SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از خبر آنلاین، جولای، دومین ماه متوالی خونین عراق بود که در آن شمار کشته شدگان کم و بیش رقم 1000 نفر را نشان داد. به رغم تدابیر اتخاذ شده از سوی دولت نوری مالکی برای تغییر وضعیتِ خشونت بار فعلی، آمار کشتهشدگان در عراق همچنان افزایش مییابد.به رغم پتانسیلهای موجود برای تغییر این روند مرگبار، عراق در تلۀ سختی گرفتار شده که احتمال تداوم خشونتها در آن بسیار است. این خشونتها تا اندازۀ زیادی کاهش یافته بود؛ زمانی که نوری مالکی به معاملۀ میان نیروهای آمریکا با شورشیان عرب بین پاییز 2006 و 2008 پیوست.
توافقی که به درخواست قبایل عرب سنی و شورشیان صورت گرفته و بعدها به شوراهای بیداری لقب گرفت، تا اندازۀ زیادی آمار قربانیان و کشته شدگان حملات تروریستی را کاهش داد. توافقنامۀ مذکور نه تنها تا اندازۀ زیادی فعالیت گروههای شورشی در میدان جنگ را کاست بلکه سبب کاهش چشمگیر فعالیتهای القاعده- منبع اصلی حملات تروریستی علیه جامعۀ شیعیان و اهداف مرتبط با دولت شیعۀ عراق - نیز شد.از زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق و بی میلی مالکی در همکاری با آنها- به رغم به حاشیه رانده شدن و حتی سرکوب و کشتن افراطیون- شورشیان سابق، حامیان آنها و به طور کلی القاعده دوباره به صحنۀ عراق قویتر شده است.
نمایش قدرت تازۀ القاعده و متحد جدید سوری آن(دولت اسلامی شام و عراق) با دقت بالایی سازماندهی شده بود؛ در جریان بمب گذاری و فراری دادن زندانیان از زندان ابوغریب که در ماه جولای اتفاق افتاد، صدها تن از اعضا و کادریها القاعده و شمار قابل توجهی از سنیهای عرب با گرایشات مختلف که در ردیف اول دشمنان ارتش مالکی بودند، از زندان گریختند.واقعیت اینست که دولت مالکی توانایی حرکت ضدشورشی و اتخاذ سیاستی محکم در قبال اعراب قدرتمند غرب عراق را ندارد، دولت حتی ابزارهای لازم برای اعمال فشار بر تحرکات سخت آنها را نیز در اختیار ندارد. نیروهای آمریکایی نیز با همین چالش روبرو هستند، چالش سختی که حتی مهمتر از برخورد و عکسالعمل آنها با "بیداری" است.
در این میان نظامیان مالکی نیز بسیار ضعیفاند و فاقد ابزارهای نظامی لازم اعم از تانک، توپ و هواپیماهای جنگی هستند. در عین حال فساد موجود در داخل ارتش و نیروهای امنیتی عراق نیز مشکل را پیچیدهتر، توانایی نظامیان را کاسته و امکان دسترسی شورشیان به اطلاعات حساس کشور را فراهم میکند.اما آنچه بحران موجود را بدتر میکند، انتخاب یک شیعه تندرو از سوی مالکی برای ایجاد تغییرات جدید در ارتش، نیروهای امنیتی و پرسنل حکومتی است که تا پیش از سال 2003 با حزب بعث ارتباط داشتند.
این احتمال وجود دارد که دهها هزار تن از افسران عرب سنی ارتش اخراج شوند، مسئلهای که میتواند آنها را در مقابل جذب در نیروهای القاعده، گروههای وابسته به آن و یا نیروهای مسلح ضدشیعی و ضدرژیم آسیب پذیر کند. در آن صورت کارکنان سابق دولت و افسران اخراجی ارتش که به گروههای ضددولتی میپیوندند، میتوانند بخش قابل توجهی از اطلاعات موجود در داخل را با خود بیرون آورده و در اختیار این گروهها قرار دهند.
این همان مالکی کلاسیک است؛ تقریبا هر اقدامی از سوی وی و دولت برای مقابله با وضعیت موجود، بی اعتمادی و دشمنی زیادی را در میان اعراب سنی عراق ایجاد کرده و دولت فعلی درواقع در حال کاشتن تخم همان خشونتهایی است که تلاش میکند آن را از میان بردارد.در این میان، به رغم محروم سازی و حذف سنیها از صحنۀ سیاسی عراق، بخش قابل توجهی از جامعۀ اهل تسنن خواهان پایان یافتن خشونتها در کشورشان هستند. در انتخابات پارلمانی که در اواخر ماه ژوئن و در استانهای سنی نشین الانبار و نینوا برگزار شد، المتحدون، بزرگترین جریان طرفدار خودمختاری منطقهای، شمار قابل توجهی از کرسیهای خود را در مقابل میانهروهای منسوب به مالکی که خواهان گفتگو با وی بودند از دست داد.
این مسئله بیانگر آنست که به رغم تشدید خشونتها، تحرکات و تظاهراتهای ضددولتی، درصدی از اعراب سنی که به شکل فعال و یا غیرفعالی از القاعده و یا گروههای وابسته به آن حمایت میکنند، به رغم تشدید بمبگذاریها، نسبتاً محدود شدهاند. در این میان تنها سیگنال صادرشده از سوی مالکی در مقابل این امتیاز مثبت، ابتکار دیگری برای پاکسازی دولت و ارتش از اعراب سنی بود.مشکل است بتوانیم همۀ ابعاد و زوایای انگیزۀ مالکی از اتخاذ چنین تصمیمات خطرناکی را درک کنیم؛ بخشی از جامعه شیعه عراق اعم از مردم عادی نشانههایی از سازش با اعراب سنی برای کاهش خشونتها از خود نشان دادهاند، اما دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم اینها اکثریت هستند. آنهم در حالیکه بخش قابل توجهی از آنها(که شامل خانوادهها و وابستگان قربانیان نیز میشود) از این سازش و فکر کردن به آن عصبانی هستند.
باید این مسئله را نیز در نظر داشت که در کنار تراژدی مرگباری که در این میان در جریان است، شمار قربانیان شیعه بسیار بالاتر است و در کنار کمبود سیستم بهداشتی مورد نیاز بسیاری از خانوادههای قربانیان خسارات و هزینههای بالایی در زندگی شخصی متحمل میشوند.به علاوه، بسیاری از رهبران شیعه اطراف مالکی، حامی سیاستهای اخراجی مالکی هستند. بخش قابل توجهی از این حمایت شامل ایران نیز میشود. از این رو مالکی به عنوان نخست وزیر مجبور است هر دو طرف را حفظ کند.برای واشنگتن، چنین وابستگی از سوی مالکی به معنای عدم توانایی برای هدایت عراق به سمت بازی هوشمندانهتر است. این در حالیست که بسیاری از کارشناسان و ناظران از سال 2008 نسبت به کاهش نفوذ آمریکا در حاکمیت عراق هشدار داده و مطالب زیادی نوشتهاند. برای بسیاری از عراقیها، نادیدهگرفتن مشاورههای آمریکا، رهبران عراق را به سمتی سوق میدهد که در آن ثبات و امنیت مردم مورد تهدید قرار میگیرد.
البته نادیده گرفتن هشدارهای آمریکا در سوریه نیز کمکی به بشار اسد نمیکند؛ در این میان عراق است که در مرکز آسیبها قرار دارد. در صورتی که اسد بر بحران فائق آید، بخشهای شرقی عراق شاهد هجوم سیل عظیمی از صدها و حتی هزاران افراطیها و سنیهای مبارز و تندرویی(عراقی) خواهد شد که به عراق بازخواهند گشت و میتوانند حتی تا بخشهای شرقی کشور نیز پیش بیایند. حتی اگر شورشیان موفق شوند اسد را ساقط کنند، یک رژیم سنی عرب (و دشمن عراق) در دمشق میتواند با مشارکت اقلیت اعراب سنی، مالکی و اکثریت شیعه را در موضع تهاجمی و تدافعی قرار دهد.
انتهای پیام/ ز.ح