به گزارش «شیعه نیوز»، واشنگتن به خوبی به مشکلات ناشی از سرنگونی نظام بشار اسد در سوریه واقف است، از همین رو این گزینه دیگر برایش اولویت ندارد.این در حالی است که جنگ داخلی سوریه نیز مانند هر جنگ دیگری علاوه بر فاجعه انسانی، مسائل و بحث و جدلهای سیاسی جدیدی را به وجود آورد، یکی از این بحثها آینده بشار اسد است؛ موضوعی که روابط ترکیه و آمریکا را تحت تاثیر قرار می دهد.
ناآرامیهای سوریه در ابتدا به هدف سرنگونی بشار اسد آغاز شد، اما با گذشت زمان جنگ سوریه و اهداف مورد نظر آن دستخوش تغییر شد تا جایی که به نوبه خود عواملی را برای بقای اسد به وجود آورد.
نکته قابل ملاحظه اینکه هرچند هدف بلند مدت خیزش به اصطلاح «بهار عربی» در منطقه عربی تحقق دموکراسی بود، اما به استثنای تونس در کوتاه مدت آنچه شاهد آن هستیم، ناامید کننده است.
به عبارت بهتر با جدی شدن مسائلی مانند انتفاضههای مردمی، جنگهای داخلی و شکل گرفتن گروههای تروریستی، دیگر آنچه امروز برای سیاستمداران و مردم در اولویت قرار دارد، ثبات و امنیت است و دیگر امروز کسی از دموکراسی سخن نمیگوید.
اما یکی از مهم ترین نشانههای تغییر ویژگیهای «بهار عربی»، حمله به سفارت آمریکا در لیبی و نیز قدرت گرفتن گروه تروریستی داعش است در نتیجه آمریکا و متحدانش نیز در واکنش به این تغییرات برقراری امنیت را بر تحقق دموکراسی مقدم میدانند و روی کارآمدن ژنرال عبدالفتاح السیسی در مصر یکی از نخستین نشانههای این تغییر است.
بنابراین اگر در همین چارچوب به دیدگاه آمریکا به موضوع بشار اسد دقت کنیم، می توانیم به راحتی متوجه شویم چرا این موضوع دیگر برای واشنگتن اولویت ندارد. در این خصوص آمریکا از هم اکنون معتقد است که خلأ قدرت که پس از سرنگونی بشار اسد ممکن است به وجود آید، چه بسا مشکلات امنیتی خطرناکی را به دنبال داشته باشد.
بی تردید از نظر آمریکا حفظ امنیت اسرائیل در درجه نخست اولویت قرار دارد به ویژه اینکه اسرائیل نمیخواهد شاهد حضور گروههای افراطی در نزدیکی خود باشد، آن هم در شرایطی که بشار اسد را به خوبی میشناسد و میداند چه اولویتهایی دارد و هرچند نمیداند در صورت سرنگونی اسد چه کسانی همسایگان جدید اسرائیل خواهند بود، اما شک ندارد که همسایگان جدید بسیار طمعکار خواهند بود و این چیزی است که اسرائیل از آن واهمه دارد.
مشکل امنیتی دیگر اینکه چنانچه بشار اسد سرنگون شود، امکاناتی که بتوان با استفاده از آن مانع کشتار و نیز کوچ دادن اقلیت های مسیحی و علوی سوریه شد، وجود ندارد؛ زیرا چنین اقدامی نیازمند نیروی نظامی دهها هزار نفری است.
از سوی دیگر داعش، تهدیدی جدی و مشکل جهانی است اما واشنگتن به اسد به عنوان یک مشکل منطقهای نگاه میکند، به اضافه اینکه هویت ایدئولوژیک مخالفان در سوریه و تعداد و توان نظامی آنان و نیز تنوع منابع تامین مالی آنان به اندازهای نیست که بتون برای آینده سوریه به آنان به دیده اطمینان نگریست.
دلیل دیگر تردید واشنگتن در قبال موضوع بشار اسد، بعد بین المللی این موضوع است، به این معنی که آمریکا نمیخواهد به دلیل سرگرم شدن به موضوع سوریه، مذاکرات اتمی با ایران مسکوت بماند و وضعیت مشابه روسیه برای آن ایجاد شود؛ زیرا مسکو اکنون به دلیل اینکه با موضوع اوکراین دست و پنجه نرم میکند، روزهای پرتنشی را پشت سر میگذارد.
تجربه عراق و افغانستان نشان داد که روی کارآوردن نظام جدید در سوریه نیازمند مجهز کردن تعداد زیادی نیروی نظامی است اما باراک اوباما در صدد جنگ زمینی نیست و نمیخواهد به صورت مستقیم پایه گذار یک نظام جدید باشد.
اما در مورد داعش نیز تمام چیزی که این گروه تروریستی از نظر تاکتیک نظامی به دنبال آن است، نیروی زمینی آمریکا است، زیرا واشنگتن به خوبی میداند که سربریدن سربازان به دست تروریستها عاملی است که میتواند برتری تکنولوژیکی آمریکا را زیر سوال ببرد به اضافه اینکه به اسارت گرفته شدن سربازان آمریکایی تبلیغات علیه این کشور را افزایش خواهد داد.
منبع: تسنيم