقيانوس ژرف و بي کران علوم و دانش هايي که منبع وسرچشمه اصلي آنها «وحي الهي» بود و به صورت نهرهاي زلال وپاک توسط پيامبر اعظم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به سرزمين جان و روح اهل بيت عصمت و طهارت جاري مي گرديد از درجات و مراتب بسيار بالا و والايي از علم و دانش برخوردار بود و تسلطي خيره کننده بر ابعاد و جلوه هاي گوناگون فرهنگ و معارف اسلامي داشت. زهراي بتول ( سلام الله علیها ) متفکري همه سونگر دانشمندي ژرف انديش پژوهنده اي دقيق خطيبي توانمند فاضلي جامع وشاعري کامل بود. اين بانوي مقدس و مطهر در همه صحنه ها و عرصه هاي علم و دانش به مقتضاي زمان و بر اساس نيازهاي روز حاضر و ناظر و کوشا و فعال بود که از آن جمله است دقت ها و مراقبت ها و تلاش هاي ويژه او براي انتقال بينش ها و آگاهي هاي اصيل ديني به افراد مراجعه کننده با مواجهات و مباحثات دقيق علمي و معرفتي .
در ميان مراجعاتي که به حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) براي رفع مشکلات علمي مي شد و نيز از ميان فعاليت هاي آن بانوي بزرگ به منظور آماده کردن زمينه ها براي تحقق مواجهه و مناظره علمي با مخالفان اسلام نمونه اي را به مداقه مي گذاريم و از آن پيام هاي آگاهي و درس هاي بيداري ذخيره مي نمائيم . اين نمونه از اين نوع تلاش ها و کوشايي هاي علمي حضرت زهراي بتول ( سلام الله علیها ) را حضرت امام حسن عسکري ( علیه السلام ) اينگونه نقل مي نمايد:
دو زن در يکي از مباحث ديني با هم اختلاف پيدا کرده بودند. يکي از اين دو نفر «مومنه» وديگري «معاند و مخالف اسلام» بود. آنها براي حل اختلاف نزد حضرت زهرا( سلام الله علیها ) آمدند. حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) به زن مومنه مساعدت نمود و به او براهين و دلايلي را براي مباحثه علمي با زن مخالف آموخت. زن مومنه با کمک و زمينه سازي حضرت زهرا( سلام الله علیها ) آن چه را که «حق» بود به اثبات رساند و بر طرف مقابل که مخالف اسلام بود در مباحثه و مناظره علمي غلبه يافت و از اين پيروزي ارزشمند بسيار مشعوف و شادمان گشت.
حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) خطاب به زن مومنه فرمود: «خشنودي ملائکه از پيروزي تو بر باطل بيش از خشنودي و خرسندي تو مي باشد چنان که غمگين و ناراحت شدن شيطان و پيروانش بيش از ناراحتي و غم و حزن آن زن مخالف است».
حضرت امام حسن عسکري پس از نقل اين حرکت علمي حضرت زهراي اطهر( سلام الله علیها ) درباره ارزش معنوي و پاداش وصف ناپذيري آن بانوي پاک و مطهر چنين مي فرمايد: «همانا خداوند متعال به فرشتگانش امر فرمود براي حضرت فاطمه به خاطر کمک و مساعدتي که به اين زن درمانده براي غلبه علمي بر مخالفان نمود هزاران برابر آن چه که من از بهشت برايش فراهم کرده ام آماده سازيد و اين کار را براي هر کسي که به روي درمانده اي دري بگشايد تا بتواند بر معاند و مخالفي غلبه علمي کند نيز سنت و روش قرار دهيد.» (3)
با نگرش عميق در اين سيره و روش علمي حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) براي زمينه سازي مساعد به منظور تحقق مواجهه و مناظره علمي با مخالفان اسلام نتايج ذيل حاصل مي گردد:
الف ـ مواجهه و مناظره علمي با معاندان ومخالفان اسلام يک اصل ضروري و يک مسئوليت مهم در عرصه فعاليت هاي فکري و فرهنگي و تبليغي محسوب مي شود و نمي توان آن را کوچک پنداشت و در انجام آن قصور و غفلت ورزيد. اين وظيفه ومسئوليت اگر چه بر دوش همه افرادي که عضو جامعه اسلامي مي باشند و از توانائي هاي لازم براي مباحثه و مواجهه علمي با مخالفان برخوردار هستند سنگيني مي کند لکن از مهم ترين وظايف و مسئوليت هاي حوزه هاي علميه مراکز دانشگاهي سازمان هاي فرهنگي و رسانه هاي جمعي به شمار مي رود و هم آنان هستند که بايد با برنامه ريزي هاي مقطعي و فصلي از يکسو و برنامه ريزي هاي درازمدت و زمان دار از ديگر سو به اين مهم اهتمام ورزند.
