«شیعه نیوز»: دولت پاکستان سالها بود که از گروه طالبان حمايت مي کرد اما اکنون اين کشور خودش در دام يک گروه تندرو داخلي گرفتار شده است. حمله ارتش پاکستان به مسجد سرخ سرآغاز نبرد دولت با مذهب خشونت طلب در پاکستان به شمار مي رود.
حادثه مسجد سرخ در پاکستان نشان دهنده تفکر نوين وهابيت است که سرچشمه آن در شبه جزيره عربستان است. رابطه عالمان حنفي مذهب پاکستان با حوزه هاي علميه عربستان، امارات و کويت به اين جريان افراطي گري کمک شاياني مي کند.
شايد بتوان حادثه اخير مسجد سرخ پاکستان را با روي کار آمدن فتح الإسلام مقايسه کرد. اين دو حرکت از يک جريان فکري مشترک نشأت مي گيرند، به عبارت ديگر مخرج مشترک فتح الاسلام و حادثه مسجد سرخ، بنياد گرايي سلفي و تفکر جمود وقشري گري است. به هرحال حوادث تروريستي، بمب گذاري، ضديت با شيعه و به چالش کشاندن دولت پاکستان خود نشان دهنده تکميل کمربند تروريسم افراطي از جنوب آسيا تا شمال آفريقاست.
بعد از استقلال کشور پاکستان، مذهب به عنوان عنصري مهم در شناخت جامعه شناسي اين کشور مطرح بوده و جامعه پاکستان و قانون اساسي اين کشور بر پايه شريعت ودين بنا نهاده شده است، اما سياست خارجي اين کشور بعد از خروج شوروي سابق از افغانستان به سمت بلند پروازيهاي سياسي رفته و در اين دوران، کشور پاکستان تصميماتي در سياست خارجي خود اتخاذ نموده که مبتني بر واقعيت هاي سياسي نبوده است.
موقتي بودن اين تصميمات يکي ديگر از دلايل ضعف تصميمات خارجي پاکستان مي باشد. بر اين اساس سياست خارجي پاکستان به دليل رقابت تسليحاتي با هند وکاهش بودجه ساليانه، اين کشور را به سمت گسترش روابط همه جانبه با آمريکا وکشورهاي حوزه خليج فارس سوق داد. اين گرايش شديد اسلام آباد باعث گسترش روابط فرهنگي با عربستان وامارات متحده عربي شد ودر نتيجه آن، پاکستان به حمل ترانزيت افراطي گري افغانستان تبديل گشت.
پاکستان به دليل موقعيت ونفوذ در افغانستان با کمک آمريکا وعربستان، طالبان را در افغانستان روي کارآورد. هر چند با حمله آمريکا به افغانستان، حکومت طالبان از بين رفت؛ اما هم مرز بودن ايالت سرحد پاکستان با ايالت قندهار افغانستان که محل رشد وپرورش طالبان است، باعث گرديد اسلام آباد به محل امني براي طالبان تبديل شود. طالبان دشمن اصلي آمريکاست و دولت مشرف نيز دولت همراه آمريکا در جنگ عليه تروريسم است، پس دولت پاکستان بايد منتظر حوادثي به مراتب وحشتناک تر از حادثه مسجد سرخ باشد.
يکي از دلايلي که باعث به وجود آمدن حادثه مسجد سرخ گرديد، به چگونگي روابط آمريکا و پاکستان باز مي گردد. اين روابط که سابقه اش به عضويت پاکستان در پيمان سنتو بر مي گردد، بيشتر زاييده گرايش سياستمداران پاکستان براي ايجاد توازن قوا در برابر هند وشوروي سابق بوده است.
اگرچه اين روابط تا دوران رياست جمهوري "رونالد ريگان" همچنان حسنه ماند ولي دولت "ضياء الحق" با درج گزارشاتي پيرامون برنامه هاي هسته اي پاکستان در رسانه هاي آمريکا موجب تيرگي روابط دو جانبه گرديد. تحريم هاي وارده بر پاکستان وتبعات به جا مانده از آن باعث پديد آمدن يک حس آمريکا ستيزي در اين کشور شد. اين تحريم ها عليه پاکستان تا پايان جنگ سرد همچنان ادامه داشت.
آمريکا در برابر قطعنامه هاي سازمان ملل در جهت محکوميت آزمايشهاي اتمي هند وپاکستان از اين کشور حمايت کرده و خواستار پيوستن پاکستان به معاهده منع توليد وگسترش سلاحهاي هسته اي (NPT) بود. آمريکا هم چنين خواهان ملحق شدن پاکستان به قرار داد منع آزمايش همه جانبه (CTBT) است.
رهبران سياسي پاکستان به علت وابستگي مالي به ايالات متحده تمام شرايط آمريکا را پذيرفتند وبراي سرنگوني طالبان با آمريکا همکاري کردند.
حضور گسترده آمريکايي ها در پاکستان و روابط مذهبي – قبيله اي ايالت وزيرستان اين کشور با طالبان در افغانستان موجب مي شود تا يک القاعده جديد در جنوب آسيا شکل بگيرد. البته به غير از هم پيماني مشرف با آمريکا دلايل ديگري از قبيل سياست منطقه اي روند اصلاحات، رواج فرهنگ غير اسلامي در مطبوعات و رسانه هاي پاکستان به گفته افراطي ها نيز از دلايل مهم شورش مسجد سرخ است.