به گزارش «شیعه نیوز»، در روایات به چگونگی بجا آوردن
نماز توسط رسول خدا صلی الله علیه وآله اشاره شده است؛ که برای نمونه به
ذکر مواردی بسنده میشود:
۱- امام علی علیه السلام : «رسول خدا صلی
الله علیه وآله موقع گفتن تکبیرة الاحرام و همچنین هنگام گفتن تکبیر براى
رکوع و نیز هنگامى که سر از رکوع برمیداشت، دستها را تا برابر گوشها
بلند میکرد».[۱]
۲- امام على علیه السلام : «هرگاه به رسول خدا صلی
الله علیه وآله در نماز حالت "خمیازه" دست میداد، دست راستش را جلو دهان
میگرفت».[۲]
۳- امام علی علیه السلام به محمّد بن أبیبکر نوشت:
مراقب رکوع و سجودت باش؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه وآله - که نمازش را
کاملتر از همه انجام میداد و بهتر از دیگران مراعات میکرد - وقتی به
رکوع میرفت سه بار میگفت: «سبحان ربّى العظیم و بحمده» ... و وقتی به
سجده میرفت، میگفت: «سبحان ربّى الاعلى و بحمده».[۳]
۴- همچنین به
او نوشت: وقتی رسول خدا صلی الله علیه وآله از رکوع بلند میشد، میگفت:
«سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ اللّهُمّ لَکَ الْحَمْدُ مِلْءَ
سَمَاوَاتِکَ وَ مِلْءَ أَرْضِکَ وَ مِلْءَ مَا شِئْتَ مِنْ شَیْ»؛ [۴]
خداوند ستایش کسى را که او را ستود بشنود و اجابت کند، خدایا! تو را سپاس و
ستایش به حجم آسمانها و زمینت، و حجم هر چه که خواهى».
۵- امام
باقر علیه السلام : «رسول خدا صلی الله علیه وآله در نماز «بسم الله
الرّحمن الرّحیم» را آشکار میکرد و صدایش را به آن بلند مینمود».[۵]
۶-
امام باقر علیه السلام : «دو نفر از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله
در کیفیت قرائت نماز آنحضرت اختلاف کردند، براى روشن شدن آن به ابىّ بن
کعب نامه نوشتند که رسول خدا چند بار در نماز مکث میکرد؟ او پاسخ داد:
رسول خدا صلی الله علیه وآله در حال قرائت دو جا مکث میکرد: یکى پس از
فراغت از فاتحة الکتاب، و دیگرى پس از پایان یافتن سوره».[۶]
۷-
امام صادق علیه السلام : «رسول خدا صلی الله علیه وآله در نماز صبح
سورههایى مانند «عمّ یتسائلون» و «هل اتیک حدیث الغاشیة» و «لا اقسم بیوم
القیامة» و مانند آنرا میخواند. در نماز ظهر مانند سورههاى «سبّح اسم
ربّک» و «و الشمس و ضحیها» و «هل اتیک حدیث الغاشیة» و مانند آنرا قرائت
میکرد. در نماز مغرب سورههاى کوتاهترى مانند «قل هو الله احد» و «اذا
جاء نصر الله و الفتح» و «اذا زلزلت» را میخواند. و در نماز عشاء آنچه در
نماز ظهر و در نماز عصر آنچه در نماز مغرب میخواند، قرائت میفرمود».[۷]
۸-
هشام بن حکم گوید: از امام کاظم علیه السلام پرسیدم: به چه علت در رکوع
«سبحان ربّى العظیم و بحمده» و در سجده «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» گفته
میشود؟ آنحضرت فرمود: «اى هشام! هنگامى که رسول خدا صلی الله علیه وآله
را به معراج بردند و در آنجا نماز گزارد و متذکر عظمت و بزرگى حق تعالى -
که در آن شب دیده بود - شد، بدنش به لرزه افتاد و بیاختیار به حالت رکوع
در آمد و در آن حال گفت: "سبحان ربّى العظیم و بحمده" و وقتی از رکوع
برخاست، به سوى حق تعالى در مقام و جایگاهى بالاتر از حالت قبلى متوجه شد
[از ترس و عظمت حق] به سجده افتاد و گفت: "سبحان ربّى الاعلى و بحمده".
وقتی این ذکر را هفت بار تکرار کرد حالت خوف و ترس از او زایل شد...».[۸]
۹- ابو سعید خدرى گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله در نماز قبل از اشتغال به قرائت «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» میگفت. [۹]
۱۰- براء بن عازب گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله هیچ نماز واجبى را بدون «قنوت» انجام نمیداد. [۱۰]
۱۱-
محمد بن مسلمه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله در سجده این دعا را
میخواند: «ِ اللَّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ، وَ بِکَ آمَنْتُ، وَ لَکَ
أَسْلَمْت، سَجَدَ وَجْهِی لِلَّذِی خَلَقَه و صَوَّرَه، وَ شَقَّ
سَمْعَهُ وَ بَصَرَه، فَتَبَارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقِین»؛ [۱۱]
خدایا! براى تو سجده کردم، و به تو ایمان آوردم، و تسلیم تو هستم. چهره [و
حقیقت] من بر کسى سجده کرد که آنرا آفرید و تصویرش نمود، و چشم و گوش
برایش شکافت، پس مقدس و والاست خداى یکتا که بهترین آفرینندگان است.
.................................
پی نوشتها؛
[۱]
ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و
القضایا و الأحکام، ج ۱، ص ۱۶۲، قم، مؤسسة آل البیت علیه السلام ، چاپ
دوم، ۱۳۸۵ ق.
[۲] محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۵، ص ۴۱۶، قم، مؤسسه آل البیت علیه السلام ، چاپ اول، ۱۴۰۸ ق.
[۳]
ثقفی، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات أو الإستنفار و الغارات،
محقق: محدث، جلال الدین، ج ۱، ص ۲۴۶ – ۲۴۷، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ
اول، ۱۳۹۵ ق.
[۴] همان، ص ۲۴۶.
[۵] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج ۱، ص ۲۰، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ ق.
[۶] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۲۹۷، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
[۷] همان، ص ۹۵ – ۹۶.
[۸] شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۳۲ – ۳۳۳، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش.
[۹] شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج ۶، ص ۱۳۵، قم، مؤسسه آل البیت علیه السلام ، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق.
[۱۰]
ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث
الدینیة، ج ۲، ص ۴۲، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۰۵ ق.
[۱۱] صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج ۸، ص ۱۴۶، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.
انتهای پیام/654
منبع: اسلام کوئست