SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، روزنامه «النهار» لبنان در مقالهای به قلم «جهاد الزِین» سردبیر این روزنامه، در این باره نوشت: آیا موضع امروز ترکیه درقبال سوریه و پیامدهای انقلاب علیه رژیم بعث، مشابه موضع پاکستان درقبال افغانستان است؟ موضعی که از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، ثابت باقی مانده است. این موضع ترکیه، چه پیامدهای بالقوهای را برای این کشور به دنبال خواهد داشت؟ در این مقاله سعی میشود که به این پرسش، پاسخ داده شود.
* هشدارها در رابطه با ایجاد تفرقه در جامعه ترکیه
با تمام پیشرفتها و نوگراییها، اکثریت جامعه ترکیه را طبقه متوسط مردم تشکیل میدهند. این طبقه متوسط از یک انسجام داخلی برخوردار است، انسجامی نشأت گرفته از دو منبع: ملیت ترکیه و تصویر غربی رایج در کشور. گرچه طبقه متوسط جامعه که توسط نظام سرمایهداری و جهانیسازی توصیف میشود، به طبقات پایینتر جامعه کاملاً بیاعتماد است اما با این حال، قادر به حفظ انسجام داخلی خود است.
امروز، هشدارها درباره احتمال فروپاشی داخلی در جامعه رو به افزایش است. این هشدارها نه تنها توسط مفسرانِ رسانهها، اپوزیسیونها و سیاستمداران بلکه توسط آمار و ارقام اقتصادی نیز به اطلاع مردم رسانده میشود. کارشناسان در ترکیه، موضوعاتی از قبیل صلاحیت ارتش برای مقابله با شورشیان کشور را مورد بررسی قرار میدهند و خواستار بازبینی در مسائل مربوط به آموزش و مبارزات آنها است.
«اومیت بوینر» رئیس انجمن صنعتگران و بازرگانان ترکیه، نگرانیهای خود را در رابطه با بازگشت «استبداد» به سیاستهای ترکیه، ابراز داشت. وی اظهار داشت که اختلاف نظر، خصومت و دودستگی، میتواند تمام پیشرفتهای ترکیه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را نابود سازد. این هشدارها بیانگر این است که وی به عنوان قدرتمندترین نماینده بازرگانان برجسته کشور، از روند جاری سیاسی در رابطه با منافع اقتصادی ترکیه، احساس نگرانی میکند. روندی که حتی ساختارهای کلی کشور را نیز تهدید میکند.
* علویهای ترکیه در حال گسترش مواضع و جنبشهای خود هستند
در میان موضوعاتی که باعث شگفتی افرادی میشود که حوادث ترکیه را دنبال میکنند، موضوع علویهای ترکیه نیز به چشم میخورد. اخیراً، به ویژه از زمان وقوع بحران در سوریه و آغاز درگیریها میان نیروهای شورشی و نیروهای دولتی، علویهای ترکیه مواضع خود را در این زمینه گسترش داده و جنبشهایی را به ویژه در استان «خَتای» ایجاد کردند. در این استان، علویها تظاهراتی را سازماندهی کردند و حتی با پناهندگان سوری نیز درگیر شدند. علویهای بسیاری نیز در سایر مناطق ترکیه، از آنتالیا تا استانبول، زندگی میکنند. طبق گزارشاتِ موسسات غیرعلوی، این اقلیت حدوداً 15 درصد از جمعیت کل ترکیه را تشکیل میدهد اما طبق آمار موسسات وابسته به علویها، آنها 25 درصد از جمعیت کشور را شامل میشوند. در واقع، تعداد دقیق علویها در داخل ترکیه، عددی بین همین آمار و ارقام ارائه شده تخمین زده میشود، آمار و ارقامی مشابه درصد قبطیها در مصر و شیعیان در پاکستان.
* علویها در ترکیه، از نظر آداب و رسوم و مذهب با یکدیگر متفاوت هستند
موضوعات مهمی در رابطه با ایدههای رایجی که به صورت شفاهی یا مکتوب توسط ناظران غربی در امور ترکیه اظهار میشود، وجود دارد. ایدههایی درباره این موضوع که علویهای عرب در نواحی اسکندریه، آنتاکیه و اِرسوز، از لحاظ مذهبی با علویهای سایر مناطق ترکیه متفاوت هستند. این دستهبندی گسترده که تا حدودی بر مبنای مشاهدات و مطالعات شخصی خودم است، کاملاً صحیح نیست. ممکن است تفاوتهای دیگری در زمینه آداب و رسوم نیز در میان آنها وجود داشته باشد. تفاوتهایی که در نتیجه اختلافات میان ملیتهای گوناگون ازقبیل ترک، عرب، کرد و آلبانیایی به وجود آمده است. مفهوم تعلیمات و آموزهها در میان همگی آنها یکسان است. این موضوع توسط بررسیهای صورت گرفته از جانب جامعه شناسان غربی اثبات شده است، جامعه شناسانی که خود صاحب امتیاز نشریاتی به زبان ترکی بوده و یا نشریات ترکی را به انگلیسی ترجمه میکنند. برخی از این جامعه شناسان، با شرکت در محافل مذهبی، به شرح و توصیف متون مذهبی و فرقهای میپردازند.
* دو نکته مهم درباره علویها
در اینجا، ذکر دو موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است: اولاً، هنگامی که ترکیه نوین در سال 1923 به وجود آمد، تعداد زیادی از کشاورزان آنتالیا، به شهرهای بزرگ مانند استانبول، ازمیر و آنکارا مهاجرت کردند. آنها عبادتگاههایی را در این شهرهای بزرگ ایجاد کردند. آنها در این عبادتگاهها، به نماز و عبادت میپرداختند و بخشی از آموزههای دینی خود، تحت عنوان «تفسیری از اسلام» را عمومیت میبخشیدند. صداقت نسبیِ علویها در رابطه با مذهبشان، نتیجه نوگرایی اجتماعی و اقتصادی در ترکیه بود. من به همراه دوست سُنی خود در ترکیه و یک استاد جامعه شناس و محقق در مسائل مذهبی- اجتماعی، از بخشهای آسیایی استانبول بازدید کردم. در آنجا علویهایی را دیدم که آداب و رسوم مذهبی خود، که بسیار شخصی و خصوصی تلقی میشدند را در انظار عمومی اجرا میکردند.
ثانیاً، اختلافات تاریخی میان علویهای ترکیه در زمان عثمانی، نشأت گرفته از دو منبع است: طبقه عوام و خواص. طبقه عوام از نظر تاریخی، کشاورزان را شامل میشد که اکثریت جامعه را تشکیل میدادند. خواص، اصل و نسبهای سنی- صوفی- بکتاشی را شامل میشد که ارتش یِنی چِریهای سُنی (سربازان ورزیده ارتش عثمانی) را تشکیل میدادند. پس از آن که ارتش ینی چریها در استانبول در سال 1826 میلادی منحل شد، آنها یک فرقه مخفیانه علوی را در شهرهای بزرگ، به ویژه در شهرهای بالکان، ایجاد کردند.
* یکپارچگی علویها در ترکیه
از تجربیات در ترکیه، دو نتیجهگیری میتوان کرد: اولاً، علویها از لحاظ اجتماعی بسیار متحدتر از قبل شدهاند و در نتیجه، آداب و رسوم آنها نیز جنبه عمومیتری به خود گرفته است. ثانیاً، یک هویت فراقومی و یکپارچه در ترکیه در حال شکل گیری است و علویها در سراسر ترکیه در حال گسترش یافتن هستند. علی رغم آنکه آنها همواره خواستار به رسمیت شناخته شدن مذهب خود می باشند، اما هیچگاه خواستههای سیاسی نداشتهاند. در جو سیاسی کنونی، ما شاهد افزایش جریانهای بنیادگرای سنی در منطقه خواهیم بود و باید توجه داشته باشیم که این جریانها چه تأثیراتی از لحاظ مداخلات ترکیه در دگرگونیهای جهان عرب خواهند داشت.
* کردها به عنوان یک تهدید بالقوه برای ترکیه محسوب میشوند
تهدید واقعی برای انسجام و تمامیت ارضی ترکیه، عدم توجه به مسائل کردها و مقابله نظامی با آنها در بسیاری از مناطق کشور است. «احسان داگی» یکی از تحلیلگران روزنامه «الزمان» اظهار داشت که «حزب عدالت و توسعه»، پس از غلبه بر «اولین مخالفان» از کردها به عنوان «مخالفان جدید» نام میبرد. وی همچنین تأکید کرد که کردها در آینده به عنوان یک مشکل مهم و اساسی برای ترکیه محسوب خواهند شد. با تشدید عملیاتهای مسلحانه از جانب کردها، نخست وزیر ترکیه «رجب طیب اردوغان» و حزب عدالت و توسعه، یک جلسه فوقالعاده در رابطه با مسائل کردها تشکیل دادند. حتی برخی از مفسران در ترکیه، از یک تغییر در ماهیت حزب عدالت و توسعه خبر دادند.