۰

قصه جعلی ایران‌هراسی سلفیت برای تاجیکستان

به‌ اعتقاد تحلیلگران منطقه‌ای، جریان سلفیت با دنبال کردن پروژه ایران‌هراسی و شیعه‌هراسی در تاجیکستان کاهش سطح روابط میان دوشنبه و تهران را هدف قرار داده است.
کد خبر: ۶۷۵۱۸
۱۰:۳۸ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:


به گزارش «شیعه نیوز»، سال گذشته میلادی نهادهای امنیتی تاجیک حضور تعدادی از شهروندان این کشور در ترکیب گروه‌های تروریستی در جنگ علیه دولت سوریه را تأیید کردند.رسانه‌های خبری هم‌زمان گزارش کردند که در ماه جون همان سال 1.5 هزار نفر تروریست و شبه‌نظامی خارجی به اسارت ارتش سوریه درآمدند که 12 نفر از آن‌ها شهروند تاجیکستان بوده‌اند.

براساس اطلاع تأیید نشده حدود 10 نفر از شبه‌نظامیان تاجیک در سوریه کشته شده و تعدادی نیز به‌ این کشور برگشتند. در بیش از یک ماه پیش دادگاه عالی تاجیکستان 3 نفر از اتباع این کشور را به‌ اتهام شرکت در جنگ علیه سوریه راهی زندان کرد.نهادهای انتظامی و امنیتی تاجیک به‌منظور جلوگیری از پیوستن اتباع این کشور به‌گروه‌های تروریستی و افراطی اقداماتی را در دست اجرا دارند ولی کنترل وضعیت درحالی که بیش از یک میلیون نفر به‌ عنوان مهاجر کاری در خارج به‌سر می‌برند، کار ساده‌ای نخواهد بود.

طبق نظر کارشناسان امنیتی چه در داخل تاجیکستان و چه خارج از آن در جلب اتباع این کشور برای شرکت در جنگ علیه سوریه نقش اصلی با نمایندگان و عوامل گروه‌های تروریستی و جریان‌های افراطی می‌باشد.گفته می‌شود که مبلغین سلفیت جهادی و تکفیری از مهاجرین کاری کشورهای آسیای مرکزی در روسیه دعوت می‌کنند تا در «جهاد علیه کفار در سوریه» حتی به‌صورت کوتاه‌مدت سهم بگیرند.

نگاهی به‌ سابقه سلفیت در تاجیکستان
دادگاه عالی تاجیکستان در ماه ژانویه سال 2009 سلفیت را ممنوع اعلام کرد که در پی آن تعدادی از چهره‌های نسبتا مطرح این جریان شامل «سراج‌الدین عبدالرحمان‌اف» رهبر سلفی‌های این کشور راهی زندان شدند. اکنون با گذشت پنج سال از زمان صدور حکم دادگاه عالی تاجیکستان باید برای این پرسش پاسخی جست که این اقدام تا کجا مؤثر بوده است؟

شکی نیست که ممنوعیت سلفیت در تاجیکستان تا حد زیادی مانع گسترش علنی و سریع این جریان شده و از این طریق به‌ حفظ امنیت دینی و اعتقادی مردم کمک کرد. زیرا پیروان این جریان انحرافی در تاجیکستان تا جایی احساس امنیت می‌کردند که به‌ صورت آشکار ارزش‌های ملی- مذهبی مردم این کشور را به‌ چالش می‌کشیدند و از هتک حرمت بزرگان دینیشان نیز ابا نمی‌کردند. در این راستا سلفی‌ها (جدا از پخش مواد چاپی، دیداری و شنیداری) نه‌تنها از منبرهای مساجد بلکه از رسانه‌های گروهی نیز استفاده به‌ عمل می‌آوردند که با صدور حکم دادگاه عالی تاجیکستان این فرصت از آن‌ها گرفته شد.

تا آن موقع برخی از مقامات تاجیک فکر می‌کردند که از وجود سلفی‌های این کشور می‌توان علیه حزب نهضت اسلامی و همچنین برخی از روحانیون شناخته (نظیر حاج‌اکبر توره‌جانزاده و نور‌الدین توره‌جانزاده) به‌ عنوان به‌ اصطلاح ستون پنجم بهره‌برداری به‌عمل آورد. عدم مخالفت سلفی‌ها با شیوه مدیریت کشور و اقدامات قدرت رسمی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی برای برخی از دولت‌مردان تاجیک این تصور را ایجاد کرده بود که پیروان این جریان می‌توانند نقش وزنه متقابل در برابر مخالفین و منتقدین سیاسی- مذهبی‌اشان را ایفا کنند. ولی در نهایت این واقعیت حداقل برای قشر روشن مدیران برجسته شد که تلاش برای استفاده از یک جریان افراطی در مبارزات سیاسی داخلی اشتباه جدی بوده است.

اما طی چند سالی که سلفی‌ها در این کشور از حق فعالیت آزاد برخوردار بودند موفق به‌گسترش نفوذ نه‌تنها در میان بخشی از مردم عادی بلکه نمایندگان نهادهای دولتی و اعضای خانواده‌های برخی از آن‌ها نیز شدند.

کارشناسان این عامل را در حفظ بقای سلفیت در تاجیکستان و حتی تقویت پایگاه مادی و مالی آن مؤثر ارزیابی می‌کنند. همچنین تأکید علنی برخی از مقامات تاجیک بر ضرورت رعایت شرط احتیاط در مقابله با جریان سلفیت (به‌دلیل مذهبی رسمی عربستان سعودی بودن آن) با موضوع فوق مرتبط دانسته می‌شود.

همانند سایر کشورهای آسیای مرکزی تعداد پیروان سلفیت در تاجیکستان مشخص نیست ولی رسانه‌های گروهی شمار آن‌ها را 30-40 هزار نفر و سن متوسطشان را 25-30 سال ارزیابی می‌کنند. البته به‌ دلیل ممنوعیت این جریان در تاجیکستان مبلغین سلفیت عمدتا مهاجرین کاری تاجیک و همچنین سایر کشورهای آسیای مرکزی در روسیه را هدف قرار داده‌اند. این موضوع زمانی برجسته شد که یک نهاد مطالعاتی محلی در میان مهاجرین کاری تاجیک در چندین مناطق روسیه نظرسنجی برگزار کرد که براساس آن حداقل 15-20 درصد افراد مورد نظر‌سنجی قرار گرفته یا خود را پیرو سلفیت معرفی کرده‌اند و یا نسبت به‌ نفوذ آن در میان حنفی‌های هم‌وطنشان بی‌تفاوت بوده‌اند.

چنانچه تعداد مهاجرین کاری تاجیک در روسیه را (که گفته می‌شود 1-1.5 میلیون نفر می‌باشد) در نظر بگیریم پس درصدی فوق واقعا جای نگرانی دارد.

نکته بعدی اینکه در چند سال پیش سلفی‌های تاجیک از امکانات فعلی مالی برخوردار نبودند. حالا علاوه بر سرمایه‌گذاری‌هایی که از سوی نهادهای سعودی و قطری روی گروه‌های سلفی صورت می‌گیرد، خود پیروان محلی این جریان نیز در شهر دوشنبه و مناطق مهم این کشور در مراکز تجاری، فروشگاه‌ها، بازارها، صرافی‌ها و حتی برخی از بانک‌ها فعال بوده و از جماعت‌های مربوطه‌اشان حمایت‌های مالی به‌عمل می‌آورند.

براساس اعلام نهادهای امنیتی به‌دلیل عدم وجود تعداد بالای بنیادها و سازمان‌های خارجی حامی سلفیت در تاجیکستان، سرمایه‌گذاری روی این جریان عمدتا از طریق تجار و عوامل میانجی صورت می‌گیرد. یعنی برای خرید کالا و یا معاملات بانکی در عربستان سعودی، قطر، امارت متحده عربی و یا هر کشور دیگری پول به‌ افرادی (غالبا تجار) واگذار شده و در تاجیکستان طرف‌های مربوطه مبالغ مورد نظر را به‌عوامل سلفیت تحویل می‌دهند.

طبق نظر کارشناسان امنیتی و مذهبی، اعضای جدید سلفیت از نظر مالی و مادی تشویق شده و برای راه‌اندازی امور اقتصادی خود سرمایه اولیه دریافت می‌کنند که این موضوع با توجه به‌مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و فساد گسترده اداری از اهمیت زیادی برخوردار شده است.

انگیزه گرایش به‌ سلفیت

«محی‌الدین کبیری» رئیس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در چند سال پیش گفته بود که نفوذ سلفی‌گری در تاجیکستان نتیجه سیاست‌های ناکام دولت در زمینه‌های دینی و به‌خصوص ناکارآیی روحانیت رسمی در پاسخ گفتن به نیازهای رو به‌ افزایش مردم است. به‌ویژه جوانان به‌ دنبال دریافت پاسخ به‌ سؤالات روزمره خود در زمینه‌های مختلف و از جمله مذهبی می‌‌باشند و چون ساختارهای رسمی دینی قادر به ارائه پاسخ مناسب در این زمینه‌ها نیستند، آن‌ها به‌ دنبال گزینه‌های دیگری می‌روند که گروه‌های مذهبی افراطی از این موقعیت بهره‌برداری می‌کنند.

یعنی در خیلی از موارد عدم استقلال روحانیت رسمی در پرداختن به‌ مسائل حساس جامعه منجر به‌ بی‌اعتمادی مردم و به‌خصوص نسل جوان نسبت به آن‌ها می‌شود. به‌ عنوان مثال موقعی ممنوعیت رفتن جوانان زیر سن 18 به‌ مسجد، حجاب دانش‌آموزان و دانش‌جویان و همچنین زنان کارمند ادارات رسمی، ریش گذاشتن جوانان و... اعلام شد روحانیت رسمی نسبت به‌این مسائل ساکت ماند که به‌صورت طبیعی از این فرصت جریان‌های مختلف مذهبی شامل سلفیت به‌نفع خود استفاده کردند.

به‌ نظر کارشناسان با توجه به‌ پیامد‌های منفی ایجاد محدودیت در انجام شعائر دینی مردم بهتر بود چنانچه در چهارچوب مذهب سنتی مردم، ارزش‌ها و منافع ملی این کشور به‌امامخطیبان رسمی استقلال عمل داده می‌شد. این استقلال عمل قبل از همه می‌توانست به‌نفع خود دولت‌مردان تاجیک در مقابله با جریان‌های افراطی و انحرافی باشد.

چنانچه شخصیت‌های واقعا بانفوذ اسلامی در رأس مفتیات و یا شوراهای علمای کشورهای منطقه قرار داشته باشند، نظر آن‌ها برای مسلمانان محترم خواهد بود ولی موقعی افراد به‌اصطلاح ضعیف بر این کرسی‌ها تکیه می‌زنند و خود را در جایگاه ‌منسبدار رسمی تصور می‌کنند به آبروی اسلام سنتی لطمه وارد می‌شود که جبران آن (درحالی جریان‌های افراطی دنبال چنین فرصت‌های می‌گردند) بیش از پیش سخت‌تر خواهد شد.

نکته قابل توجه اینکه رسانه‌های رسمی تاجیکستان در زمینه معرفی سیمای واقعی جریان‌های افراطی حد اقل اقدام را انجام داده‌اند. این درحالی است که از سال 2009  (یعنی از زمان ممنوعیت سلفیت) به‌ این طرف ده‌ها مطلب علیه حزب نهضت اسلامی به‌ عنوان یک حزب سیاسی قانونی و خانواده توره‌جان‌زاده‌ها به‌عنوان شخصیت‌های پیرو مذهب حنفی منتشر شده ولی تقریبا تیر آن‌ها جریان افراطی و انحرافی مانند سلفیت جهادی و تکفیری را نشانه نگرفته است.

تیره کردن روابط تاجیکستان با ایران هدف سلفی‌هاست

موضوعی که برای تاجیکستان تازگی داشته و در این اواخر به‌صورت جدی دنبال می‌شود، پدیده ایران‌هراسی است. این پدیده به‌ میزان تقویت جریان سلفیت در تاجیکستان پیشرفت کرده و اکنون نیز برای برخی از روشنفکران و اندیشه‌مندان ملی و مذهبی این کشور نگرانی‌های را به‌بار آورده است.

به‌ نظر می‌رسد که طراحان این پروژه بسیار جدی بوده و با دست به‌ دست هم دادن می‌خواهند سیمای جدیدی از ایران و تشیع را به‌ تاجیک‌ها ارائه بدهند که با تصور و ذهنیت تاریخی آن‌ها که عمدتا مثبت بوده است، در تناقض عام و تام قرار می‌گیرد.

این پدیده در حال تبدیل شدن به‌ یک روند ثابت بوده و احساس می‌شود که در این زمینه ایجاد و حضور سفارت‌خانه‌های عربستان سعودی و قطر طی 2 سال گذشته تأثیر زیادی داشته است.

یک منبع فارس خبر داد که نمایندگی‌های سیاسی 2 کشور یادشده در دوشنبه بیش از هر چیزی نسبت به‌ فعالیت‌های جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان حساس بوده و در عرصه‌های سیاسی، ایدئولوژی، فرهنگی و مذهبی اقداماتی را در نظر گرفته‌اند تا به‌ کاهش نفوذ تهران در این کشور دست پیدا کنند.

البته هنوز با توجه به قوی بودن روحیات ملی‌گرایی (یعنی اصالت آریایی) در میان رسانه‌های تاجیک جرئت طرح موضوع مقابله با نفوذ ایران از طریق آن‌ها را ندارند ولی در فضای مجازی و به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی خیلی فعال شده‌اند که ظاهرا دست‌اندرکاران سیاست خارجی ایران و همچنین سفارت کشورمان در دوشنبه نسبت به‌این موضوع توجه لازم ندارند.

