۰

عالمی که از ارکان حوزه نجف بود

عالم ربانی و فقیه صمدانی، آیت الله حاج‌شیخ‌محمدرضا طبسی نجفی قدس‌سره از علمای بزرگ شیعه بودند، پدر محترمشان حاج‌شیخ‌عباس، مردی باتقوا و پرهیزکار بود.
کد خبر: ۷۳۵۷۰
۱۴:۳۶ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۳
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
 
به گزارش «شیعه نیوز»، کودکی ایشان در سایه توجه پدر روحانی‌اش گذشت و خود از دوره کودکی‌اش چنین می‌گفت: «پدرم برای تشویق من که با او سحرها به مسجد بروم، روزی یک پول می‌داد و بدین‌ترتیب سحرخیزی و رفتن به مسجد را از پدرم آموختم.» و نیز می‌گفت: «ما هر روز صبح در خانه قرآن می‌خواندیم و هریک که خواندنش تمام می‌شد دیگری شروع می‌کرد تا آفتاب طلوع می‌کرد.»

فرزند بزرگوار مرحوم طبسی، حجةالاسلام والمسلمین محمدجعفر طبسی در گفت‌وگو با سرویس علمی فرهنگی افق‌حوزه، ضمن تشریح شخصیت علمی و معنوی پدر ارجمندش می‌گوید: با توجه به عشق فراوانی که به علم و دانش داشت، در حدود پانزده‌سالگی با تشویق پدر روانه حوزه سلیمان‌خان مشهد شد و در حدود چهارسال از اساتید بزرگوار آن‌جا مقدمات را فراگرفت. خود آن بزرگوار از آن ایام چنین یاد می‌کرد: «هنگامی که در مشهد مشغول تحصیل بودم، تازه مرحوم حاج‌شیخ عبدالکریم به قم آمده و در حال تشکیل حوزه علمیه بودند.  این‌جانب که آن وقت هجده ساله بودم، علاقه شدیدی به حوزه نوبنیاد قم پیدا کردم؛ بدین‌جهت با توصیه مرحوم ملاهاشم قزوینی، همراه نامه‌ای که ایشان به مرحوم حائری یزدی نوشته بود، رهسپار قم شدم و با اشاره مرحوم آقای حائری، در یکی از حجرات مدرسه فیضیه مستقر شدم.»

مرحوم طبسی از حضورش در قم چنین توصیف می‌کرد: «ما هفت نفر بودیم که در فیضیه در یک حجره برادرانه باهم زندگی می‌کردیم.  شهریه که می‌گرفتیم همه را در یک کیسه می‌ریختیم، تا هرکسی هرچه برای شام و نهار میل دارد بخرد.  اول ظهر که می‌شد، هریک از ما هفت‌نفر که جلو می‌ایستاد، بقیه به او اقتدا می‌کردیم.  از دوستان هم‌حجره، مرحوم آیةالله شیخ‌مرتضی حائری فرزند مرحوم مؤسس بود که به احتمال قوی به اشاره پدر بزرگوار خویش به جمع آقایان پیوسته بود...»

شرفیابی خصوصی به محضر عارف کم‌نظیر، آیةالله میرزاجوادآقا ملکی تبریزی قدس‌سره برای اخلاق و خارج فقه و نیز خوشه‌چینی از خرمن بیداردلانی چون علامه سیدابوالحسن قزوینی در کتاب اسفار و آیةالله‌العظمی شیخ‌محمدعلی شاه‌آبادی در فصوص‌الحکم و استفاده از علمای مهذب آن زمان چون میرزاعلی اکبر حکمی یزدی، آیةالله‌العظمی سیدمحمد حجت و به‌خصوص آیةالله‌العظمی حائری یزدی همه و همه نردبانی شد تا این روحانی مستعد و جویای حقیقت، قله‌های کمال و ترقی را فتح نماید.

مرحوم طبسی پس از یک‌دهه حضور مستمر در محافل علمی و تلاش در پالایش روحی که روزانه تا یازده درس و بحث داشته، روانه نجف اشرف گردید و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام از مجلس افادات آیات عظام نائینی، عراقی، ایروانی و به‌خصوص آیةالله‌‌العظمی شیخ‌محمدحسین غروی‌اصفهانی بهر‌ه‌مند گشت و موفق به دریافت اجازه اجتهاد از این بزرگان و بسیاری از علمای اعلام دیگر و نیز اجازات روایی از محدثان برجسته شیعه نظیر شیخ آقا بزرگ تهرانی، شیخ عباس‌قمی، آیةالله العظمی سیداحمد خوانساری و دیگران شد.

صاحب کتاب گنجینه دانشمندان می‌نویسد: آیةالله طبسی از خواص اصحاب آیةالله سیدابوالحسن اصفهانی و مورد توجه مخصوص آن‌جناب گردیده و تا وفات آن مرحوم (1365 قمری) از اعضای رئیسه مجلس استفتاء ایشان بوده و بعد از رحلت آن‌جناب ملازم منزل خود گردیده و به تدریس و تألیف اشتغال داشت.

آیةالله طبسی در نگاه دیگران

بسیاری از گوهرشناسان زمانه با کلمات فاخر خود به تجلیل از آن عالم ربانی پرداختند و بدین‌سان او را به جامعه بشری معرفی کردند.

علامه شیخ‌آقابزرگ می‌نویسد: چون در روز مبعث از سامرا برای زیارت سرور اوصیا، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام شرفیاب گشتم، از حسن اتفاق برخورد کردم به دانشور مورد اعتماد بزرگان، دست‌پرورده مجتهدان بزرگوار، عالم عامل و فاضل کامل، دارای مزایای ارجمند و آثار زیبا و ارزشمند...  فخر شیعه و مایه قوام شریعت، علامه پارسای تقواپیشه، مولانا حاج‌شیخ محمدرضا مشهور به مروج طبسی قمی... »

آیةالله‌العظمی سیستانی نیز در توصیف ایشان گفته‌اند: «ایشان از ارکان نجف اشرف بودند» و این جمله را سه بار تکرار کردند و فرمودند: «با این حال زندگی زاهدانه‌ای داشت».

تذکره‌نویس شهیر، شیخ‌محمد رازی می‌نویسد: علامه متتبع، حاج شیخ محمدرضا طبسی، از آیات عظام و فقهای کرام و مصنفین والامقام عالم تشیع و مجتهدین مسلم‌الاجتهاد حوزه علمیه نجف و قم می‌باشند و بسیار خلیق و متواضع و دارای ملکات فاضل اخلاقی می‌باشند...»

آشنایی و ارتباط با امام خمینی

آشنایی مرحوم طبسی با امام خمینی قدس‌سره بر‌می‌گردد به سال‌های حضورشان در قم که با یکدیگر در درس آیات عظام حائری یزدی، میرزاجوادآقا ملکی، شاه‌آبادی و رفیعی قزوینی حضور پیدا می‌کردند. و همین شناخت معظم‌له از ابعاد فکری و روحی امام، تبدیل به حمایت راستین و مساعدت جدی از افکار و حرکات انقلابی امام خمینی قدس‌سره شد.

زمانی که امام به عراق تبعید شدند، مرحوم طبسی از کسانی بودند که به همراه مرحوم آیةالله شیخ نصرالله خلخالی و مرحوم حاج حسین کفایی به احترام امام تا پنجاه کیلومتری کربلا رفتند و در انتظار ورود آن بت‌شکن زمانه از کربلا به نجف شدند و در بدو ورود امام به نجف، در منزل ایشان حضور پیدا کردند.  بی‌شک این ارادت و محبت دوطرفه بوده است. چرا که در تمام سال‌هایی که مرحوم امام در نجف اقامت داشتند، دیده نشد که آیةالله طبسی در بیرونی منزل امام حضور یابند و این ملاقات‌ها خصوصی و چند نفری بوده است و از آن طرف هم امام خمینی در منزل ایشان حضور می‌یافتند و مرتبط بودند.

آیةالله طبسی حمایت از امام را یک امر لازم می‌دانستند حتی نماز جماعت‌شان را تعطیل و در نماز جماعت امام شرکت کردند. پس از پیروزی انقلاب نیز پشتیبان حقیقی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود و صراحتاً می‌گفت که باید از امام حمایت کرد.»

این فقیه وارسته پشتیبانی از رزمندگان اسلام را نیز وظیفه خود می‌دانست و بارها گفته بود: «ای کاش می‌توانستم و حال داشتم تا دوشادوش این رزمندگان عزیز در جبهه‌ها شرکت کنم.»

آن مرحوم علاوه بر تشویق رزمندگان و پی‌گیری اخبار دفاع مقدس، کمک‌های مالی خوبی هم به جبهه‌ها و رزمندگان داشت که پس از رحلت‌شان قبوض برخی از آن کمک‌ها در لابه‌لای کتاب‌هایش پیدا شد.

آیةالله طبسی مفتخر است که پسر پاسدارش محمدصادق طبسی را در معراج‌گاه جبهه‌ها تقدیم ارزش‌های انقلاب نموده و ضمن آن‌که یکی از نوه‌هایش نیز به جمع شهدا پیوسته و نوه دیگرش مدال جانبازی را به گردن دارد.

آثار قلمی

ایشان با برجانهادن بیش از پنجاه اثر تألیفی در فقه، اصول، تفسیر، کلام، تاریخ، اخلاق، دعا و حدیث خدمات ارزشمندی را به عالم اسلام و تشیع نمود.

آن مرحوم  به دو زبان فارسی و عربی سخن می‌گفت و می‌نوشت و از این‌رو کتاب‌هایشان هم به دو زبان مکتوب گشته است.  شاهکار قلمی این فقیه پرهیزکار، نگارش یک دوره فقه استدلالی و شرح کتاب تبصره علامه حلی موسوم به ذخیرةالصالحین است.  تألیف این اثر گرانسنگ پس از وفات استاد بزرگوارش آیةالله اصفهانی بوده و تا سال‌ها ادامه داشت و آن را در هشت مجلد خطی به پایان رسانده است.

عشق به امام حسین علیه‌السلام

مرحوم طبسی به خاطر ارادت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام همه‌هفته شب‌های جمعه به زیارت آن امام شهید می‌شتافت و زمستان و تابستان برایش فرق نمی‌کرد.  زمانی هم که در عراق کودتا شده و مصادف بود با اول ماه رجب که روز زیارتی مخصوص امام حسین علیه‌السلام است، ایشان صبح به قصد تشرف به کربلا از خانه بیرون رفتن، اما مأموران نظامی مانع شدند، اما تقید ایشان به حدی بود که با تمام مشکلات و خطرات احتمالی، بعد از ظهر خود را به کربلا رسانید.

در ارتباط با اقامه مجلس عزا خودشان می‌فرماید: «زمانی که در مدرسه فیضیه بودم، شب‌های پنج‌شنبه جلد دهم بحار را باز می‌کردم و مصائب سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام را از روی کتاب برای جمع دوستان حاضر در حجره می‌خواندم و بدین وسیله مجلس عزای سالارشهیدان را بپا می‌کردیم.  کم‌کم حجره‌های دیگر با خبر شدند و آنان نیز به حجره ما می‌آمدند...».

آن مرحوم این سنت حسنه را در نجف به صورت گسترده‌تر ادامه دادند که البته محل رفت و آمد مراجع و علمای طراز اول هم بوده است.

خصوصیات روحی

خصوصیات روحی آن مرحوم چنان بود که در مجالس روضه خیلی زود منقلب می‌شد و با صدای بلند گریه می‌کرد به طوری که به شدت شانه‌هایش تکان می‌خورد.  مرحوم حضرت آیةالله محسنی ملایری در این خصوص می‌فرمود: «ایشان به حق از بکائین بسیار با نور و متقی بود.  علما و مراجع به او زیاد احترام می‌کردند...»

ایمان به خدا و ترس از قیامت چنان در جانش رسوخ کرده بود که با وجود آن موقعیت اجتماعی و مهیا بودن خیلی چیزها، به شدت از آلوده‌شدن به دنیا و زخارف آن ترس داشت.  بیداری قبل از اذان صبح و مناجات در سحر از صفات مخفی آن عالم ربانی بود.  به دعا و نیایش به‌خصوص زیارت عاشورا که همه‌روزه آن را با تمام مستحباتش می‌خواند، مقید بود.  آن مرد الهی همیشه باوضو بود و در برابر بزرگ و کوچک فروتن بود.  کارهای بیرون از منزل را خود انجام می‌داد.  کفش‌های میهمانان به‌خصوص عزاداران اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام را خودش جفت می‌کرد.  وقتی وارد مجلس می‌شد هرجا که خالی بود، می‌نشست.  هیچ‌گاه صدر مجلس را انتخاب نمی‌کرد، مگر به آن‌جا دعوت می‌شد.  از مناعت طبع بالایی برخوردار بود و به فرزندانش توصیه می‌کرد که در زندگی صبر و استقامت و مناعت طبع داشته باشند.  خودش می‌فرمود: «در اوایل زندگی گذران سختی داشتیم و برای تأمین مخارج زندگی گاهی به فروش اثاثیه منزل پناه می‌بردیم و جز خدا، به کسی عرض حاجت نکردیم.»  از خصایص بارزش در تمام عمر ساده‌زیستی بود و به خود اجازه نمی‌داد از سهم مبارک امام علیه‌السلام که در اختیارش بود، بیشتر از حد ضرورت استفاده کند.

آن مرحوم در طول سالیان متمادی اقامت در نجف اشرف، نه کولر در منزل داشت و نه یخچال، حتی زمانی که فرزندش خواست با هزینه شخصی، یخچالی برای آقا تهیه نماید، ضمن ممانعت، فرمود: «لزومی ندارد که ما یخچال داشته باشیم و طلاب حوزه از آن محروم باشند.»

متلبس بودن به چنین روحیات و اخلاقیات او را در زمره انسان‌هایی قرار داد که از سوی خداوند به هدایت‌های خاص دست یافته‌اند.

توصیه‌های اخلاقی گهربار از مرحوم مروجی:

در امور دنیوی همیشه به زیردستان خود نگاه کنید.

برای خدا تواضع کنید تا عزیز و سربلند شوید.

برای حفظ و سلامتی خود، هیچ‌وقت از آیةالکرسی غفلت نکنید.

هرچه می‌خواهید از حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام بخواهید.

اسرار خود را با احدی در میان مگذارید.

صدقه همه‌روزه را فراموش نکنید ولو به اندازه یک ریال.

حتی یک کلمه در رضای غیر خدا صحبت نکنید.

با کسی جدال نکنید.

حرف کسی را برای دیگری نقل نکنید.

زیارت عاشورا را هر روز بخوانید.

توصیه به طلاب:

تلاش و کوشش هرگاه مقرون به تهجد و عبادت شود، توفیق و محبوبیت می‌آورد و اگر این دو از هم جدا بیفتند، فایده‌ای ندارد

از ما توقع این است که بهترین اخلاق را با مردم داشته باشیم.»

ارتحال

آیةالله طبسی که تا سال 1391 قمری در مرکز ولایت علوی نجف اشرف به وظایف دینی و درسی اشتغال داشت، به خاطر فشار دولت بعثی، عراق را ترک کرده و به حکم ضرورت و علاقه به روضه منوره حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها در قم زندگی می‌کرد.

سرانجام این عالم ربانی پس از یک عمر زندگی بابرکت و معنویت و نیز تحمل چندسال بیماری، در سال 1405 هجری قمری برابر با 1363 شمسی در بیمارستان آیةالله‌العظمی گلپایگانی قم به دیدار معبود شتافت.

پیکر پاک آن مرحوم از مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام به طرف صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها تشییع و پس از اقامه نماز توسط آیةالله‌العظمی مرعشی نجفی قدس‌سره، در جوار مرقد مطهر دختر مکرم حضرت موسی‌بن جعفر علیهما‌السلام، حجره 38 به خاک سپرده شد.

«عاش سعیدا و مات سعیدا»

منبع: خبرگزاری حوزه

انتهای پیام/ ح . ا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: