۰

صدور حکم قتل تنها به جرم یک درود!!

سبک مغزی وهابیت به ساحت نبوی نیز راه دارد؛ پیرمردی نابینا هنگامی که موذن بر بالای مأذنه اذان می گفت، بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) درود فرستاد و محمد بن عبدالوهاب دستور به قتل او داد.
کد خبر: ۷۰۶۲۵
۱۱:۰۲ - ۱۹ فروردين ۱۳۹۳
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، وهابیت گوی سبقت را در ریشه کن کردن اسلام ناب از دشمنان بیرونی ربوده و در این زمینه از هیچ جنایتی فروگذار نمی کند؛ تا جایی که دامنه این جنایات فکری و عقیدتی حتی به ساحت مقدس نبوی نیز کشیده شده است؛ پیرامون این مساله و یکی از انحرافات عقیدتی فرقه ضاله وهابیت با حجت الاسلام حبیب عباسی، کارشناس شبکه جهانی ولایت و استاد حوزه و دانشگاه گفتگویی انجام داده ایم که از نظرتان می گذرد:

به نظر می رسد وهابیت در تندروی و خشک مغزی های خود حتی وجود مبارک پیامبر (صلی الله علیه وآله) را نیز مبری ندانسته و بعضا بی حرمتی هایی در این باره انجام می دهد،به یکی از مصادیق این سبک مغزی ها اشاره بفرمایید.

یکی از انحرافات اعتقادی وهابیت در رابطه با دیدگاه آنها نسبت به پیامبر (صلی الله علیه وآله) و جایگاه ایشان است. هر چند در بحث های مختلف انحرافات آنها هویدا است اما در خصوص پیامبر (صلی الله علیه وآله) توهین هایی دارند که از جمله تنزل جایگاه ایشان تا اندازه فردی پستچی! می توان اشاره کرد. یعنی از دیدگاه وهابیت، پیامبر (صلی الله علیه وآله) در حد پستچی و حامل پیام خدا بوده و جایگاهی بیش از این ندارند.

آیا سندی بر این ادعا وجود دارد؟

بله؛ احمد زنیی دحلان، مفتی شافعی مکه مکرمه در جلد دوم صفحه 9 "خلاصة الکلام بیان امراء البلد الحرام"، نقل کرده است: محمد بن عبد الوهاب در موارد بسیاری با عبارت های مختلفی پیامبر (صلی الله علیه وآله) را تنقیص می کرد و البته بر این باور بود که از توحید محافظت می کند. از جمله صحبت های او این بود که می گفت: پیامبر (صلی الله علیه وآله) طارش است و این در لغت اهل شرق به معنی کسی است که از جانب یک قومی به سمت دیگران فرستاده می شود؛ به معنی اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) آورنده کتابی بوده که خدا فرستاده است. یعنی نهایتا مانند پستچی است که امیر او را می فرستد برای رساندن دستوری به مردم و سپس باز می گردد.

سپس در ادامه نقل می کند: حتی اطرافیان محمد بن عبدالوهاب حرف های زشت تری درباره پیامبر(صلی الله علیه وآله) می زدند و وقتی خبر به او می رسید، آن حرف ها را تایید می کرد. برخی از پیروان او می گفتند: این عصای من بهتر از پیامبر (صلی الله علیه وآله) است. زیرا با آن می توانم ماری را که به من حمله کرده است از خود دور کنم. اما حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفته است و برای شما نفعی ندارد و او فقط طارش (پستچی) است.

این نقل نشان می دهد از دیدگاه وهابیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) حیات برزخی و ارتباط با این دنیا و تاثیری در عالم وجود، ندارد.

در ادامه زینی دحلان این گونه بیان می کند: این حرف (یعنی طارش نامیدن پیامبر (صلی الله علیه وآله)) نزد همه امت اسلامی کفر به حساب می آید.

این عبارات نشان می دهد وهابیت جایگاهی برای پیامبر (صلی الله علیه وآله) بعد از وفات قائل نیستند و او را فردی به حساب می آورند که آمد در این دنیا و پیغام خدا را در قالب قرآن به مردم رساند و خود دیگر شانیتی در دنیا به عنوان الگو بودن و هدایت گر بودن آن طور که قرآن در باره ایشان اشاره می کند، ندارند. در حالی که در آیه 21 سوره احزاب خداوند می فرماید:" لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) الگوی نیکویی وجود دارد، برای کسی که به خدا و روز واپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کند."

اما وهابیت به این میزان از توهین نیز بسنده نمی کند و اهانت را تا جایی از حد می گذراند که در پایان صفحه همین کتاب نقل شده است: وهابی ها معتقد بودند که زن خطاکار، گناهش از کسی که بر روی مأذنه درود بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) بفرستد، کمتر است.

و در ادامه نقل می کند: پیرمردی نابینا هنگامی که موذن بر بالای مأذنه اذان می گفت، بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) درود فرستاد و محمد بن عبدالوهاب دستور به قتل او داد و او را کشتند.
 
توجیه آنها برای این کار چه بود و آیا مخالفتی از سوی مردم انجام نمی شد؟


مردم نمی توانستند مخالفت کنند چرا که قدرت به دست آنها بود؛ اما توجیه محمد بن عبدالوهاب این بود که این مساله (درود بر پیامبر (صلی الله علیه وآله)) بدعت در دین است و باید با آن مقابله شود. در واقع در قالب دین با دین مبارزه می کرد و در باطن مقابله با پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود. اینها همه نشان دهنده جنبه نفاق درونی وهابیت است که دشمنی شان را با حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) برملا می کند و آشکار می کند که نه تنها دل آنها برای دین اسلام نسوخته، بلکه کمر به نابودی دین بسته اند.

با توجه به اینکه وهابیت ساخته دست استعمار پیر است، هدف اصلی این فرقه مجعول از انجام چنین اقداماتی چیست و در واقع آن از قِبَل این جنایات قرار است به چه مساله ای دست یابند؟

در برهه ای از زمان دشمنان دین به جای ضربه زدن از بیرون و بر خود مقابله ای که غالبا نتیجه معکوس می دهد و افراد را تشویق به دفاع و حمایت از دین پیامبر (صلی الله علیه وآله) می کند، اقدام به ضربه زدن از درون دین کردند و افرادی را با نام دین و به اسم دفاع از اسلام به جنگ با پیامبر (صلی الله علیه وآله) تجهیز کردند. وهابیت یکی از همین ابزارها بود که دشمن آن را از دل اسلام بیرون آورد و علیه دین به کار گرفت.

منبع: خبرگزاری شبستان

انتهای پیام/ ح . ا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: