SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش«شیعه نیوز»، اندیشکده آمریکایی "استرتفور" طی گزارشی به قلم روابهالا، معاون مرکز مطالعاتی، تحقیقاتی یاد شده در زمینه "بحران فراروی تلآویو و سردرگمی سیاستمداران رژیم صهیونیستی" مینویسد: اسرائیل چالشهای اساسی در زمینه جغرافیای سیاسی، امنیتی و قابلیتهای نظامی دارد و اینها باعث وابسته شدن تلآویو به قدرتی خارجی شده است.
بر اساس این گزارش، یک قدرت بیرونی باید علاوه بر قابلیتهای نظامی باید در زمینه سیاستهای خارجی بهویژه در قبال اعراب نیز با اسرائیل هماهنگ باشد. اینها مواردی بسیار سنگین برای اسرائیل کوچک است.
با موارد اشاره شده در بالا اسرائیل نیاز دارد با مجموعهای از آمادگیهای نظامی و تمهیدات دپلماتیک پیچیده در واکنش نشان دادن به تهدیدهای بالقوه آماده باشد.
*اسرائیل بدون کمک غرب هیچ است
طی سی و سه سال گذشته حس مطلوبی وجود اسرائیل را مبنی بر اینکه قادر است بر اتکای خود به قدرتهای خارجی برای بقا غلبه کند فرا گرفت اما واقعیات چیزهای دیگری هستند. موارد ذیل چرایی نگرانی اسرائیل و مصائب حاشیهاش در مصر، سوریه و اردن را توضیح میدهد.
* صحرای سینا و اوج نگرانی اسرائیل
صحرای سینا در جنوب غربی اسرائیل قرار دارد. این منطقه هیچ بازدهی اقتصادی ندارد و تنها اعراب بدوی این سرزمین را برای زیستن درنظر گرفتهاند. این باعث شده است تا صحرای سینا یک منطقه حائل ایدهآل شود.
جدای از عدم صرفه اقتصادی این منطقه، صحرای سینا اهمیت راهبردی فوقالعادهای را در حفظ ارتش مصر در منطقه ایمن و دور بودن از مراکز پرجمعیت اسرائیل دارد. حفظ این منطقه و اهمیت آن در جریان صلح سال 1979 بین مصر و اسرائیل در مفاد این توافقنامه لحاظ شده بود.
در محافل سیاسی اسرائیل سئوال شایع این است که آیا اسلامگراهای مصری به این منطقه بسیار مهم اهمیت سابق را خواهند داد یا خیر. پاسخ به این سئوال از منظر نظامی که بدنه اصلی کشور مصر به دنبال ظهور « جمال عبدالناصر» در سال 1952 بر اساس آن شکل گرفته مهم است.
در ماه گذشته حزب حاکم « اخوان المسلمین» نقش خود را به آرامی نشان داد. اولین محک در جریان بحران غزه رخ داد و هنگامیکه ارتش مصر بی سرو صدا در چانهزنیهای امنیتی با اسرائیل بود در عین حال اخوان المسلمین در کانون توجه دیپلماتیک قرار داشت.
دومین مورد هنگامی بود که « محمد مرسی»، رییس جمهور اسلامگرای مصر تلاش کرد تا در زمینه قانون اساسی اصلاحاتی را برای قدرت یافتن بیشتر تدارک بیند.
در این میان ارتش گوش به زنگ منتظر مخالفانی بود که کاخ ریاست جمهوری را هدف قرار داده بودند. در آن موقع بود که آشکار شد پلیس مصر چندان توجهی به امنیت خیابانها ندارد و این ارتش است که باید به رییس جمهور کمک کند. البته مرسی چارهای جز کمک گرفتن از ارتش نداشت و این مسئله نمایان کرد که چگونه وجود ارتش برای ثبات مصر لازم است.
*بدنه اصلی ارتش مصر حامی اسلامگرایان است
ناآرامیها تا 15 دسامبر که روز همهپرسی است در بین سکولارها، احزاب مخالف اخوانالسلمین با تظاهرات علیه مرسی تداوم خواهد داشت. اما بهرحال میتوان با نادیده گرفتن این ناآرامیها دوره جدیدی را در این کشور که با حکمفرمایی حکومتی به سبک جمال عبدالناصری ـ اسلامی آنرا توصیف کرد شکل گیرد.
برخلاف معاهده صلح سال 79 این تعامل بین اسلامگراها و ارتش واقعی است. در این میان اسرائیل شاید احساس امنیت کند که ارتش در مرکز برقراری امنیت مصر است و بنابر این نقش عمدهایی را در حفظ صحرای سینا ایفا خواهد کرد.
این نزدیکی نصف و نیمه بین ارتش و اسلامگراها در منطقه صحرای سینا برای ترساندن اسرائیل توجیه خوبی جهت استقرار نیروها در مرز برای حمله پیشدستانه است.
* خطری بزرگ بهنام حزبالله لبنان
اسرائیل فاقد مکان حائل مناسبی در منطقهای شمالی است. طبیعیترین و اولین خط دفاعی البته ناقص نهر «الیطانی» در لبنان و دومین خط دفاعی بین «جبل الشیخ» و دریاچه «طبریه» قرار دارد. اسرائیل امروزی در این منطقه احاطه شده که پر از تپه است و هدف توپخانه پراکنده ارتش سوریه که در تعقیب معارضان سوری میباشد قرار دارد.
*حزبالله و لبنان بزرگترین تهدید از مرزهای شمالی اسرائیل است
اسرائیل با تهدید نظامی متعارفی از شمال روبرو نبوده و نیست اما از منطقه شام تهدیدهای فرقهای همواره مرزهای شمالی را تهدید میکند. این درگیری لزوما لبنان و حزب الله را شامل میشود. تهدیدهای غیر متعارف همانند حزب الله همواره علیه اسرائیل وجود خواهند داشت.
بنابر این اسرائیل هرگز نمیتواند از فکر تقویت مرزهای شمالی دوری کند بنابر این تقویت دفاعی مرزها را برای عدم وقوع ناآرامی ادامه خواهد داد.
* خنثی سازی دره رود اردن
وضعیت «دره رود اردن» برای امنیت مرزهای شرقی اسرائیل بسیار ضروری است. بنابر این تامادامیکه اسرائیل قادر است بر کرانه باختری رود اردن تسلط داشته باشد میتواند نیروهای بومی منطقه شرق را درهم شکند. بدین منظور اسرائیل تلاش میکند تا حدودی از لحاظ سیاسی برای کنترل کرانه باختری وارد عمل شود.
*اردن با درگیریهای اقتصادی و داخلی سوپاپ اطمینان اسرائیل است
در خاورمیانه بعد از دوره عثمانی این منطقه بدست پادشاهی هاشمی افتاد که توسط انگلیس و از عربستان سعودی به این منطقه آورده شدند.
خطر پذیری اقتصادی اردن هاشمی وضعیت ایدهآلی را برای اسرائیل ایجاد کرد تا از مرزهای شرقی خود محافظت کند. خاندان هاشمی مجبور بود تا در فکر تمهیدات پیچیده سیاسی برای حفظ سلطنت در مواجهه با تهدید حزب چپگرای ناصریستها که تشکلی از جدایی طلبان فلسطینی و شبه نظامیان اسلامگرا بود باشد .
بنابر این اردن هاشمی مجبور به هماهنگی و انطباق با قبایل روستایی کرانه شرقی، مشارکت با فلسطینیها و هماهنگیهای امنیتی با اسرائیل برای حفظ مرزهای غربیاش بود. بهطور خلاصه اردن هاشمی به خاطر آسیبپذیریاش شریک امنیتی خوبی برای اسرائیل بوده است که به غیر از آن قادر به حفظ امنیت مرزهای شرقی خود نبود.
