به گزارش «شیعه نیوز»،خداوند متعال در آيات 7 و 8 سوره کهف با اشاره به خلقت زيبايي و زينت در بطن کائنات، در نهايت خلقت مادي آنها را فنا شدني و وسيله اي براي امتحان افراد بشر معرفي ميکند و ازانسان ميخواهد تا با ايجاد پيوند مناسب ميان زيبايي هاي ظاهري خود وصفات نيکوي الهي،اين زيبايي ها را تا ابد ماندگار سازد.
اين روزها چهرههايي که به افراط بزک شدهاند در گوشه و کنار شهرها به وفور ديده ميشوند؛ چهرههايي که از خانههاي ما مسلمانان بيرون ميآيند و دستپروردگان تربيت ما هستند. براستي نگاه قرآن به اينگونه آراستنها چيست؟ جامعه ما در برابر اين رفتارها چه واکنشي نشان ميدهد؟ پاسخ پرسش دوم را از زبان يک شهروند تهراني بخوانيد:
به اعتقاد من، زناني که آرايشهاي بسيار مصنوعي را براي حضور در جامعه براي خود انتخاب مينمايند، در صدد جلب توجه ديگراناند و با آن که نياز به توجه و زيبايي، جزء نيازهاي فطري بشر است، اما بايد بدانند که چنانچه با هدف جلب توجه اقدام به اين عمل مينمايند، تنها براي زمان کوتاهي مورد توجه اطرافيان و خصوصاً جنس مخالف خود قرار ميگيرند و از ديد جنس مقابل، تنها به ابزاري براي پر کردن اوقات فراغت و تا حد بسياري براي خوش گذراني، تبديل ميشوند و هرگز به عنوان فرد مناسبي براي ازدواج به آنها نگريسته نميشود.
آراستن به معناي زينت دادن وتزيين کردن است. معناي ديگري مانند منظم و مرتب بودن، آماده ومهيا بودن و هماهنگي نيز گفته شده که کاملا مرتبط با معناي اول است.تزيين کردن خود به نوعي با نظم وهماهنگي همراه است ومعرف آماده ومهيا بودن براي نيل به مقصود مي باشد. درمقابل آراستن که معمولا با يک افزايش همراه است، پيراستن قرار مي گيرد که ويژگي آن کاستن و زدن شاخ وبرگهاي اضافي است.»
به اعتقاد شهيد مطهري،«گرايش به زيبايي وجمال يکي ازخواستهاي فطري انسان است واحساس لذت از زيبايي، تناسب و پاکيزگي، با سرشت انسان آميخته شده است.»
عموما اعتقاد براين است که برداشتهاي اوليه تا حدود بسياري در نتيجه و نوع روابط ما موثرند که اين پديده در روانشناسي اجتماعي اثر تقدم گفته مي شود. ازاين رو افراد براي حضور درمصاحبه شغلي، ديدار بادوست جديد، اولين ملاقات با همسر آينده که درآن نخستين برخورد را باديگري دارند، با تمام دقت خود را آماده مي کنند.به اين شکل از ارتباط، ارتباط غيرکلامي هم گفته مي شود. اين ارتباط غيرکلامي درنگاه اول ، درشکل گيري برداشتهايي که افراد ازما به عمل مي آورند، تاثير گذار خواهد بود. به طورمثال يک نگاه، نوع لباس، قيافه ظاهري و... خود کافي است، تا اطلاعات زيادي را به طرف مقابل ارائه نمايد.
آراستگي، لبخند روح ماست وهم ازاين رو ما رادر برقراري واستحکام روابط اجتماعي ياري مي نمايد.اين نکته درست که آراستگي مرتبط باظاهر انسان است، اما خود گوياي شخصيت دروني فردنيز مي باشد.
ازجمله خلقياتي که يک فرد آراسته، باظاهر آراسته اش به ديگران مي فهماند مرتب ومنظم بودن، سادگي و استواري شخصيتي است. همانطور که انسان براي آراستگي ظاهري نيازمند لوازمي است، آرايه هاي دروني نيز نيازمند اسباب خاص خودند که ازجمله آنها، حسن خلق، آداب معاشرت، توجه به خدا ودوري جستن ازرذايل اخلاقي است که براي آراستگي باطني لازم اند.
تعاليم آسماني ما داراي هماهنگي هاي شگرفي با ويژگي هاي جسمي وروحي ماست وبه گواهي روانشناسان ،حس زيبايي دوستي وزيبايي خواهي، يکي ازچهار بعد روح انساني است.
خداوند که خود مظهر زيبايي وجمال است و زيبايي را دوست مي دارد، در سوره اعراف، آيه 31 بر اين مسئله تاکيد داشته و مي فرمايد: «يا بني آدم خذوا زينتکم عند کل مسجد» اي فرزند آدم هرگاه به مسجد مي روي خود را بياراي وزينت کن.
درآيه فوق، خداوند يک امر ظاهري را توام بايک امر معنوي وديني نموده است که خود حکايت ازتاثيرگذاري وضع ظاهر دراماکن عمومي نظير مساجد دارد که درآن به عبادت خداوند پرداخته مي شود. همچنين بزرگان دين ما بخصوص ائمه عليهم السلام درآموزه هاي ديني به اين مسئله توجه بسياري نموده اند. رسول اکرم (صلي الله عليه و اله) مي فرمايند: «خداوند دوست ميدارد هرگاه که مومني نزد برادرش مي رود، آماده و آراسته باشد».
اسلام به مسلمانان توصيه مي کند که دربرخورد با مردم ودر هنگام حضور دراجتماع، به زيبايي وآراستگي ظاهر خود اهتمام ورزند و در روايات نقل است که پيامبراکرم صلي الله عليه و اله به آب نگاه مي کرد وموي خودرا تميزومرتب مي نمودوشانه مي زد وباظاهري آراسته در ميان مردم ظاهر ميگشت.
«دکتر جعفرپور، رييس کميسيون مشورتي شوراي عالي انقلاب فرهنگي»، در مصاحبه با سرويس گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايکنا)، اظهار ميدارد که آراستگي، پاکيزيگي و خوش پوشي را تا آن زمان که با ارزشهاي اساسي جامعه مغايرت ننمايد،مي پذيرد. وي گرايش روزافزون جامعه را به مقوله آراستگيهاي کاذب، معلول برخورد عوامل دروني و بيروني ميداند.
از ديدگاه او مهمترين عوامل بيروني تأثيرگذار بر اين مقوله، عبارتند از:
ـ ارتقاء سطح فرهنگ عمومي جامعه
ـ رشد و توسعه نگرشهاي ديني جامعه به دليل تأثرپذيري از ارزشهاي انقلاب اسلامي
ـ افزايش سطح سواد و شعور اجتماعي
ـ گسترش سطح ارتباطات جامعه با جوامع خارجي و به تبع آن ، آگاهي از مد و پيروي از آن
به اعتقاد او همراهي اين دسته از عوامل کلاسيک خارجي با پارامترهايي چون حب نفس و ميل به زيبايي خواهي فطري، به عنوان عوامل دروني، ميل و نياز فرد به خودنمايي در قالب آراستگي را تشديد ميکند.
دکتر جعفرپور با «موهبت الهي» تلقي نمودن زيباييهاي ظاهري که به صورت وديعه الهي درنهاد افراد بشري قرار داده شده است ،هر نوع مواجهه موثر با اين پديده را تنها در قالب ديدگاهي ايجابي، موثر ميداند. از نظر او چنانچه اين ميل در افراد، به صورت کاملاً علمي و متأثر از پديدههاي روانشناسي اجتماعي، هدايت شود و از مديريت لازم برخوردار گردد، ميتوان از انحراف اين ميل و تبعات و نتايج ناخوشايند آن مصون مانند.
دکتر جعفرپور، گرايش به آراستگيهاي کاذب و غيراخلاقي را در بردارنده مجموعه پيامدهاي نامطلوبي ميداند که سوق يافتن جامعه به سمت گناه و خواستههاي شيطاني،ايجاد تزلزل در ارزشهاي اساسي جامعه و تحت الشعاع خودنمايي قرار گرفتن مقوله عفاف، از پيامدهاي ناخواسته اين مسئله هستند.
او در ادامه با اشاره به آيه «فخرج علي قومه في زينة» در سوره قصص ،عرضه ثروت ازسوي قارون را دليلي بر ضعف او ،در احتجاج با حضرت موسي (ع) ميداند، که با هدف استيصال حضرت موسي صورت گرفت و يأس و نااميدي مردم محروم جامعه از مشاهده ثروت قارون را به عنوان مصداق عيني ايجاد مفسده در جامعه مطرح ميکند.
دکترجعفرپور در ادامه با ارائه راهکاري چند، بر اين باور است که باتوسل به امر تعليم و تربيت عمومي، ميتوان به افراد جامعه نشان داد که که هر نيازي بايد از طريق کانالهاي مشروع و قانوني خود برآورده شود، آنچنانکه که دچار تلاقي منفي با هنجارهاي ديني نشود.
از نگاه دکتر جعفرپور، بايد با تبيين زيباييهاي واقعي براي افراد، آنها را به سمت انتخاب آگاهانه آراستگي هاي مورد پذيرش سوق داد و نبايد تنها باتکيه بر بعد سلبي قضيه، آزادي عمل افراد را در زمينه انتخاب پوشش مورد نظرشان،محدود کرد.
به اعتقاد او، همچنين با هدايت جامعه به سمتي که منجربه در اقليت قرار گرفتن گروههاي هنجار شکن شود،ميتوان اميد بهبود و اصلاح نگرشها در اين را زمينه داشت. وي در پايان مثبت انديشي همراه با اطلاع رساني درست در جامعه در راستاي تبيين ارزشهاي جايگزين را، راهگشاي مشکلات ناشي از آراستگيهاي کاذب و اکتسابي ميداند.
«خانم لاله افتخاري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و رئيس فراکسيون قرآن مجلس شوراي اسلامي»، زيبايي حقيقي را متضمن برخورداري از اصل رضايت الهي ميداند.
به اعتقاد او زيباييهاي کاذب حتي از نگاه يک هنرمند ،فاقد ارزشهاي هنري لازم است چرا که داراي هماهنگي با ويژگيهاي زيبايي شناسي نيست و تنها بعدي است محدود که در اثر تبليغات و جو سازيهاي منفي،به ذهن افراد يک جامعه، الغا ميشود و عمدتاً در راستاي اهداف شوم فرايند تهاجم فرهنگي شکل مييابند.
او ريشه گرايشات روزافزون نسل حاضر به مقوله «آراستگي کاذب و ناهنجار» را ناشي از نيازهاي مخاطبان جوان به تنوع طلبي و حس زيبايي جويي ميداندکه پاسخ مناسب و درستي براي آن نيافته اند و در اغلب موارد،مديريت لازم هم بر روند اين گرايشات صورت نگرفته است.
او عدم تربيت صحيح حس زيبايي دوستي در جوانان را موجب ايجاد خلاء و فضاي لازم جهت سوء استفاده برخي اقوام و گروهها فرهنگي خارج از جامعه مي داند.
به اعتقاد او، سرخوردگي از ارضاء منطقي نيازهاي اين افراد که در ادامه افسردگي و بيهدفي و در نهايت، گرايش به داروهاي روان گردان به منظور رهايي از وضعيت موجود رابه همراه دارد،عليه امنيت، ثبات و فرهنگ جامعه، داراي نتايج وخامت بار يست.به اعتقاد او چنانچه الگوهاي ملموس و قابل دسترسي هم از سوي خانوادهها و هم از سوي نظام آموزشي جامعه،براي جوانان تبيين و تعيين نگردد، جبران نتايج ناخواسته آن به مراتب دشوارتر خواهد شد.
او در پايان با تأکيد بر نقش رسانهها و مطبوعات در اين زمينه، ايجاد الگوهاي مناسب به همراه فرهنگ سازي لازم در اين زمينه را، از لوازم اساسي ممانعت از گرايش نسل حاضر به آراستگيهاي کاذب واکتسابي ميداند.
«مهدي حاجتپور کارشناس ارشد رشته زبان انگليسي»، در مصاحبه با سرويس گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايکنا)، به عنوان يک شهرند در اين رابطه اظهار داشت: در جامعه مسئله حجاب به سه بخش تقسيم مي شود ،با حجابي ،بدحجابي و بيحجاب بودن. به نظر من، آنچه در جامعه ما در مورد حجاب وجود دارد، بيحجابي نيست بلکه بدحجابي است. آراستگي ظاهر، هرچقدر که بهتر و بيشتر باشد، مقبولتر است اما نه تا بدان حد که آراستگي مصنوعي بر چهره افراد حاکم شود که در اين صورت، ديگر زيبايي رنگ ميبازد و مقولههاي ديگري مطرح ميشود.
به نظر من، سير بدحجابي که در حال حاضر در جامعه جريان دارد، در حال گذار به مرحلهاي است که شايد ديگر نتوان مانع از گسترش آن شد و حتي نتوانست نتايج وخامت بار آن را کنترل کرد و از همين حالا بايد براي توقف اين مرکب افسار گيخته اقدام نمود.
من معتقدم، آراستگي چنانچه با متانت، اصول و تعرفههاي اخلاقي همراه شود بسيار مورد پذيرشتر است و آنهايي که پا را فراتر از اصول و هنجارهاي جامعه مينهند فاقد متانت و ويژگيهاي مطلوب و موردنظر براي ازدواج هستند.
به نظر من، بايد افراد به نوبه خود به اين تصور برسند که آراستگي مناسب کدام است و چگونه بايد به آن رسيد و آن را جلوه داد و اين وظيفه رسانههاي فرهنگ ساز است که بايد بسترهاي لازم را ايجاد نموده و توسعه بخشند، چرا که پيامدهاي منفي اين مقوله که همانا انحراف اخلاقي جامعه، تضعيف هويت ايراني، الگوبرداري از غرب و تبديل شدن به مصرف کنند توليدات کارخانههاي لوازم آرايشي است به ضررکل جامعه خواهد بود.
از نظر من، آنکس که آراستگي هاي کاذب دارد، از خود بيگانه شده و چنين کسي براي خود ارزش قائل نيست که اين امر آسيبهاي رواني بيشتري را به او وارد خواهد آورد.
به اعتقاد من ،برخورد موثر با آراستگي هاي کاذب و اين قبيل هنجار شکنيها را ميتوان در قالب دو فرايند تبليغات و فرهنگ سازي و برخورد فيزيکي و فرهنگي در شرايط مورد نظر به انجام رساند.
«خانم آزاده متوليزاده اردکاني، کارشناس علوم سياسي»، در مصاحبه با سرويس گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايکنا) ،به عنوان يک شهروند ميگويد: من چنين آراستگيهاي کاذب را براي خويش نميپسندم و معتقدم آراستگي بايد در حد معمول و فارغ از مدگرايي افراطي باشد.
آراستگيهاي کاذب و ساختگي براي جامعه خطرات و پيامدهاي منفي بسياري دارد، در وهله اول کساني که اين چنين عمل مينمايند، از توجه به مقولههاي ديگر و مهم تر نظير علم، هنر،موسيقي ونقاشي باز ميمانند. همچنين الگوهاي غلطي ايجاد ميشود که براي نسل بعدي ملاک عمل قرار ميگيرد و به مرور زمان در نتيجه افزايش گرايش به اين مسئله ،امنيت از ميان ميرود.
به نظر من آراستگي کاذب، وقتي که به شکل گسترده در جامعه رواج مييابد تعادل و توازن جامعه را بر هم ميزند. من معتقدم که بايد از همان دوران کودکي و در سنين اوليه به افراد ياد دهيم که درست و غلط کدامند.
اصلاح نگرشهاي موجود به آراستگيهاي کاذب، نيازمند تغيير و تحولات بنيادي در فرهنگ غلطي است که در اين زمينه وجود دارد و اين مسئله نيازمند چاره انديشي مسولان فرهنگي جامعه است تا راهکار درست و موثر برخورد با اين مقوله را برگزينند. به نظر من چنانچه زنان و مردان ايراني فرهنگ اصيل خود را باز شناسند تا حدود بسياري مشکلات به سمت تقليل و ارتفاء خواهد رفت.