1
– کشته شدن کاریکاتوریستهای فرانسوی به خبر اول بسیاری از روزنامههای
عربی تبدیل شد. این واقعه با کشته شدن 40 یمنی و مجروح شدن بیش از 70 نفر
دیگر در مقابل دانشکده پلیس صنعا همزمان شد منتهی این خبر در ذیل صفحات
نشریات عربی منتشره در لندن به چاپ رسید و در روزنامههای مصری جایی بهتر
از صفحات داخلی نیافت.
به گزارش «شیعه نیوز»، تمرکز بر رخداد فرانسه وتوجه نکردن به سریال
کشتارهای روزانه در کشورهای عربی تنها آسیب رسانههای عربی نیست بلکه چاپ
شدن عبارت «من شارلی هستم» به عنوان تیتر اول یکی از روزنامههای مصر نمونه
بزرگی از این آسیبها است وهمراهی با احساسات مخالف با اسلام و مسلمین،
یکی از کاریکاتوریست مصری را بر آن داشت که در شرح کاریکاتور خود در روز
اول بنویسد: «روزنامهنگاران وکاریکاتوریستهای پاریس گرفتار کشتار اسلامی
شدند!» و در روز دوم در شرح کارتون خود نوشت: «اسلامگرایان آزادی بیان را
در فرانسه ترور میکنند!»
2 – طی روزهای بعد از رخداد ملاحظه شد که
عقلانیت تا اندازهای حاکم شده و پیامهای دریافت شده در واقع بیانگر
نقطهنظر صریح زیر بود: «ما مخالف کشتار و موافق آزادی بیان هستیم ولی با
موضع اتخاذ شده مجله «شارلیابدو» که اسلام و مسلمانان را نشانه گرفته نیز
موافقتی نداریم.»
اما کینهتوزی نسبت به اسلام و مسلمین پس از وقوع
رخداد به شکل فزایندهای افزایش یافت وانتشار کتاب «سازش» موجب گردید که
فرانسویها از موارد مندرج در این کتاب دچار ترس ونگرانی شوند. در این کتاب
پیشبینی شده که یکی از مسلمانان در سال 2022 (1401ش) در انتخابات ریاست
جمهوری فرانسه پیروز میشود.
گروههای دست راستی وفاشیستی در قاره اروپا
از مناسبت به وجود آمده بهرهبرداری کرده وصدای خود را در مخالفت با اسلام و
مسلمانان بلندتر کردند و این صدا در آلمان، ایتالیا و اسپانیا رساتر شنیده
میشد وهمزمان شعار حضور ملیگرایان اروپایی مخالف مسلمان شدن غربیها
بلندتر از گذشته شد.
در این میان ماهیگیری در آبهای گلآلود کاملا
هویدا گردید و کار به جایی رسید که برخی اصحاب رسانه در مصر، دولت فرانسه
را مورد شماتت قرار داده که چرا در رویارویی با تروریسم از شیوه دولت مصر
استفاده نکرده است و یکی از اصحاب رسانه واژه «حقشان است» را در مورد دولت
فرانسه به کار گرفت.
اما شاید خبیثترین تلاشها در این زمینه از آن
بنیامین نتانیاهو باشد که نه فقط در راهپیمایی رهبران شرکت کرد بلکه صفوف
رهبران را شکافته و خود را به صف اول رساند و در منظری مبتذل و واقعا
ریاکارانه، طوری رفتار کرد که گویی که او رهبر این راهپیمایی است. منتها
همه میدانند که دستهای او در کشتن هزاران فلسطینی در غزه آغشته به خون
است.
نشانههای همراهی احتیاطآمیز با شعار «من شارلی هستم» در شبکههای
اجتماعی به سرعت آشکار شد. گرچه در ساعتهای اولیه رخداد همراهی با واقعه
به شدت بالا گرفته بود ولی اعلام همبستگی با قربانیان و نه با مجله بعدی
دیگر یافت. در راس این جریان «دیاب ابوجهجه» فعال و نویسنده لبنانی که رئیس
گروه عربی – اروپایی در بلژیک است قرار میگیرد. او نوشت: «من احمد هستم» و
با این نوشته به محافظ مجله شارلی ابدو که الجزایری الاصل بود اشاره
میکند. که در حالی از مجلهای که به فرهنگ و مذهبش اهانت کرده بود دفاع
میکرد و کشته شد! او با این کارش به مقوله مشهور «ولتر» بعدی دیگر داد.
ولتر گفته بود: «شاید مخالف عقیدهات باشم ولی آماده مرگ برای دفاع از
عقیدهات هستم».
«دیاب ابوجهجه» آغازگر بود وبلافاصله پس از آن یک وبلاگ
نویس فرانسوی به نام «کریستین گیلبرت» در صفحه خود شعار «من شارلی نیستم
ولی احمدم» را راهاندازی کرد. او در تبیین کارش گفت: احمد همان پلیس
مسلمانی است که در دفاع از آزادی بیان به قتل رسید». او همچنین نادیده
گرفتن حرکت نمادین سرباز شجاع مسلمان را به شدت مورد انتقاد قرار داده و
مخالفت خود را با اسلامستیزی و محکوم کردن مسلمانان وفراخوان برای اخراج
آنها ابراز داشته وگفت: قضاوت ما باید براساس کارهای فردی باشد نه براساس
اعتقادات و رنگ پوستمان».
این حرکت مورد استقبال بسیار اندکی در جهان
عرب قرار گرفت ولی با مخالفت جدی روزنامههای غربی همچون «آتلانتیک» آمریکا
و گاردین انگلیسی مواجه گردید.
3 – در چنین فضایی، تحلیلها و تفسیرهای
بیشتری مطرح شدند. برخی ایده تعمیم اتهام به مسلمانان را محکوم کرده و
برخی دیگر بر مواضع افراطی وجانبدارانه مجلس «شارلی ابدو» تاکید کردند.
در
تعمیم اتهام به مسلمانان، «رابرت مرداک» یکی از سلاطین رسانهای در
انگلستان شرکتی فعالانه داشت. او در این باره گفت: «شاید بسیاری از
مسلمانان افرادی مسالمتآمیز باشند ولی اگر نتوانند بر سرطان جهادگران غلبه
کنند، ما نمیتوانیم آنها را تبرئه کنیم و آنها را مسئول ندانیم.»
پس
از انتشار گفته مرداک، بسیاری به مخالف با او برخاستند و از جمله آنها خانم
«جی.ک رونینگ» رماننویس مشهور انگلیسی و نویسنده داستانهای «هری پاتر»
بود. او چنین نوشت: «من مسیحی متولد شدم وآیا مرداک میخواهد مرا بر
رسوائیهای دادگاههای تفتیش عقاید مسئول کند؟»
«بیل دونوهو» یکی از
رهبران اتحادیه کاتولیک نسبت به ابهامات جنایت، دقت بیشتری نشان داده و
گفت: «یقینا کشتار محکوم است ولی مسلمانان هم حق دارند از موضع مجله خشمگین
شوند و باید به این نکته اعتراف کنیم که موضعگیری سردبیران و
کاریکاتوریستهای قربانی شده در تحریک جنایتکاران برای ارتکاب جنایتشان در
این جنایت نقش داشته است.»
مجله «لندن ریویو آف باکس» 6 ژانویه مقالهای
از «آدام چتمز» با عنوان «وضوح اخلاقی» به چاپ رساند. نویسنده مقاله مواضع
پرشتاب غربیها در این رخداد را مورد انتقاد قرار میدهد و وضعیت اجتماعی
مسلمانان مهاجر در فرانسه را ارزیابی میکند و سپس در ادامه میگوید:
«کسانی که شعار «من شارلی ابدو هستم» را مطرح ساختند میخواهند وجدان
غربیها را از جنایتهای اعمال شده علیه مسلمانان را پردهپوشی کنند». وی در
ادامه میگوید: «برادران کواشی که حمله به مجله را انجام دادند نتیجه
طبیعی برخوردی است که با مسلمانان مهاجر در جوامع غربی میشود. جوامع غربی
هرگز نتوانستهاند که مسلمانان را جذب خود کنند و مرتبا به آنها گوشزد
میکنند که شما همچنان مهاجرانی بیش نیستید و همین احساس همیشه در وجود
آنها باقی است و پیوستن آنها به اسلام رادیکالی به آنها این قدرت را میدهد
که میتوانند بر محیط خود تاثیرگذار شوند.» او همچنین نسبت به این مسئله
هشدار داد که وضعیت موجود در غرب نباید موجب شود که آنها غیرمسئولانه
برخورد کنند و لذا وضوح اخلاقی آنها را باید نسبت به فهم پیشینه و
انگیزههای رفتارشان مسئولتر سازد.
مجله اشپیگل آلمان گزارشی که توسط
مرکز رویارویی با تررویسم وابسته به پژوهشکده نظامی نیویورک منتشر شده بود
را در مقالهای که خانم «رولنگ» تنظیم کرده به چاپ رساند. در این گزارش
آمده که مشکلات مسلمانان از تروریسم، بسیار بیشتر از غیرمسلمانان است و
دلیل آنرا هشت برابر بودن مقتولین مسلمان نسبت به غیرمسلمانان ذکر میکند.
او
میگوید: «میان سالهای 2004 تا 2008 سازمان القاعده 313 تهاجم انجام داده
که طی آن 3010 نفر به قتل رسیدند که فقط 371 نفر آنها غیرمسلمان بودند.» در
ادامه گزارش آمده: میان سالهای 2006 تا 2008 تعداد کشتهشدههای غیرغربی
38 برابر غربیها بوده است یعنی اینکه در برابر هر یک شهروند غربی 38
شهروند مسلمان کشته شده است.
رماننویس مراکشی مقیم ایالات متحده آمریکا
خانم «لیلی لامی» در مورد وضعیت احوال دو جوان که مرتکب جنایت شدند روشن
ساخته که بد بودن اوضاع مهاجرین رفتارهای انحرافآمیز را موجب میشود. او
میگوید «بیکاری میان مهاجران دو برابر افراد عادی فرانسوی است و شانس آنها
به آموزش و پرورش بسیار کمتر از همتایان فرانسوی است.» او به این نکته
توجه کرده اگرچه مجله شارلی ابدو از همه انتقاد میکرد ولی انتقادش از
مسلمانان شدیدتر و اغراق آمیزتر بود. او در ادامه میگوید: «هیئت تحریریه
مجله یکی از سردبیران برجسته خود به نام «موریس سینیه» را از کار اخراج کرد
زیرا او را به ضدیت با یهود متهم ساخت و اتهام او این بود که اعلام کرده
پسر نیکولاسارکوزی که با یک دختر یهودی ازدواج کرده از نظر مالی آینده
روشنی خواهد داشت.
در اینجا باید یادآور شد که نه مجله شارلی ابدو و نه
هیچ مجله دیگری جرات ندارند در مورد هولوکاست مطلبی بنویسند زیرا یهودیان
این موضوع را «مقدس» میدانند و کسی نباید آنرا مخدوش کند!
4 - درخواست
از مسلمانان برای محکومیت تروریسم را متوقف کنید زیرا این امر، نوعی از
باجخواهی همراه با تعصب و نفرت از مسلمانان است. این درخواست را هیچ یک از
پایتختهای عرب و یا مسلمان مطرح نساخته است ولی «ماکس فیشر» روزنامهنگار
آمریکایی این موضوع را عنوان مقاله خود قرار داد و آنرا در یکی از سایتهای
برجسته ایالات متحده آمریکا منتشر ساخت و دیگر سایتهای اجتماعی طی دو روز
به آن پرداختند.
من نیز به این فراخوان میپیوندم ولی باید این نکته را
اضافه کنم که ما ناچار به عذرخواهی نسبت به آنچه که در پاریس افتاد نیستم
البته ما جنایت را محکوم میکنیم ولی مجبور نیستم که جنایتهای ارتکابی توسط
هر مسلمان محکوم کنیم زیرا شخص، خود باید مسئولیت کارهایش را به گردن گیرد
و همه مسلمانان نباید بهای کار او را بپردازند.
در این رابطه باید
اعتراف کرد که جهان عرب باهمه تریبونهای تبلیغاتیاش با موضوع شارلی ابدو
خوب برخورد نکردند زیرا آنها حزن و اندوه خود را از کشته شدن 12 فرانسوی
ابراز داشتند ولی همین احساسات را نسبت به کشتهشدن هزاران عرب و مسلمان به
دست گروههای تروریست و یا با موشکهای اسرائیلی و آمریکایی هرگز ابراز
نکردهاند.
ما ملتهای غرب را نسبت به جنایتهای تاریخی که رهبرانشان نسبت
به ملتهای ما مرتکب میشوند مسئول نمیدانیم بنابراین ما حق داریم که
عذرخواهی نکنیم و دولتها را مسئول مجازات مرتکبان هرگونه جرمی بدانیم.
پرسش بزرگ این است: «چرا منطقی بودن را کنار گذاشته و فقط موضوع تسویه حساب را بزرگ کردهایم؟»
*منبع: الشرق چاپ قطر
*نویسنده: فهمی هوبری
*مترجم: سیدمحسن ساری
*
نه مجله شارلی ابدو و نه هیچ مجله دیگری جرات ندارند در مورد هولوکاست
مطلبی بنویسند زیرا یهودیان این موضوع را «مقدس» میدانند و کسی نباید آنرا
مخدوش کند!
* باید اعتراف کرد که جهان عرب باهمه تریبونهای تبلیغاتیاش
با موضوع شارلی ابدو خوب برخورد نکردند زیرا آنها حزن و اندوه خود را از
کشته شدن 12 فرانسوی ابراز داشتند ولی همین احساسات را نسبت به کشتهشدن
هزاران عرب و مسلمان به دستهای گروههای تروریست و یا با موشکهای اسرائیلی و
آمریکایی هرگز ابراز نکردهاند.
انتهای پیام/ ص . خ
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی