SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش«شیعه نیوز»، در این میان علاوه چند دهه بر ظلم و سرکوب مردم توسط خاندان حاکم آل سعود، عوامل دیگری نیز مانند پایمال شدن حقوق مردم، بد بودن وضعیت حقوق بشر، اوضاع بد معیشتی مردم و غیره در گسترش دامنه اعتراضات تأثیر بسزایی داشته است.
با هدف بررسی دقیق موضوعات مربوط به عربستان و وضعیت جاری در این کشور، مشرق گفتگوی اختصاصی انجام داده با دکتر «حمزه الحسن» فعال سیاسی مخالف رژیم آل سعود که نزدیک به 30 سال است به فعالیت های سیاسی علیه آل سعود در خارج از عربستان می پردازد.
تحلیل شما از وضعیت حقوق بشر در عربستان چیست؟
به گفته عموم رهبران معارض و فعالان حقوق بشر در داخل وخارج عربستان سعودي "فاصله طبقاتي در عربستان بيداد ميكند و مردم آن از كوچكترين آزاديها محرومند" . در یک جمله بگویم رژيم آل سعود اين كشور را به گورستان حقوق بشر تبديل كردهاند.
رژيم رياض مستبد، ديكتاتور و ناقض حقوق بشر است. حكومت اقليت بر اكثريت سعودي با رويكرد طايفهاي و مذهبي به نقض حقوق بشر اقليتهاي مذهي ميپردازد. نقض سادهترين حقوق انسان از سوي دستگاههاي رژيم آل سعود باعث شده است که عربستان سعودي به گورستان حقوق بشر شناخته شود و دولتمردان آن به جاي ارائه خدمت به آحاد ملت و مشاركت دادن آنها در روند سياسي، از ابزار قدرت و خشونت براي حكمراني و پيشبرد حكومت خود استفاده ميكنند. خاندان آل سعود از بدو رسيدن به قدرت همه حقوق ملت را زير پا گذاشتند ، و نقض حقوق بشر در عربستان تاريخچه ديرينهاي دارد كه در بازداشت فعالان سياسي و حقوق بشري و همچنين زنداني كردن مردم، فقدان آزاديهاي بيان و فضاي خفقان آور امنيتي تجلي يافته است.
نقض همه حقوق زنان توسط رژيم رياض از نمونه های بارز به شمار می رود که از آن جمله می توان به ممنوعيت رانندگي بانوان سعودي اشاره کرد ظلم و ستمي كه بر زنان روا داشته ميشود در هيچ دين و مكتبي پذيرفته نيست.براي نمونه ميتوانم بگويم كه امروزه زنان سعودي از كوچكترين حقوق محرومند و علاوه بر ممنوعيت سفر بانوان بدون همراه، ممنوعيت رانندگي از دستيابي به سمتهاي مديريتي محروم هستند. زنان سعودي حتي حق ارتقاء به سمت مديريت يك مدرسه را ندارند. اين در حالي است كه چنين محدوديتي در هيچ جاي ديگر براي زنان قائل نيستند. انتخابات آزاد در عربستان به چشم نمي خورد .
در مورد نظام سياسي غيردموكراتيك در رياض هم بایستی گفت: چيزي به اسم انتخابات آزاد يا مشاركت مردم در روند سياسي در عربستان سعودي به چشم نميخورد و نكته جالبتر آنكه مقامات رياض همواره ژست دلسوزانه گرفته و به مردم خود ميگويند كه ساير ملتها به خاطر نعمتها و خدماتي كه به شما ارائه ميشود غبطه ميخورند. گذر زمان ادعاي دروغين آل سعود مبني بر ارائه خدمت به مردم را نقش بر آب كرده است، به رغم همه تبليغات رسانهاي براي سرپوش گذاشتن بر نقض حقوق بشر و نژادپرستي خاندان آل سعود بايد بگويم كه عربستان سعودي كشوري عقب مانده به شمار ميرود كه فاصله طبقاتي در آن بيداد ميكند و مردم آن از كوچكترين آزاديها محرومند. نقض حقوق كارگران خارجي در عربستان سعودي و جمعيت بالاي كارگران خارجي در عربستان خود پرونده ای سنگین و قطور از جنایات این خاندان محسوب می گردد .
اتباع خارجي در عربستان سعودی از كوچكترين حقوق خود محروم بوده و بعضاً به رغم انجام كارهاي سخت و طاقتفرسا حقوق آنها پرداخت نميشود. علاوه بر مزاحمتهاي جنسي براي كاركنان بيگانه، مقامات و شاهزادگان آل سعود به ضرب وشتم و گاهي قتل كارگران مبادرت ميكنند كه خود بزرگترين نمونه نقض حقوق بشر و جنايت در حق بشريت به شمار ميرود. حاكميت اقليت بر اكثريت مردم در عربستان فصلی دیگر است طبقه حاكم اقليت را تشکیل می دهند و طبق آمارهاي معتبر، وهابيون تنها 20 درصد از مردم عربستان سعودی را تشكيل ميدهد اين در حالي است كه همه قدرت، ثروت و موسسات دولتي را به خدمت خود درآوردهاند. رياض به سركوب آزاديهاي مذهبي معروف است، در همین راستا تاكيد می کنم كه در عربستان سعودي به غير از مسلمانان حدود 8 ميليون شهروند غيرمسلمان حضور دارند كه حقوق آنها توسط طبقه حاكم زير پا گذاشته ميشود. همدستي آمريكا و كشورهاي غربي با رياض در نقض حقوق بشر هم امری مشهود است.
واكنش قدرتهاي غربي و مدعيان حقوق بشر در قبال نقض حقوق بشر در عربستان سعودي چیست؟
آمريكا و ساير كشورهاي غربي دوست رياض نميتوانند نقض حقوق بشر را انكار كنند و بر اساس اسناد ويكيليكس دولتهاي آمريكا در خصوص حقوق بشر در عربستان سعودي با نظام رياض اختلاف نظر دارند ولي با اين وجود از نظام عربستان سعودي كه نظامي طغيانگر، تبعيضآميز و فاسد است حمايت ميكنند.
علت سكوت قدرتهاي غربي در قبال نقض حقوق بشر در عربستان سعودي را در چه می دانید؟
طبقه حاكم در عربستان سعودي علاوه بر اعطاي رشوههاي هنگفت، منافع اقتصادي و سياسي واشنگتن و كشورهاي غربي را برآورده ميكند وچنين امري باعث چشم پوشي غربيها در خصوص سركوب آزاديها و نقض حقوق مسلم مردم عربستان سعودی ميشوند. حقوق شيعيان بيش از سايرين توسط رياض نقض ميشود . رياض هيچ اعتقادي به اصل همزيستي شهروندان و حقوق شهروندي ندارد، رعايت حقوق شهروندي به معناي برابري، عدالت، عدم تبعيض ميان شهروندان، رعايت حقوق همه افراد ملت،ارائه خدمات به همه آحاد ملت است ولي مقامات رياض منافع خود در عدم رعايت آنها ميدانند. حقوق شيعيان بيش از ساير آحاد ملت زير پا گذاشته ميشود؛ شيعيان عربستان هيچ منصبي در اداره كردن موسسه هاي دولتي يا وزراتخانهها به آنها واگذار نميشود و تلاشهاي رياض براي تغيير تركيب جمعيتي مناطق شيعه نشين در جريان است. سياستهاي رياض براي كم نشان دادن نسبت جمعيتي شيعيان در مناطق شرقي اين كشور، منسوخ است و چنين توطئههاي به شكست منجر ميشوند.
اعدام كارگران خارجي توسط مقامات دولتي عربستان سعودی که در گزارش های حقوق بشری می آید را تأیید می کنید؟
توهين به كارگر خارجي و اخراج آن از كشور به هيچ بهانهاي نياز ندارد، و برخي از خدمتكاران به بهانههاي واهي در عربستان اعدام شدند كه ميتوان به اعدام يك خدمتكار زن اندونزيايي و همچنين يك خدمتكار زن فيليپيني اشاره كرد . برخي از شاهزادگان چندين تن از خدمتكاران زن را كشتهاند و حتي در سفرهاي خارجي كه خدمتكاران را با خود ميبرند حقوق خدمتكاران را رعايت نكرده و بعضاً حوادث قتلي در خارج صورت ميگرفت كه كيفرخواستهايي عليه برخي شاهزادگان سعودی در ایالات متحده آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي صادر شده است.
میزان رابطه دولت انگلیس با خاندان آل سعود و دلیل آن چیست؟
يک مورخ عربستاني ميگويد، دلايلي در پشت پرده روابط رياض و لندن وجود دارد که انگليس حاضر است به خاطر آن اعتبار خود را به عنوان حامي حقوق بشر قرباني کند.
آنچه می بینیم از بين رفتن اعتبار بين¬المللي دولت انگليس به دليل حمايتهاي اين کشور از يک حکومت خودکامه و قرار دادن تسليحات در اختيار پلیدترین پادشاهيهاي مستبد خاورميانه با هدف به دست آوردن نفت ارزانتر و پول است .
اوضاع مردم و معیشت تحت حاکميت نظام پادشاهي در عربستان سعودي چگونه است؟
خاندان سلطنتي عربستان سعودي تنها به فکر حفظ خود، حفظ دولت، شيوه زندگي، نظام سياسي و دفاع از عربستان سعودي در برابر دشمنان است. اين مسائل براي خاندان سطنتي آل سعود بسيار مهم است و آل سعود حاضر است بهاي آن را نيز بپردازد. آنها به زور متکي هستند، بر همه چيز سلطه دارند و اين اقليت دستکم 95 درصد مناصب عالي عربستان سعودي را در دستان خود قبضه کردهاند.
فکر ميکنيد چرا مردم سالاری در عربستان سعودي حاکم نخواهد شد؟
در صورت اعمال دموکراسي در عربستان سعودي، غرب بازنده خواهد بود و منافع خود را از دست خواهد داد. اکنون غرب هر آن چه را که بخواهد به دست ميآورد. مزاياي آن نصيب انگلیس و امریکا ميشود، نفت ارزان، دلارهاي نفتي به بانکهاي غربي باز ميگردند، قراردادهاي تسليحاتي؛ آنها سهم بزرگي از همه چيز دارند.
بنابراين، چرا بايد بخواهند حکومت خاندان سلطنتي در عربستان را تغيير دهند؟ اگر عربستان از يک دولت ملي دموکرات برخوردار شود، انگليس منافع خود را از دست خواهد داد و بازنده خواهد بود.
امنيت، تسليحات، قراردادها، منافع ملي- آيا اين رابطهاي است که بين حکومت پادشاهي در انگليس و حکومتهاي پادشاهي در خاور ميانه از جمله رژیم عربستان سعودی وجود دارد يا آن که از ويژگيهاي خاصي برخوردارند؟
انگليس ديگر يک قدرت برتر نيست، اين کشور به نفت و پول نيازمند است. سعوديها براي محافظت از خود از سوي امريکا يا انگليس حاضرند اين پول را بپردازند. گرچه انگليس عربستان سعودي را به دلايل مختلفي ميخواهد نه صرفا براي پول، اما پول هنوز عامل اصلي در اين رابطه است.
شما از ديدگاه رعايت حقوق بشر و اصلاحات سياسي رژيم عربستان سعودي را با ديگر رژيمها در خاور ميانه و آفريقا چگونه مقايسه ميکنيد؟
به عنوان نمونه، اردن و مراکش نمونه هاي بهتري از عربستان سعودي هستند. عربستان سعودي رژيم سفت و سختي است که تغييري نکرده است. درست مانند 100 سال پيش است و خاندان سعودي از ديدگاهي مشابه آن دوران برخوردارند، آنان هيچ چيز را تغيير نميدهند و حتي تمايلي براي هيچ نوع تغيير سياسي و يا هر نوع تغيير ديگر از خود نشان نميدهند.
با وجود اين که عربستان سعودي نمونهاي مناسب براي پادشاهيهاي مطلقه نيست، اما انگليس هنوز از آن دفاع ميکند. هيچ کس در انگليس نميگويد عربستان سعودي به حقوق بشر احترام ميگذارد يا اين که نظام سياسي عربستان نظام خوبي است. در انگليس گفته ميشود عربستان همپيمان ما است، ما از امتيازاتي در آنجا برخورداريم، منافعي در عربستان داريم و بنابراين بايد از منافع خود دفاع کنيم. دفاع از منافع انگليس به معناي حفاظت از عربستان و حفاظت از خاندان سعودي است.
آيا تظاهرات و اعتراضات گسترده تنها راه براي تغيير، نوسازي و بهتر شدن پادشاهي مطلقه اين کشور است؟
نه، من فکر نميکنم اين کار ثمربخش باشد. ما در ماه مارس 2011اين اقدام را انجام داديم و شکست خورديم. تنها منطقهاي از عربستان که شاهد تظاهرات مردمي بود استان شرقي اين کشور بود. شايد در آينده پيروز شوند. من فکر ميکنم اين يک واقعيت مهم است که ما در عربستان از هويت ملي مستحکمي برخوردار نيستيم.
ديدهبان حقوق بشر اوضاع عربستان و بحرين را به عنوان بحران آشکار حقوق بشر توصيف کرده است. يکي از مبارزان حقوق بشر پروندهاي را در دادگاه بين المللي مطرح کرده است که در آن عليه دولت انگليس به دليل تسليح نيروي پليس عربستان شکايت مي شود. اين پرونده تا چه حد شانس پيگيري دارد، ايا اين امکان وجود دارد که دولت انگليس مجازات شود يا حتي مورد بازجويي قرار گيرد؟
فکر نميکنم اين پرونده در آغاز موفق شود، اين اقدام يک تلاش است. حقوق بين الملل خود برساخته ابر قدرتها است، ساخته غرب است و دشوار است بتوان با استفاده از اين گونه ساختارهاي بين المللي دولتهاي آن را محاکمه کرد. اين حقوق و قوانين در راستاي تامين منافع قدرتهاي بزرگ تنظيم شده¬اند.
پادشاهي انگليس ممکن است از چه نظر به خاطر روابط نزديک خود با عربستان سعودی متضرر شود؟
ما درباره يک دولت حرف ميزنيم نه درباره خانواده سلطنتي که در راس کشور قرار دارد. درباره کساني صحبت ميکنيم که دولت را اداره ميکنند. دولت انگليس از وجهه و اعتبار خوبي برخوردار نيست.
من مطمئن هستم که سياستمدران اين کشور نگران وجهه و اعتبار اين کشور هستند تا وجهه و اعتبار خانواده سلطنتي. البته آن چه که آنان انجام ميدهند بر وجهه و اعتبار خاندان سلطنتي انگليس تاثير ميگذارد، اما اين تاثيرگذاري در مقايسه با از دست رفتن اعتبار دولت و کشور انگليس بسيار اندک و ناچيز است.
سرکوب حرکات انقلابی مردم ما به دست آل سعود، نشان می دهد که رژيم آل سعود، دمكراسي و حقوق بشر را باور ندارد و الگوي ضد انقلاب در مصر ، تونس ، يمن و بحرين است.
ملت آماده مقابله با رژيم رو به زوال است، آل سعود 35سال پيش جوانان شركت كننده در تظاهرات مسالمت آميز را با جنگنده هدف قرار داد و اينك به دخالت در امور ديگر كشورها از جمله سوريه مي پردازد .
اعتراضات مردمي كه از حدود دو سال پيش در منطقه الشرقيه عربستان آغاز شده هنوز متوقف نشده است و بعيد است آل سعود بتواند اين جنبش مردمي را مهار كند.
سعودی ها راهي جز امتياز دادن و اجراي اصلاحات سياسي ندارد و سياست های فعلی پيوسته شكاف بين مردم و رژيم را عميق تر مي كند.
نظر شخص شما پیرامون طرح ترور شيخ نمر روحانی برجسته شیعه، بازداشت وي و تنش هاي ناشي از اين رويداد، چیست؟
اين اقدامات به مصمم تر شدن مردم براي مقابله با رژیم حاكم منجر مي شود.
رژيم آل سعود با مشكلات متعدد و فرساينده ای چون اختلاف بر سر جانشيني پادشاه،بحران اقتصادي و فقر شديد مواجه است و به همين علت در آستانه زوال قراردارد.
جایگاه اندیشه های وهابیت در عربستان سعودی را چگونه ارزیابی می کنید؟
نظام سعودي مقام اول صدور تروريسم در جهان است. عربستان برنامه اي ندارد و نفوذ اين کشور قائم به ذات نيست ؛ به طوري که اين نظام ، نظامي کوچک است که پيشرفت فکري و ذهني ندارد و همچنين مذهب وهابي تا زماني که مسلمانان را تکفير مي کند ، نمي تواند آنها را متحد کند.
چندی پیش يک مخالف نظام عربستان سعودي ، دولت اين کشور را به استفاده از تفکر وهابي تکفيري براي صدور خشونت به مناطق مختلف جهان به منظور دستيابي به اهداف سياسي خود متهم کرد و گفت غرب از رياض به عنوان اهرم فشار عليه ايران و حل و فصل مسائل ديگر بهره برداري مي کند.
افراط گرايي فکري در عربستان ناشي از عوامل مختلف اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي است و اين افراط گرايي از سوي برخي کشورها که در زمينه شرعي و عقيدتي درعربستان نفوذ دارند ، حمايت مي شود.
وهابي هاي متصل به نظام سعودي ، حاميان اصلي خشونت درعربستان هستند اما در همه مناطق عربستان وضعيت به اين شکل نيست ؛ به طوري که وابستگي هاي مذهبي درجنوب ، شرق و مناطقي ديگر از اين کشور متفاوت است.
تلاش نظام عربستان درسالهاي اخير براي فرستادن پيروان وهابيت به کشورهايي چون افغانستان و عراق و ديگر کشورها ، نشان دهنده تصميم اين کشور به گسترش تفکر وهابي درجهان در دراز مدت است و اين مساله يعني فرستادن پيروان وهابي به ديگر مناطق دنيا ، درنهايت باعث بهره برداري تشکيلات القاعده ، بن لادن وسرکرده آن در پاکستان ، مغرب ، الجزاير و ديگر کشورها شده است.
افراط گرايي يک مفهوم نسبي است ؛ اما تفکر وهابي بسيار افراط گرايانه تر است و کمتر نظر ديگران را مي پذيرد و همچنين به استفاده از خشونت با دست ، زبان يا سلاح گرايش دارد و معتقد است که صرف داشتن اختلاف نظر با يک طرف بايد با آن وارد جنگ شد و سعي به کنار زدن طرف مقابل کرد.
تفکر وهابي به حق و اصول شهروندي ، برابري و عدالت اعتقادي ندارد و به تکفير و فسق و فجور گرايش دارد و معتقد است که پيروزي تنها از آن پيروان اين فرقه است و اين گرايش ها و خصوصيات همان تفکر و صفات خوارج است و به همين علت ، برخي ها اين دو را با هم مرتبط مي دانند.
اکثر شهروندان در عربستان با تفکر وهابي مخالفند و وهابي ها با ليبرال ها خصومت دارند و سعي دارند آنها را بدنام کنند و فتواهايي عيله آنها صادر و آنها را به قتل تهديد مي کنند.
نظام عربستان سعودی توانسته است بخش اعظم وهابي ها را در خود جاي دهد و به خاطر وجود منافع مشترک ميان دو طرف از نظر شرکت در تشکيل نظام ، ترويج مذهب وهابي در داخل عربستان سعودی و گسترش آن در خارج از اين کشور، آنها را با خود همسو کند.
تفکر وهابي گاهي دربرابر نظام عربستان نيز خشونت درپيش مي گيرد اما نظام سعودي هراز گاهي دست آن را کوتاه مي کند.
انقلاب اخوان المسلمين از سال 1927 تا سال 1932 ، حمله به تلويزيون رسمي و نهادهاي ديگر در سال 1964 و اعدام هاي پس از آن ، انقلاب " الجهيمان " عليه نظام ، مسئله بيداري بعد از حمله عراق به کويت در اوايل دهه نود ، انفجارهاي العليا در سال 1995 و انفجارهاي الخبر در سال 1996 نمونه های قابل اشاره هستند و همه اين حوادث زاييده تفکر وهابي است و نظام عربستان هر باردرصدد مقابله با آنها برمي آيد و براي از بين بردن آنها تلاش مي کند ؛ اما بعد از مدتي دوباره بازمي گردند.
اخوان المسلمين به درپيش گرفتن مذهب تکفير به نفع عربستان متهم اند و از تفکر وهابي براي گسترش سلطه آل سعود و مناطق نفوذ آنها از طريق ملحق کردن آنان به عربستان استفاده شده است.
بر لزوم تفاوت قائل شدن ميان سلفي گري و وهابيت تحت حمايت عربستان که خشونت و تکفير ويژگي بارز آن است ، تاکيد می کنم و می گویم : وهابيت يک مذهب فقهي نيست ، بلکه يک مذهب عقيدتي بسيار تکفيري و همراه با خشونت است.
اخوان المسلمين سلفي طرفدار عربستان ، از وارد شدن به عرصه سياست خودداري کردند ؛ اما دموکراسي و بازي سياسي را پذيرفتند و وارد پارلمان کويت و بحرين شدند که اين مساله در کشور پادشاهی عربستان سعودی کفر و الحاد به شمار مي رود.
وهابي ها در کشور پادشاهی عربستان سعودی نمي خواهند هيچ کس را در حکومت با خود شريک کنند.
تفکر وهابي در ميان نسل جوان مسلمان قابل قبول نيست و اين تفکر اخيرا در جهان اسلام به علت مشکلاتي که در پي تلاش براي ايجاد روحيه خشونت در ميان مردم به وجود آورده است ، در تنگنا قرار گرفته است.
کشور پادشاهی عربستان سعودی به علت نداشتن برنامه سياسي براي رهبري امت اسلامي ، نمي تواند جهان اسلام را رهبري کند ؛ زيرا از آمريکا که وهابيت را عليه ايران ، ملي گرايان و همه معترضان عربستان و غرب ترويج کرده است ، تبعيت مي کند.
کشور پادشاهی عربستان سعودی و موسسه وهابي مانند دوقلوهاي بهم چسبيده اي هستند که نمي توان آنها را از هم جدا کرد و جدايي آنها از يکديگر به منزله آغاز سقوط هر دو خواهد بود.
کشور پادشاهی عربستان سعودی با اصلاح شيوه هاي آموزشي و ديگر اقدامات تلاش کرد وجهه تخريب شده خود را نزد غرب ، بهبود بخشد ؛ اما اين اقدام براي غرب که ديدگاهش نسبت به کشور پادشاهی عربستان سعودی و تفکر وهابيت تغيير کرده است ، فايده اي ندارد.
غرب درحال حاضر از کشور پادشاهی عربستان سعودی عليه ايران و مسائل ديگر استفاده مي کند ، اين باور در جهان اسلام رايج است که وهابيت خشونت را صادر مي کند.
کشور پادشاهی عربستان سعودی برنامه اي ندارد و نفوذ اين کشور قائم به ذات نيست ؛ به طوري که اين نظام ، نظامي کوچک است که پيشرفت فکري و ذهني ندارد و همچنين مذهب وهابي تا زماني که مسلمانان را تکفير مي کند ، نمي تواند آنها را متحد کند.
کشور پادشاهی عربستان سعودی به استفاده از اهرم طايفه اي در نفوذ و نبردهاي خود متهم است و نمي تواند عاملي براي وحدت اسلامي باشد.
بنده مردم و سياستمداران عربستانی مقیم داخل و خارج را به حمايت از اعتراضات مردم در استان الشرقيه فرا می خوانم و بر این نکته تاکید دارم که رژيم آل سعود جنبش اصلاح طلبانه مردم را افراطي، مرتبط با خارج و فرقه اي معرفي مي كند تا از وظايف خود در قبال آنان طفره رود.
رژيم آل سعود انتقاد و تظاهرات مسالمت آميز مردم را تحمل نمي كند ولي مردم از چند ماه پيش مقابل اين رژيم ايستاده اند. رژیم کشور پادشاهی عربستان سعودی برای برخورد با اعتراضات مردم عربستان تنها سیاست سرکوب را برگزیده است.
با تاکید برضرورت حمايت از جنبش اعتراضي مردم عربستان تا دستيابي آنها به حقوق قانوني خود ، خاطرنشان می کنم که : اصلاح طلبان عربستان بايد مردم را مخاطب خود قرار دهند زيرا رژيم حاكم اهميتي به اصلاحات سياسي نمي دهد .
رژيم آل سعود جنبش اعتراض آميز مردمي اصلاح طلبانه را افراطي ، مرتبط با خارج و فرقه اي معرفي مي كند تا از وظايف ملي خود شانه خالي كند و به سياست هاي شكست خورده خود ادامه دهد.
رژيم سعودی بویژه پس از انتصاب شاهزاده سلمان به ولايتعهدي سركوبگري و خشونت هاي خود را افزايش داده است و حتي در سياست خارجي نيز اين سياست را پيگيري مي كند ولي شرايط كنوني با سياست های سركوبگرانه آل سعود همراه نيست.
جهان تغيير كرده است و شيوه سركوبگري ديگر كارآئي ندارد ، مردم عربستان براي دستيابي به آزادي آماده فداكاري هستند و در اعتراضات چند ماهه خود بارها اين مساله را اعلام كرده اند .
آل سعود و متحدان غربي اش، عربستان را امن و باثبات جلوه مي دهند ولي عربستان از تحولات و انقلاب هاي منطقه به دور نخواهد بود و مخالفت آل سعود و مفتي هاي درباري با اين انقلاب ها تاثیری نخواهد داشت.
اعتراض های مردمی عربستان در سال 2013 تشدید خواهد شد و سرکوب مردم فقط به تشدید اعتراض ها منجر می شود.
به اذعان سیاستمداران عربستانی ، خیزش اسلامی به عربستان نیز خواهد رسید ، زیرا زمینه ها و شرایط آن در عربستان بیش از دیگر کشورهای عربی فراهم است و عربستانی ها نیز مانند دیگر ملت های عرب خواهان آزادی و اصلاحات هستند.
نظام حاکم عربستان گرفتار بحران واقعی شده و رقابت اعضای خاندان سلطنتی بر سر قدرت تشدید شده است و مراکز مذهبی نیز که با صدور فتوا ، جرائم و جنایت های آل سعود را توجیه می کنند ، از تحرکات نظام حاکم ناراضی هستند.
رژیم آل سعود نمی خواهد هیچ امتیازی به مردم بدهد و از همه امکانات خود برای سرکوب معترضان در شرق عربستان استفاده می کند و رسانه ها را برای گمراه کردن افکار عمومی به خدمت گرفته و با اعطای کمک های مالی، درپی آرام کردن اعتراض ها است اما این رشوه ها به حل مشکلات کمک نمی کند.
به عنوان آخرین و مهمترین پرسش ، آینده قیام ها و اعتراض های مردمی در عربستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
نظام آل سعود روزهاي سياهي را پيش روي دارد و در آستانه سرنگوني است. و تشديد قيام مردمي در و ضعيف شدن پايه هاي قدرت رژيم ديكتاتوري آل سعود این را نوید می دهند.
تظاهرات و اعتراض هاي مردمي در همه مناطق كشور ادامه دارد و نظام حاكم تعابير مختلفي از قيام ها دارد ، و اگر مخالفان از سلفي ها باشند ، از آنان به عنوان تروريست و بيگانه ياد مي شود ، معترضان در منطقه الشرقيه ، اغتشاشگر و مزدور و اصلاح طلبان نيز خائن و حامي تروريسم توصيف مي شوند.
بازداشت فعالان سياسي و حتي آنهايي كه در پايگاه هاي اجتماعي فعاليت دارند همچنان ادامه دارد ، و قدرت نظام آل سعود رو به ضعف نهاده و هر روز برشمار معترضان در مناطق مختلف و بر تجارب آنان افزده مي شود.
شجاعت مردم اين كشور بي سابقه است و همه موانعي را كه نظام براي آنان وضع كرده پشت سر گذاشته اند. نيروهاي رژيم آل سعود براي سركوب به شنيع ترين شيوه ها متوسل و با تانك و خودروهاي زرهي وارد منطقه الشرقيه شده اند ؛ منطقه اي كه در دهه هشتاد قرن گذشته نيز هدف حمله هوايي قرار گرفت .
مسوولان عربستان از وارد كردن هيچ اتهامي عليه مخالفان ابا ندارند و مي كوشند با فرار از حقيقت به جاي آنكه به شهروندان حق اعتراض بدهند ، چشمان خود را به روي واقعيتها مي بندند .
با توجه به كشته شدن جوانان به ضرب گلوله نيروهاي امنيتي ، اما مسوولان عربستان به اشتباه خود اعتراف نمي كنند و پيوسته ديگران را مسوول مي دانند.
نظام در حال محدود كردن آزاديهاست؛ اما نمي تواند همه معترضان را بازداشت كند و پيروزي از آن ملت است.
اعزام نيروهاي گارد ملي عربستان به منطقه الشرقيه هم نشان دهنده بي ثباتي وضعیت دانست و گفت که آل سعود با وضعيت بسيار دشواري روبرو خواهد شد.
اگرچه همه درباره مسالمت آميز بودن اعتراضات مردم منطقه الشرقيه اتفاق نظر دارند، اما كنترل احساسات شهرونداني كه روزانه در ايست هاي بازرسي مورد اهانت و درمعرض تيراندازي قرار مي گيرند، دشوار است.
اکثر نيروهاي گارد ملي عربستان اهل منطقه نجد هستند که طرفدار نظام سعودي می باشند و ماموریتشان مقابله با اعتراضات داخلی است.
پيش از اين نيز ده ها هزار نيروي گارد ملي عربستان به منطقه الشرقيه عربستان فرستاده شده بود و در نوامبر 1979، اين نيروها برای سرکوب انتفاضه مردمي بسياري از شهروندان معترض را در خیابان های منطقه الشرقیه کشتند.
نيروهای گارد ملی با پشتیبانی نيروهاي زميني و دريايي عربستان برای مقابله با ده ها هزار نفر از معترضان به اين منطقه اعزام شده اند و اکنون اوضاع منطقه مشابه وضعيت سال 1979 است؛ مسئولان عربستان از اين نگران هستند كه تظاهرات گسترده و مستمر منطقه الشرقيه به ديگر مناطق عربستان نيز گسترش يابد.
استفاده از خشونت و گلوله عليه تظاهرات مسالمت آميز مردم منطقه الشرقيه همچنان ادامه دارد ، ما اميدوار بوديم كه رژیم عربستان عاقلانه با تظاهركنندگان تعامل نمايد، اما شاهديم كه به استفاده از گلوله و مثله كردن اجساد شهدا مثل جسد شهيد الهوجاني كه ويدئوي آن در يوتيوب منتشر شده است، اصرار مي ورزد.
پیش بینی می شود كه تحرك و اعتراضات گسترده جوانان عربستان عليه رژیم آل سعود همچنان ادامه پيدا كند و گفت: رژیم عربستان بايد تغيير كند و به دنبال راه حل باشد.
علائم و نشانه هاي تغيير در مناطق مختلف عربستان ظاهر شده است، و اوضاع در كشور هم اكنون در حال خارج شدن از كنترل و همه گير شدن اعتراض ها است.
حوادثي كه در عربستان رخ مي دهد علائم و نشانه هاي تغيير و تحول است و اين تغيير در مناطق متعدد شكل هاي مختلفي به خود گرفته و درخواست ها در پايگاه هاي ارتباط اجتماعي (اينترنت) عملي شده است. ماه های گذشته درگيري هاي متعددي ميان تظاهركنندگان و نيروهاي امنيتي عربستان در شهر عرعر رخ داد به دنبال اين مسائل اخيراً نيز يكي از جوانان در اعتراض به وضعيت موجود اقدام به خودكشي كرد.
اين جوان 25 ساله عربستاني كه ساكن شهر عرعر در شمال عربستان و فارغ التحصيل دانشكده پرستاري بود در نتيجه فشارهاي معيشتي و اقتصادي دست به خودكشي زد.
قبلاً هم دانشجويان دانشگاه ملك خالد در منطقه عسير تظاهرات گسترده اي برپا كردند و امير اين منطقه كه تهديد كرده بود به بهانه حفظ امنيت با مشت آهنين با آنها برخورد خواهد كرد، مجبور شد با آنها ديدار كند.
آنچه اكنون رخ مي دهد بيانگر احساس خشم عليه رژيم آل سعود است بنابر اين هرگونه جرقه اي مي تواند آتش خشم مردم را در ديگر مناطق شعله ور كند و اين در حالي است که یکبار هم دانشجويان دانشكده فني در پایتخت –رياض- دست به اعتصاب زدند و ممكن است چنين اقدامي در مناطق ديگر نيز رخ دهد.
همه اين مسائل بيانگر نياز به تغيير و خشم و نارضايتي مردم از رژيم آل سعود است و نشان مي دهد كه رژيم حاكم عربستان با وجود همه امكاناتي كه در اختيار دارد به علت عجز و ناتواني و پيري و فساد حاكمان آن نمي تواند پايين ترين سطح زندگي شرافتمندانه را براي شهروندان فراهم كند.
اين اعتراضات همچنين بيانگر نياز مردم به آزادي است اما رژيم عربستان همواره به بجاي اجابت مطالبات قانوني مردم و معترضان به سركوب متوسل مي شود و فكر مي كند كه مردم ساكت خواهند ماند.
اوضاع در عربستان هم اكنون در حال خارج شدن از كنترل است، و احتمال مي رود ساكنان مناطق ديگر نيز به دلايل مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي به اين اعتراضات ملحق شوند.
رژيم آل سعود سياست از هم پاشاندن جامعه را در پيش گرفته است و اگر مردم در منطقه اي به نشانه اعتراض به خيابان بريزند به شدت مورد حمله قرار مي گيرند و به مزدوري براي خارج متهم مي شوند يا اينكه اتهامات طايفه اي به آنها زده مي شود.
انگ اتهامات طايفه اي به معترضان ديگر شكست خورده است زيرا آنچه شهروندان در منطقه الشرقيه به لحاظ تنگناهاي سياسي، اقتصادي و معيشتي از آن رنج مي برند، شهروندان مناطق ديگر نيز به آن دچار هستند علاوه بر اين برخي از مناطق جنوبي نيز در وضعيت اقتصادي بسيار بدتري نسبت به مناطق شرقي قرار دارند در نتيجه نياز به اصلاحات نياز همه شهروندان است.
رژيم آل سعود زماني قصد داشت اعتراض هاي مردمي را دور بزند و منشاء آن را به سمت خارج از جمله برخي كشورهاي حاشيه خليج فارس يا ديگر كشورها معرفي كند و در گذشته تا حدودي موفق شده بود.
به دنبال پي گيري چنين سياستي ماه هاي گذشته براي رژيم تقريبا ماه هاي آرامي بود جز حوادثي كه در منطقه الشرقيه رخ داد اما آنچه امروز روي مي دهد اين است كه اين خشم و نارضايتي كم كم از يك منطقه به منطقه ديگر منتقل مي شود و ديگر مردم هراسي ندارند و به اقدامات سركوب گرانه رژيم توجه نمي كنند و حاضرند به خاطر تغيير جان خود را فدا كنند.
تظاهرات مردم در بریده ، رياض و دیگر شهرهای این کشور را تأثیر گرفته از انقلاب در کشورهای عربی و تحولي در فعاليت هاي اعتراض آميز مردمي دانست و این اعتراضها آل سعود را با گزینه های دشواری مواجه می کند.
ما معتقديم كه افكار عمومي بيش از پيش به مساله بازداشت شدگان توجه خواهد كرد، و اين مساله خاندان سلطنتي آل سعود را با گزينه هایي از جمله "آزادي بازداشت شدگان " يا " بازداشت بيشتر مردم" مواجه خواهد كرد؛ ولي بدون تردید گزينه بازداشت بيشتر مردم به نفع آل سعود نيست .
تظاهرات مسالمت آميز در رياض و ديگر شهرهاي عربستان تحولي طبيعي و عادي در اوضاع كنوني اين كشور به شمار می آید و بدون شك مردم عربستان از انقلابهای عربي تأثیر پذیرفته اند، و در عین حال بايد توجه داشت كه هم اكنون افرادی در عربستان هستند كه 8 تا 10 سال بدون محاكمه در بازداشت به سر می برند.
قبلا اين اميد وجود داشت كه آل سعود در مسأله معترضان بازداشت شده بازنگري و آنها را آزاد كند، ولي آل سعود اين پيام را به جامعه عربستان و مدافعان حقوق بشرداد كه سرنوشت هر معترضي زندان خواهد بود.
برخي شخصيت هاي مهم عربستان نيز از رژيم آل سعود خواستند كه بازداشت شدگان را آزاد كند ولي رژِيم این شخصيت ها را نيز بازداشت كرد .مردم وقتي همه درب ها را به روي خود بسته ديدند ، به خيابان ها ريختند .معترضان در شهر رياض براي اينكه نيروهاي امنيتي آنها را بازداشت و متفرق نكند، در برخي مراكز تجاري دست به تظاهرات زدند.
انتهای خبر/ ز.ح