به گزارش«شیعه نیوز»، یمن از جمله کشورهایی است که با وجود اینکه مرزهای مشترکی با ایران ندارد، میتوان آن را در حوزهی منافع ملی ایران تعریف کرد.
این کشور ۲۳ میلیون نفری از شمال به عربستان سعودی، از جنوب به بابالمندب، از مغرب به ساحل دریای سرخ و از شرق به سلطنت عمان و خلیج فارس متصل است که همین موقعیت جغرافیایی اعتبار ژئوپلتیکی خاصی به این کشور بخشیده است. باب المندب یکی از چند تنگه مهم دنیا به شمار میرود که هر قدرتی بر آن مسلط شود، خواهد توانست بخشی از امنیت عبور و مرور دریایی دنیا را در دست بگیرد.
یمن واقع در منطقه خاورمیانه و جنوب غربی آسیا و در جنوب شبه جزیره عربستان، به پایتختی صنعا با وسعتی بالغ بر ۵۲۷٬۹۶۸ کیلومتر مربع، تا قبل از سال ۱۹۹۰ میلادی کشوری دو تکه بود به نامهای جمهوری عربی یمن (یمن شمالی) و جمهوری دموکراتیک یمن (یمن جنوبی) که در سال ۱۹۹۰ در پیمانی این ۲ کشور با هم متحد شدند و جمهوری یمن به وجود آمد. اما در سال ۱۹۹۴ جنگ خونینی بین دو طرف رخ داد، که سرانجام شمالیها بر جنوبیها چیره شدند و اتحاد پابرجا ماند.
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دو یمن شمالی و جنوبی در سیاست خارجی ایران هیچگاه تعریف مشخصی نداشتند زیرا دو یمن جایگاه قابل قبولی در منطقه و جهان نداشتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، یمن شمالی به رهبری علی عبدالله صالح، در کنار کشورهای حوزه خلیج فارس و یمن جنوبی به رهبری علی ناصر محمد در کنار ایران قرار گرفتند.
روابط ایران با یمن جنوبی گسترده بود در حالی که روابط با یمن شمالی تحت تاثیر موضع گیری های شورای همکاری خلیج فارس قرار داشت.
پس از جنگ تحميلي، روابط دو كشور تعريف چنداني نداشت. با وحدت دو يمن در سال ۱۹۹۰ فصل جديدي از روابط ايران و يمن شروع شد و به تدریج رو به بهبود گذاشت. تعداد زيادي موافقتنامه در زمینه های مختلف بين دو کشور به امضاء رسيد. با چشم پوشي ايران از اقدامات گذشته يمن در زمان جنگ عراق، علی عبدالله صالح در سال ۲۰۰۰ م به خود اجازه داد به تهران سفر کند تا دوران ماه عسل روابط آغاز شود. سپس در سال ۲۰۰۳ رئیس جمهور وقت ايران به صنعاء سفر كرد.
هم اکنون مردم یمن خواهان روابط گسترده با جمهوری اسلامی ایران هستند، چرا که تاریخ مشترکی دارند و مردم یمن، ایران را به عنوان کشور حامی مظلومان و مقاومت میدانند که این نزدیکی در بین مردم ایران نسبت به یمن نیز وجود دارد. به نظر مي رسد صفحه جديدي در روابط تهران و صنعا گشوده شده است زيرا صنعا به شکل بي سابقه اي آزاد به نظر مي رسد.
یمن نیز از کشورهایی است که آمریکا سعی دارد در آنجا با همراهی عربستان جلوی نفوذ ایران را بگیرد. از مهمترین فرصتهایی که جامعهی داخلی یمن برای منافع ملی ایران دارد میتوان به حضور شیعیان زیدی در این کشور اشاره کرد. این گروه مذهبی که تقریباً حدود 40 تا 42 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، اقلیت بزرگی در یمن به حساب میآیند.
از بُعد منطقهایفرصت دیگر میتوان به محدود شدن نقش عربستان سعودی و تنفر مردم از سیاستهای محافظهکارانه و جانبدارانهی آلسعود از غرب اشاره کرد.
از طرف دیگر شکلگیری یک حکومت دمکراتیک که خواستهی اصلی انقلابیون است بسیار به سود ایران خواهد بود؛ چرا که دو کشور منافع مشترک زیادی دارند که کسب آنها در گرو همکاری با یکدیگر است.
از جمله تهدیدات نیز باید به آن اشاره کرد که با توجه به رقابتهای منطقهای ایران و عربستان، به ویژه پس از وقوع انقلابات اخیر در منطقه، قبیلهگرایی در یمن به سود عربستان و به ضرر ایران است؛ چرا که عربستان با نفوذ بر سران این قبایل، اجازه نخواهد داد ایران در این کشور پایگاه مردمی مناسب داشته باشد.
چالش دیگر داخلی یمن برای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، وجود اکثریت سنی در این کشور است. با توجه به نفوذ معنوی عربستان بر سنیان یمن، این امر میتواند به عنوان چالشیبرای ایران به حساب آید.
نفوذ عربستان در یمن و نقش آن در مدیریت انقلاب این کشور میتواند تهدیدی برای منافع ملی ایران به حساب آید؛ چرا که عربستان اجازه نخواهد داد هیچ کشوری (به ویژه ایران) در حیاطخلوتش نفوذ کند. این کشور سعی دارد ساختار حکومت آیندهی یمن کاملاً در راستای منافع آلسعود باشد و بزرگترین تهدیدی که از این بابت متوجه کشور یمن و بالتبع ایران میشود، تلاش عربستان برای حذف زیدیها از حکومت آینده یا به حداقل رساندن نقش آنها در حکومت است.