SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فردا، میشل چوسودوسکی از تحلیلگران سرشناس مخالف غرب در مقاله ای خواندنی به یکه تازی القاعده در مغربِ اسلامی پرداخته است. بدون هیچ توضیح اضافه ای شما را به خواندن این مقاله راهبردی دعوت می کنیم.چه کسی پشت سر گروهک تروریستی است که به مقر شرکت BP در محدودهی استراج گاز آمِناس حملهور شده است؟ مقری که در مرز لیبی در جنوب شرقی الجزیره قرار دارد. این عملیات زیرنظر مختار بِلمختار انجام گرفته است، رهبر شاخهی القاعده در مغرب یا «آنانی که خون نشانشان است».
سازمان بِلمختار درگیر قاچاق موادمخدر، همچنین گروگانگیری در شمال آفریقا است. هرچند نشانههایی از گروه وی موجود است اما سازمان اطلاعات فرانسه برچسب «دستنیافتنی» بر بِلمختار زده است. همین شخص مسئولیت گروگانگیری 41 خارجی از جمله 7 شهروند امریکایی در این مقر شرکت BP را برعهده گرفت. هرچند خود او مستقیماً درگیر این عملیتا نبود. رهبر عملیات در صحنه عبدل رحمان النیجِری بود، یک رزمندهی قدیمی جهادی از نیجِر که در سال 2005 به گروه «موعظه و نبرد» (GSPC) ملحق شد.
این عملیات گروگانگیری فقط 5 روز بعد از بمباران جنگندههای فرانسوی علیه اسلامگرایان کشور مالی صورت گرفت. نیروهای عملیات ویژهی فرانسوی و ارتش مالی توانستند چندین شهر را در شمال این کشور آزاد کنند. هرچند عملیات گروگانگیری را انتقامجویی علیه این حملهی فرانسوی عنوان کردهاند اما به احتمال قوی این گروگانگیری از مدتها پیش برنامهریزی شده بود.
این عملیات را حملهی نظامی به گروگانگیرها پایان گرفت و حداقل 80 کشته و مجروح برجای گذاشت. دولتهای فرانسه و بریتانیا مسئولیت کشتهها را بر دوش گروگانگیرهای اسلامگرا گذاشتند. هرچند بیشتر کشتهها در بمباران جنگندههای کشور الجزایر جان خود را از دست دادند.در این میان، دولت الجزایر یا کشورهای غربی کوچکترین تلاشی برای مذاکره با گروگانگیرها انجام ندادند. گروگانگیرها خواستار پایان حملات هوایی به شمال مالی در ازای آزادی گروگانها بودند.
گروههای مختلفی در شمال مالی درگیر با دولت محلی هستند شامل بر:
شاخهی القاعده سازمان در مغرب اسلامی (AQIM) به رهبری عبدالملک دروکدِل، «امیر القاعده در مغرب اسلامی»
انصار الدین به رهبری عاید آق قالی.
جنبش اتحاد و جهاد در غرب آفریقا (MUJWA)
گروه مسلح اسلامی (GIA)
جنبش ملی آزادسازی آذاواد (MNLA) یک گروه ملیگرای سکولار تورِگ که خواستار استقلال این کشور است.
تاریخچه
در سپتامبر 2006 گروه سلفی «موعظه و نبرد» به القاعده ملحق شد. در ژانویهی 2007، گروه جدیدی به نام شاخهی القاعده در مغرب اسلامی شکل گرفت. همچنین در اوایل 2007، نیروهای این جنبش جدید توانستند رابطهای نزدیک با گروه رزمندگان اسلامگرای لیبی (LIFG) باز کنند.رهبر گروه GSPC تحتتاثیر آموزههای اسلامی سلفیون در عربستان سعودی قرار داشت، درحقیقت همان اسلامگرایان افراطی که اولین بار در دههی 1980 در افغانستان ریشه دوانده بودند.تاریخچهی فرماندهان گروه ترویستی QAIM اهمیت بسیاری دارد چون چند سوال مهم را همراه خود پیش میکشد:
- چه کسی پشت برنامههای مختلف القاعده در شمال آفریقا است؟
- چه کسی از تروریستها حمایت میکند؟
- چه علایق سیاسی و اقتصادی در این معرکه وجود دارند؟
شورای مستقر در واشنگتن در روابط بینالملل (CFR) ریشههای AQIM را به جنگ افغانها و شوروی باز میگرداند:
به احتمال قوی بیشتر رهبران AQIM در طول جنگ 1979 تا 1989 افغانها علیه شوروی سوسیالیستی در افغانستان بخشی از داوطلبهای آفریقای شمالی بودند که با نام «عربهای افغان» شناخته میشدند. آنها در طول این سالها به کشورهای خود بازگشتند و جنبشهای افراطی را سپس شکل دادند. این گروهها تیپهای نظامی مختلفی خلق کردند که خوشهای یا در سلولهای مستقل از همدیگر، فعالیت میکنند.
امیر یا رهبر ارشد این گروه از سال 2004 تاکنون عبدالمالک دروکدِل بوده است که البته با نام عبو مسعود عبدالوادود نیز شناخته میشود. او یک مهندس و متخصص سلاحهای انفجاری است که در افغانستان جنگیده بود و در الجزیره ریشههای شکلگیری GIA را برای نخستین بار ریخت. تحت رهبری او AQIM برای اولین بار فرانسه را به عنوان هدف اصلی این گروه اعلام کرد. یکی از رهبران «خشن و بسیار رادیکال» AQIM عبدالحمید عبو زیاد است. عبو زیاد به تعداد زیادی از گروگانگیریها و قتلها در محدودهی کشورهای اروپا مربوط میشود.هرچند گزارش CRF قید نمیکند جهادیون اسلامگرا در سایهی حمایتهای سیا شکل گرفتند و این بخشی از برنامهی مصوب 1979 دولت کارتر بود. این برنامه در دههی 1980 با حمایتهای گستردهی رئیس جمهور رونالد ریگان دنبال شده بود.در سال 1979 گستردهترین عملیات پنهانی سیا در کشور افغانستان اجرا شد. ملاهای وهابی مدرسههای قرآنی خودشان را در پاکستان و افغانستان تاسیس کردند. کتابهایی که در این مدرسهها استفاده میشد را در نبراسکا در امریکا چاپ میکردند.
«با حمایتهای گستردهی سیا و سازمان امنیت پاکستان (ISI) توانستند جهاد افغان را به یک جنگ جهانی تبدیل کنند و مسلمانان از تمامی کشورها را علیه شوروی سوسیالیستی به حرکت وادار کنند. تقریباً 35 هزار نفر از مسلمانهای رادیکال از 40 کشور مسلماننشین به نبرد سالهای 1982 تا 1992 افغانستان علیه شوروی ملحق شدند. درنهایت، 100 هزار مسلمان خارجی رادیکال مستقیماً در جهاد افغان حاضر شده بودند.» (احمد رشید، «طالبان: صادرات افراطیون»، امور بینالملل، شمارهی نوامبر و دسامبر 1999)مختار بِلمختار یکی از رزمندههایی بود که توسط سیا در افغانستان آموزش دیده بود. بِلمختار از داوطلبهای شمال آفریقا بود. او در 19 سالگی داوطلب جهاد شده بود. او در سال 1993 به الجزیره بازگشت و به GSPC ملحق شد.
نقش عربستان سعودی و قطر
گروه AQIM رابطهای نزدیک با گروه لیبایی LIFG دارد. گروه LIFG در سال 2011 در لیبی توانست اسلحه، آموزش و کمک هوایی ناتو را داشته باشد تا بتوانند دولت لیبی به رهبری معمر قذافی را سرنگون کنند. آنها در یک دوره با نیروههای ویژهی SOS بریتانیایی مستقیماً همکاری داشتند. این گروه بعدها بخشی از سلاحهای خود را به AQIM داد.
AQIM همچنین رابطهای نزدیک با جبههی النصره در سوریه دارد که تحت حمایت مستقیم عربستان سعودی و قطر است. یک مقام امنیتی فرانسوی در جوئن 2012 افشا کرد که قطر (همپیمان قدیمی و مستحکم امریکا) فعالیتهای تروریستی گوناگونی را در خاک مالی سرمایهگذاری کرده است شامل بر حمایت از گروه سلفی انصار الدین.درحقیقت تمامی گروههای مذهبی حاضر در مالی دلارهای نفتی قطر را دریافت کردهاند. همچنین این گزارش فرانسوی میگوید قطر سرمایهگذاری کرده است تا اسلامگرایان فعالیت خود را از شمال مالی به الجزایر و کشورهای غرب آفریقا گسترش بدهند.گزارشهایی تایید نشده میگویند هواپیماهای قطری در ابتدای شروع درگیریها در مالی با پول، اسلحه و دارو وارد شهر جائو (مقر اسلامگرایان افراطی) شدهاند.
گروگانگیری جنوب الجزیره به غرب و کشورهای افریقایی اجازهی یورشی توجیه شده به مالی را داد. این نبرد البته میتواند از مالی و الجزایر به کشورهای دیگر منطقه نیز نشت کند. درحقیقت میتواند شامل تمام کشورهای جنوب صحرا تا غرب سودان را شامل بشود.یعنی درحقیقت قدم بعدی امریکا-ناتو بعد از سال 2011 و سقوط لیبی دنبال بشود: تمامی افریقا درگیر جنگ شود. این برنامهی استعمارگری جدید را امریکا رهبری میکند. مالی را در دوران استعمار، سودانِ فرانسه میخواندند. حالا این کشور فاصلهی کمی تا تبدیل به یک سودانِ امریکایی را دارد.
انتهای خبر/ ز.ح