البته این تمهیدات هم اکنون بهطور قابل ملاحظهای در تنش قرار گرفته و اردن هاشمی با درخواست آشکار برای جدایی از قبایل کرانه شرقی، فلسطینیان و اسلامگراها مواجه میباشد که برای چندین دهه این کشور را شکل داده بودند. این کشور همچنین بهخاطر بهای بالای نفت در وضعیت نامناسبی بهسر میبرد و هماکنون با کاستن از یارانهها در صدد آرام کردن اهالی این کشور است.
شاید بتوان تصور کرد که همسایههای ثروتمند خلیج فارس به دفاع از یکی از پایدارترین پادشاهیهای بعد از دوره عثمانی و علیه ظهور اخوان السلمین اسلامگرا برآیند. با این وجود رقابت تلخ و دیرینه از لحاظ جغرافیای سیاسی بین دو رقیب «حجاز» ثنای گوی سلسله هاشمی و «نجد» ثناگوی سلسله هاشمی وجود دارد.
*ایران در صدد نفوذ به اردن است
در خلیج فارس ایران نیز حی و حاضر است تا با عرضه انرژی ارزان به اردن هاشمی خود را به کرانه باختری رسانیده و سرانجام اسرائیل را تهدید کند. البته اردن هاشمی پیشنهاد ایران در این رابطه را پس زده است و چالشهای نمادینی بین دو طرف وجود دارند اما مذاکرات کنونی بین ایران و اردن در بغداد و تداوم آسیبپذیری این کشور در داخل را باید به شدت مد نظر قرار داد.
*آمریکا برای مهار منطقه بیکار نخواهد نشست
بنابر این در این منطقه پرنوسان راهبردی اسرائیل نباید از لحاظ سیاسی منزوی باشد. البته حامی کنونی اسرائیل یعنی آمریکا، در برهه کنونی با ظهور اسلامگرایان در منطقه دست و پنجه نرم میکند اما در فعل و انفعالات جدید منطقهای آمریکا در نهایت با کمک راهبردهای قدیمی خود در جستجوی شرکایی برای اداره منطقه بر خواهد آمد.
* قرار گرفتن اسلامگرایان و آمریکا کنار هم کابوس اسرائیل است
روابط آمریکا، ترکیه در سالهای اخیر و نیز فعل و انفعلات اخیر بین آمریکا و اخوان السلمین مصر نشان از تجربهای جدید و پر از دست انداز دارد. در حالی که واشنگتن درصدد یافتن شرکای مطمئنی است باید با صاحبان قدرت اسلامگرا که دولت انتقالی در هم و برهمی را شکل دادهاند مذاکره کند. این مسئله برای اسرائیل به تنهایی و با توجه به وضعیت تفکری ، عقیدتی، وسعت و موقعیتش بسیار سختتر است.
*مشکلات عدیده اسرائیل از بعد سیاست خارجی و قدرت تصمیمگیری
تنوع تحرکات سیاست خارجی اسرائیل به طور قابل ملاحظهای اندک شده در حالی که به شدت نیز به قدرتهای خارجی وابسته است. اسرائیل از لحاظ کانون تصمیمگیری و دیپلماسی خارجی نیز با مشکل مواجه است.
*بقا اسرائیل در معرض آزمون قرار گرفته است
مورد مضحک این است در حالیکه اسرائیل به ظاهر دموکراسی مدل غربی در دوره حکمرانان دیکتاتور عربی از امنیت بیشتری برخوردار بود. در حالیکه دیکتاتورها جای را خود به افرادی ضعیفتر داده و در بعضی موارد این افراد کشورهایشان را به ویرانی کشانیدهاند اما باز هم بقای اسرائیل در معرض آزمونی بزرگ قرار گرفته است.
منبع: فارس به نقل از استرتفور
انتهای خبر/ خ.ن