ب ـ يکي از آثار مهم مواجهات و مناظرات صحيح با مخالفان ومعاندان جلوگيري از رشد روزافزون جريان هاي فکري و اعتقادي ناسالم در جامعه مي باشد. اين جريان ها که قارچ گونه سر از زمين بيرون مي آورند و رشد مي کنند و آسيب و آفت مي آفرينند نبايد به حال خود رها شوند که تلاش و فعاليت براي مهار و جلوگيري از آثار و پي آمدهاي مخربشان يک ضرورت حياتي و انکارناپذير مي باشد. چه کسي است که منکر آثار مسموم و ويرانگر تحرکات و فعاليت هاي خطرناک جريان هايي باشد که کفر و الحاد را در شکل و قالب هاي جديد به جوانان عرضه مي دارند و آنان را به مرور و با شعارهاي فريبنده و شگردهاي شيطاني به بي ديني وبي اعتقادي سوق مي دهند.
آيا مي توان نوجوانان وجوانان را در برزخ شک و ترديد و ابهام و تاريکي هايي که جريان هاي فکري ناسالم به وجود مي آورند رها نمود وبه ياري شان نشتافت و آئينه ذهن و فکرشان را از زنگارهاي سياه پريشاني ها و سرگرداني هاي فکري نزدود؟
ج ـ ترويج و گسترش تعاليم وقوانين اسلام در جامعه و ايجاد معرفت و شناخت هاي اصيل ديني براي نسل جوان داراي ابعاد و جلوه هاي گوناگون است که يکي از آنها مواجهات و مباحثات علمي با مخالفان اسلام مي باشد. اين مناظرات چه به صورت «زنده» در معرض ديد و نگرش و استماع نسل جوان واقع شود و چه به صورت «مکتوب» و با چاپ و نشر «مقاله» و «کتاب» در دسترس افراد جامعه قرار گيرد بسيار تاثيرگذار وآگاهي بخش و شناخت آفرين مي باشد. اين تلاش هاي فکري و تبليغي باعث مي شود که افراد جامعه به ويژه جوانان از يکسو با شبهات و ابهاماتي که معاندان و مخالفان ايجاد مي کنند آشنا شوند و از سوي ديگر به پاسخ ها و استدلال ها و براهين ارائه شده به آنان واقف گردند و در نهايت به مراتب قابل توجهي از «بينش ديني» نائل آيند و به آمادگي هاي لازم براي مقابله منطقي و صحيح با ابهامات و شبهاتي که در زندگي روزمره و در گوشه و کنار مدرسه و دانشگاه و محيط اجتماع با آن روبرو مي شوند دست يابند.
د ـ امروز معاندان ومخالفان فکري را نمي توان فقط در مکتب هاي فلسفي و فکري دنياي غرب و شرق محدود نمود و مواجهات و مناظرات علمي را تنها در اين محدوده به حيطه عمل در آورد. بلکه در درون جامعه اسلامي و در ميان افراد و گروهها و جريان هاي فکري و احزاب و جمعيت ها و جناح هاي مختلف سياسي نيز رگه هاي انحراف از اصل تعاليم و قوانين اسلام مشاهده مي شود و گرايشاتي از جانب آنان به ظهور و عينيت در مي آيد که بخش هاي گوناگون معارف ديني به ويژه آموزه ها و قوانين سياسي اسلام را نفي مي نمايد و از اين طريق به اصل ضروري و حياتي تشکيل حکومت اسلامي در همه اعصار يورش مي برد.
علاوه بر اين جريان هاي فکري وجناح هاي سياسي مخالف با حقيقت زلال اسلام افراد و گروه هايي را نيز مي يابيم که بخشي از تعاليم اين دين مبين را واژگون مي سازند و از محتوا تهي مي نمايند و به صورت خرافات و موهومات به تبليغ و ترويج آن مي پردازند تا به اين وسيله به مطامع و منافع خاصي که در پي تحقق آن مي باشند دست يازند.
ترديدي وجود ندارد که مواجهات و مباحثات علمي در موقعيت هاي خاص و به صورت زنده يا مکتوب با اين دو گروه از افراد و جريان ها که امروز شاهد تحرکات مسموم ومهلک آنان در سطح جامعه و کشور مي باشيم يک ضرورت حياتي است که به سالم سازي اذهان و افکار و ايجاد امنيت اعتقادي و فکري براي اقشار مختلف مردم به ويژه جوانان و دانشجويان منتهي خواهد گرديد.
پاورقي:
1 ـ الحديث رهنمودهاي تربيتي پيشوايان دين ( علیه السلام ) ترجمه و تنظيم موضوعي به کوشش محمدتقي فلسفي انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي ج 2 ص 8
2 ـ پيامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در رهنمودي ژرف درباره اين واقعيت که همه کارها حتي دعا ومناجات و طاعات و عبادات الهي و هر خيري از امور مادي و معنوي در پرتو علم و دانش و آگاهي به دست مي آيد چنين مي فرمايد : « اطاعت از فرمان الهي و پرستش ذات مقدس او به وسيله علم و دانش است و نيز خير دنيا و آخرت در پرتو دانش و آگاهي به دست مي آيد . » (الحديث ج 2 ص 2)
3 ـ فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) تاليف احمد رحماني همداني ترجمه حسن افتخارزاده انتشارات بدر ص 423
حضرت زهراي بتول ( سلام الله علیها ) متفکري همه سونگر دانشمندي ژرف انديش پژوهنده اي دقيق خطيبي توانمند فاضلي جامع و شاعري کامل بود. اين بانوي مقدس و مطهر در همه صحنه ها و عرصه هاي علم و دانش به مقتضاي زمان و براساس نيازهاي روز حاضر و ناظر و کوشا و فعال بود که از آن جمله است دقت ها و مراقبت ها و تلاش هاي ويژه او براي انتقال بينش ها و آگاهي هاي اصيل ديني به افراد جامعه با مواجهات و مباحثات دقيق علمي و معرفتي.
وظيفه مواجهه و مناظره علمي با معاندان و مخالفان اسلام اگرچه بردوش همه افرادي که عضو جامعه اسلامي مي باشند و از توانايي هاي لازم براي انجام اين کار برخوردار هستند سنگيني مي کند لکن از مهم ترين وظايف و مسئوليت هاي حوزه هاي علميه مراکز دانشگاهي سازمان هاي فرهنگي و رسانه هاي جمعي به شمار مي رود و هم آنان هستند که بايد با برنامه ريزي هاي مقطعي و فصلي از يکسو و برنامه ريزي هاي درازمدت و زمان دار از ديگر سو به اين مهم اهتمام ورزند.
امروز معاندان و مخالفان فکري را نمي توان فقط در مکتب هاي فلسفي و فکري دنياي غرب و شرق محدود نمود و مواجهات علمي را تنها در اين محدوده به حيطه عمل درآورد بلکه در درون جامعه اسلامي و در ميان افراد و گروهها و جريان هاي فکري و اعتقادي گرايشاتي ظهور مي کند که با تعاليم و قوانين اصيل سياسي و اجتماعي اسلام در تناقض و تعارض است . همچنين افراد و جريان هايي را مي يابيم که تعاليم اين دين مبين را واژگون مي سازند و از محتوا تهي مي نمايند و به صورت خرافات و موهومات ترويج مي نمايند تا به اين وسيله به مطامع و منافع سياسي خاصي که در پي تحقق آن هستند دست يازند.
T