در این شبکه‌ها مباحث داغی علیه ایران و تشیع راه انداخته شده است که تعداد مشارکت تاجیک‌ها در آن در حال افزایش می‌باشد. سعی و تلاش حامیان این‌گونه پروژه‌ها بر آن است که با معرفی «سیمای واقعی و خطرناک تشیع» از اهمیت ارزش‌های نظیر هم‌ز‌بانی، تاریخ و مفاخر مشترک فرهنگی تاجیک‌ها با ایرانیان بکاهند.

ناگفته نماند که در این زمینه مبلغان سلفیت تا حد زیادی موفق پیش رفته‌اند چرا که بر خلاف نسل سن بالا و یا متوسط، جوانان و نوجوانان تاجیک (که از گذشته فرهنگی خود کمتر اطلاع دارند) در شبکه‌های اجتماعی فعال بوده و نسبت به‌مباحث اسلامی علاقه‌مندی بالایی نشان می‌دهند. از این موقعیت جانبداران ایران‌ستیزی و شیعه‌ستیزی که در رأس آن‌ها جریان سلفیت قرار دارد، بهره‌برداری به‌عمل می‌آورند.

به‌صورت طبیعی برای اثبات «حقانیت» ادعاهای خود در مورد تشیع به‌صورت کلیپ صحبت‌های برخی از روحانیون تا حدودی افراطی شیعی را (غالبا به‌زبان فارسی و گه‌گاهی به زبان عربی) پخش می‌کنند که عمدتا حاوی دیدگا‌ه‌های توهین‌‌آمیز در مورد اهل سنت و برخی از ازواج و اصحاب پیامبر (ص) می‌باشند که این مسئله در واقع توجیه دوباره بخش زیادی از جوانان فعال در مباحق مذهبی شبکه‌های اجتماعی در رابطه به‌حفظ روحیات ایران‌دوستی را سخت کرده است.

ضمنا شبکه‌های تلویزیونی مذهبی که در چند سال اخیر به‌زبان فارسی ایجاد شده و خود را نمایندگان اهل سنت ایران معرفی می‌کنند، با پخش روزانه نوارهای مشابه از سخنرانی‌های برخی از روحانیان متعصب شیعی و گاهی نوحه‌سرایی همراه با توهین شخصیت‌های مورد احترام خاص اهل سنت، تا حدی زیادی توانسته‌اند در چشم مردم تاجیکستان و فارسی‌زبانان منطقه سلفیت را به‌عنوان حامی و مدافع منافع مذهبی‌اشان معرفی کنند.

نتیجه این‌گونه اقدامات است که امروز برخی از جوانان تاجیک در برابر نفوذ فرهنگی ایران در کشورشان حساسیت نشان داده و می‌گویند « از آنکه شیعه شویم بهتر است سلفی باشیم...». جای نگرانی این‌جاست که سلفیت در افکار قشری از جوانان (و از جمله بخشی از مهاجرین کاری تاجیک به‌دلیل ممنوع نبودن سلفیت در روسیه) این تصور را ایجاد کرده است که روابط نزدیک با ایران منتهی به‌شیعه شدن مردم تاجیک خواهد شد در حالی که در بیش از 2 دهه برقراری روابط میان تاجیکستان و ایران از این دست شواهدی به‌ثبت نرسیده است.

شکی نیست که کم‌توجهی نسبت به‌این موضوع روابط ایران و تاجیکستان را با چالش جدی رو‌ به ‌رو خواهد کرد.

خلاصه کلام

بررسی شرایط حاکم بر فضای مذهبی کشورهای آسیای مرکزی نشان می‌دهد که از زمان آغاز تحولات سوریه در حدود 3 سال پیش و جلب شبه‌نظامیان منطقه به‌آن، تندروی سلفیت و به‌ویژه قشر پیرو این جریان انحرافی به‌مراتب برجسته‌تر شده است.

کارشناسان مسائل امنیتی و مذهبی بالا گرفتن روحیات مبارزه‌‌طلبی در میان جوانان آسیای مرکزی تحت تاثیر روانی شبکه‌های سلفیت و سایر جریان‌های تروریستی و افراطی را مورد تاکید قرار داده و آن را برای آینده امنیت منطقه خطرناک می‌دانند.

متأسفانه این معضل مورد توجه جدی دولت‌های آسیای مرکزی، مراکز مطالعاتی و پژوهشی و رسانه‌های گروهی مسئولیت‌شناس منطقه قرار نگرفته و همانند سال‌های قبل دیدگاه‌های کارشناسی و رسانه‌ای در این زمینه را مراکز و رسانه‌های کشورهای بیگانه و عمدتا غربی شکل می‌دهند.و مسئله مهمتر اینکه در صورت عدم اتخاذ اقدامات جدی برای کاهش تاثیر اقدامات ضدایرانی کشورهای حامی سلفیت در تاجیکستان و آسیای مرکزی، آینده روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی با این منطقه با موانع و محدودیت‌های مواجه خواهد شد.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ز.ح

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: