SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، تظاهرات حاميان اخوان المسلمين در مصر ادامه دارد و محاکمه 48 تن از رهبران و اعضای اين سازمان به روز پنجشنبه (فردا) موکول شده است. از سال ۱۹۴۸ که اخوانالمسلمین غیر قانونی اعلام شد کارش را به صورت زیرزمینی ادامه داده و توانست شبکههای گستردهای از افراد را در قالب تجارتهای شبکهای، موسسات خیریه، اتحادیهها و مساجد سازماندهی کند. به رغم غیرقانونی بودن، اخوانالمسلمین توانست به جذب نیرو، آموزش نظامی و حتی مشارکت در روندهای سیاسی ادامه دهد. وقتی اخوانالمسلمین در مصر به قدرت رسید، مصریها دریافتند که این گروه جایگاه خود را فراتر از قانون و فراتر از مصر میداند. اخوان المسلمین از حمایتهای محدودی به واسطه منابع مالی قوی، تشکیلات و لجستیک ممتازش و ذات چندپاره مخالفانش بهره برد. با وجود این اخوانالمسلمین در قالب طرح «تمکین» یا برنامه قدرتبخشی با قرار دادن هزاران تن از اعضا یا همپیمانانش در پستهای حکومتی، سریعاً به سمت تسخیر قدرت گام برداشت.
اخوان همچنین از نیروی نظامیاش برای تهاجم، شکنجه و کشتار مخالفان و روزنامهنگاران و محاصره همهجانبه دادگاه عالی قانون اساسی، دفاتر روزنامهها، مقرهای احزاب اپوزیسیون و کل رسانهها استفاده کرد. اگرچه اخوان المسلمين در رویدادهای سیاسی ملی و انتخابات دموکراتیک شرکت کرد اما هیچگاه مفهوم یک دولت - ملت در میهن یا حاکمیت دموکراسی را نپذیرفت. گفته شده، مهدی عاکف، پدر معنوی پیشین اخوان المسلمین، شرح داده که طبق قانون اخوان المسلمین یک مسلمان مالزیایی میتواند رئیس جمهور مصر شود در حالی که یک مسیحی مصری نمیتواند؛ نتیجه بالقوه چنین برنامهای تقسیم دولت مصر به دو دسته مي شد. همچنين در دوران کوتاه حکومت اخوان المسلمین در مصر آنها با تسلط بر کمیتهای تدوين پیشنویس قانون اساسی تلاش كردند تا مادههای قانونی مبهمی را در قانون اساسي بگنجانند. مادههايي که بعدها به آنها اجازه میداد در شرایطی خاص قانون اساسی و سایر قوانین را ملغی کنند.
جوامع خاورمیانه، تودهای یکپارچه از مردم که منتظر کشف شدن ذات فرهنگشانند، نیستند. آنها جوامعی پیچیده شامل ایدئولوژیها، سبکهای زندگی و هویتهای متفاوت - شامل هویتهای مختلف قومی، مذهبی و فرهنگی- هستند که منافع و اهدافشان در جامعه در رقابت با يكديگر قرار دارند. تجربههای اخوانالمسلمین در مصر و حتي حزب عدالت و توسعه در ترکیه نشان میدهد که احزاب اسلامی مسیر تکاملشان را برای گذار از احزابی كه تنها هدفشان نگاه کردن به جامعه از دیدگاه خودشان است به سازمانهایی امکانگرا که خواستار نمایندگی و رساندن صدای پیروانشان در یک محیط سیاسی کثرت گرا هستند، طی نکردهاند.
میدانیم که جریانهای اسلامی ریشه اجتماعی خودشان را دارند و همواره بخشی از افق سیاسی جامعه خواهند بود. چگونگی تکامل آنها در تحول از جنبشی اعتراضی به احزابی حاکم، نقشی اساسی در ثبات آینده رژیمهای منطقه بازی میکند. آنها دو راه در پیش دارند؛ میتوانند روی اصول تغييرناپذير ایدئولوژیکيشان بایستند و تلاش کنند جوامعشان را در راستای نگاه تکبُعدیشان تغییر دهند، یا اینکه نقششان را به عنوان گروهی با نفوذ در رژیمی دموکراتیک و کثرتگرا بپذیرند. رژیمی که در آن حکومت قانون، رعایت حقوق همگان از جمله اسلامگرایان را تضمین میکند. تنها امکان دوم است که راهی برای رسیدن به ثبات در منطقه به وجود میآورد. اولی تنها بیثباتی، درگیری و اقتدارگرایی بیشتر به بار خواهد آورد.
منبع: شفقنا
انتهای پیام/ ز.ح