SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
ولادت
ثمره ازدواج مبارك علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه زهرا ـ عليها السلام ـ پنج فرزند به نام هاي حسن، حسين، زينب، ام كلثوم و محسن است.
زينب، سومين فرزند مهد ولايت است كه به احتمال قوي در سال ششم هجرت در مدينه چشم به جهان گشود.
نامي آسماني
هنگام ولادت زينب كبري، چون رسول خدا(ص) در سفر بود، فاطمه از همسرش علي درخواست كرد كه نامي براي فرزندشان انتخاب كند. علي عليه السلام در جواب فرمود: من بر پدرت سبقت نميگيرم، صبر ميكنيم تا پيامبر از سفر برگردد. چون پيامبر بازگشت و خبر ولادت نوزاد زهرا را از زبان علي عليه السلام شنيد فرمود: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولي خداوند در باره آنان تصميم ميگيرد.
بعد از آن جبرئيل نازل شد و پيام آورد كه خداوند سلام ميرساند و ميفرمايد: نام اين دختر را زينب بگذاريد كه اين نام را در لوح محفوظ نوشتهام. آن گاه رسول خدا زينب را گرفت و بوسيد و فرمود: توصيه ميكنم كه همه اين دختر را احترام كنند، كه او مانند خديجه كبري است.
يعني همان گونه كه فداكاري هاي خديجه در پيشبرد اهداف پيامبر و اسلام بسيار ثمربخش بود، ايثار، صبر و استقامت زينب در راه خدا نيز در بقا و جاودانگي اسلام از اهميت ويژهاي برخوردار است.
با مادرش فاطمه
فاطمه بعد از پدر گرامي خويش چند ماهي بيش در اين دنيا نماند. بنابراين زينب از محبتهاي مادري چون صديقه كبري بيش از چند ماهي بهره نجست.
اين دوران كوتاه چند ساله، پر است از فراز و نشيبها و خاطرههاي تلخ و شيريني كه زينب را براي ادامه حركت و مجاهدت در راه خدا و استقبال از مشكلات و مصائب زندگي آماده مي ساخت. زينب مادرش فاطمه را بعد از رحلت رسول خدا خندان و متبسم نمي ديد. فاطمه در غم از دست دادن پدري چون رسول خدا و حمايتهاي او چندان گريست كه نام او را در شمار گريه كنندگان معروف تاريخ چون آدم، يعقوب، يوسف و امام سجاد آوردهاند.
زينب در تمامي اين دوران با مادر در كنار او بود و صحنههاي مصيبتبار رحلت پيامبر خدا و اندوه بيكران مادر و ظلم و جنايت دشمنان* در حق اهلبيت پيامبر را نظاره ميكرد و همه اين ناملايمات بر قلب كوچكش فرود ميآمد و او براي خدا صبر ميكرد و پايداري در راه خدا را پيشه خود ميساخت، تا زمينهاي باشد براي تحمل مصيبتها و رنجهاي بزرگتري كه در انتظار او بود.
بعد از مادر
ديگر شمع وجود مادر روشني بخش خانه علي نيست. لزوم نگهداري از فرزندان فاطمه ايجاب ميكرد كه شخصي عهده دار اين مهم شود. فاطمه اين امر مهم را در آخرين روزهاي زندگيش پيش بيني كرده بود و مادري مهربان براي فرزندانش و همسري براي علي در نظر گرفته و ازدواج با او را به علي توصيه نموده بود. اين افتخار نصيب بانوي بزرگواري به نام «امامه» شد كه به فرموده فاطمه براي فرزندانش همانند خود او بود.
زينب بعد از مادر در سايه تربيتهاي پرمهر پدري چون علي و در كنار برادراني چون حسن و حسين رشد مييابد و از همان دوران كودكي مشكلات فراوان و فشارهاي روحي بيشماري را تجربه كرده و در برابر آنها مقاومت ميكند و بدين گونه دوران كودكي را پشت سر ميگذارد.
هر چند زينب كوچكتر از حسن و حسين است، ولي از آنجا كه دختر فاطمه و دست پرورده اوست و عطر مهر مادري چون فاطمه از او تراوش ميكند، علاقه و پيوند روحي و عاطفياي كه ميان او دو برادرش وجود دارد، وصف ناشدني است. و اين ارتباط روحي تا پايان عمر استمرار مييابد و زينب لحظهاي نميتواند دوري و اندوه اين جگرگوشگان فاطمه را تاب بياورد و تا آخرين لحظات، چون مادري مهربان به آنان عشق مي ورزد و محبت نثارشان ميكند و چيزي نميتواند مانع اين پيوند و بستگي گردد.
زندگي مشترك
اينك زينب به سالهاي تشكيل زندگي مشترك نزديك شده است، او ميداند كه ازدواج براي هر زني حق طبيعي و شرعي است و روي گرداني از اين سنت، خارج شدن از آئين پيامبر اسلام است.
ولي زينب با ازدواج كه عمل به سنت پيامبر خداست، رسالت بزرگي را كه بر دوش دارد فراموش نميكند. او ميداند كه بايد در تمام صحنه ها و لحظه ها در كنار برادرش باشد، او ميداند كه به ثمر نشستن قيام حسين و شهادت عزيزانش، نيازمند آزادگي در اسارت، صبر و پايداري، و پيام رساي او به گوش تاريخ بشريت است.
از اين رو زينب در قرارداد ازدواجش شرط همراهي با برادرش حسين را قيد ميكند تا از وظيفه مهم خود باز نماند، از شخصيتي متعهد به اسلام و دوستدار اهل بيت، چون عبدالله بن جعفر كه به خواستگاري دختر علي آمده است، انتظاري جز پذيرش اين شرط نيست، به هر صورت مراسم خواستگاري پايان مييابد و عبدالله بن جعفر به افتخار همسري زينب كبري نائل ميگردد.
در مكتب پدر
او روزها و سالهاي مظلوميت پدر را خوب به ياد داشت و شاهد بود كه بعد از رحلت پيامبر اسلام، ولايت پدرش را كه بزرگترين شخصيت جهان اسلام بعد از پيامبر بود، ناديده گرفتند و بر جايگاهي كه پيامبر بعد از خود براي علي(ع) تعیين كرده بود و كراراً آن را گوشزد ميكرد و مسلمانان را به آن توصيه ميفرمود غاصبانه تكيه زدند و حق او را ضايع ساختند، بر كرسي هوسها نشستند و خود را جانشين و خليفه پيامبر خواندند. و اميرالمؤمنين كه جز به حفظ اسلام و مصالح مسلمين نمي انديشيد همچنان صبر پيشه كرد و رضايت خدا را بر هر چيز مقدم داشت و بيست و پنج سال سكوت اختيار كرد.
زينب در اين دوران، حوادث را به دقت پيگيري ميكرد و بر بينش و آگاهيهاي خود مي افزود، هواپرستي و دنيا طلبي بسياري را ميديد، دوست و دشمن را به خوبي از يكديگر تميز ميداد و شاهد كينهتوزيهاي ابوسفيانها و معاويه ها بود. دشمنان نقابداري كه در ظاهر، لباس اسلام بر تن كرده بودند و سنگ اسلام به سينه ميزدند و در باطن و حقيقت براي نابودي آن نقشه مي كشيدند و حقايق را وارونه جلوه مي دادند.
زينب، همه اين دشمنيها را ميديد و عظمت صبر پدر را درمييافت. هم او كه فرمود:
«صبرت و في العين قديً و في الحلق شجاً» شكيبايي ورزيدم همچون كسي كه خاشاك چشمش را پر كرده و استخوان راه گلويش را گرفته است.
بانوي بزرگ اسلام زينب كبري حدود سي و پنج سال داشت كه پدرش علي به شهادت رسيد. او بدون ترديد از دوران حيات پدر بزرگوارش آگاهيها و بهرههاي فكري و معنوي فراواني گرفته است و خاطرات زيادي از دوران پدر دارد. خاطرات تلخ و شيريني كه هر كدام در شكلگيري شخصيت زينب و سازندگي او تأثير عميقي داشته است.
صبر و بردباري
زينب از صبر پدر الهام ميگرفت و درس فداكاري مي آموخت. مي آموخت كه چگونه بايد تمام مشكلات و رنجهاي راه خدا را تحمل كرد، محروميتها را پذيرا شد و مصالح فردي را فداي مصلحت اسلام كرد.
حضرت زینب(س) عالى ترین نمونه شهامت و دلیرى، دانش و بینش، کفایت و خردمندى، قدرت روحى و تشخیص موقعیت بود و هر وظیفه اى از وظایف مختلف اجتماعى را که به عهده گرفت به خوبى انجام داد.
زنان جهان بطور عام و بانوان مسلمان بطور خاص ، باید از گفتار و رفتار زینب سرمشق گرفته، از تعلیمات عالیه این بانوى بزرگ بهره مند گشته و از افتخار شاگردى مکتب زینب برخود ببالند.
حضرت زینب در سخت ترین شرایط روزگار، بهترین و هوشمندانه ترین رفتار و برخورد را داشت و به حق پاسدار شایسته اسلام و مسلمانان از گزند و نابودی بود.
وی در شرایطی که دشمنان در پی تضعیف و حقارت مسلمانان بودند، به اسلام و مسلمان عزت بخشید و الگویی ارزشمند از پاکی و، دلیری، ظلم ستیزی و حق جویی از خود برای تاریخ به یادگار گذاشت .
حضرت زینب(س) چنان با صلابت و آگاهانه پس از واقعه کربلا و درپی همه مصیبتهایی که دیده بود، به افشاگری و رسوا کردن دشمنان پرداخت که تاریخ نظر آن را سراغ ندارد .
در میان این همه فشار و مصیبت، چیزى که نمایان شد، بزرگى و عظمت زینب بود و معلوم شد که نواده رسول خدا (ص) چقدر نیرو دارد و خداوند به آن پیکر ستم کشیده و آن روح رنج دیده چقدر توانایى داده است .
آن بانوی بزرگوار تاریخ بود که به تشریح فلسفه قیام عاشورا پرداخت و اهداف آن را به درستی تشریح و تبیین کرد تا راز شجاعت و پایمردی امام حسین(ع) و یارانش آشکار شده از تحریف دور بماند .
نظیر حضرت زینب(س) را نه تنها در میان زنان، بلکه در میان مردان عالم نیز کمتر می توان یافت .
فضائل آن حضرت به طور خلاصه
1. صبر آن حضرت: «شهید مطهری» در این رابطه می نویسد: «در حماسه حسینی آن كسی كه بیش از همه درس تحمل و بردباری را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید خواهر بزرگوارش زینب ـ سلام الله علیها ـ بود» و در ناسخ التواریخ آمده است: «محققاً از آغاز خلقت تاكنون از هیچ زنی از زنهای انبیاء و اولیاء با این حلم و بردباری پدید نیامده است»
2. عبادت آن حضرت: «زینب كبری در تمام مدت اسارت تهجد و نماز شبش تعطیل نشد» در كتاب ریاحین الشریعه آمده است: «شب زنده داری زینب در تمام عمرش ترك نشد حتی شب یازدهم محرم»
3. سخن وری آن حضرت: خطبه های آتشین و زیبای زینب در كوفه و شام كه یزید و یزیدیان را رسوا ساخت در حد اعلای فصاحت و بلاغت بود. شهید مطهری در این رابطه می نویسد:«خطابه ای كه حضرت زینب در مجلس یزید خوانده است از خطابه های بی نظیر دنیاست».
4. علم آن حضرت: زمانی كه حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ خطبه پرمحتوا و آتشین خود را در بازار كوفه ایراد نمود، امام سجاد ـ علیه السلام ـ در تأیید مقام علمی زینب ـ سلام الله علیها ـ فرمود: الحمدلله تو دانشمند و عالمه ای بدون معلم و بانوی خردمندی بدون استاد می باشی»این سخن امام سجاد ـ علیه السلام ـ نشان دهنده علم لدنی آن حضرت می باشد.
5. بزرگواری آن حضرت: در بزرگواری آن حضرت ـ سلام الله علیها ـ همین نكته بس كه «زمانی كه در عصر روز عاشورا دو پسرش را شهید كردند از خیمه پای بیرون نگذاشت» در حالی كه هنگام شهادت سایر شهدا از خیمه بیرون می آمد و امام حسین ـ علیه السلام ـ را دلداری می داد ولی اینجا برای این كه برادرش حسین ـ علیه السلام ـ خجالت نكشد از خیمه بیرون نیامد.
6. فضایل متعدد: «ابن اثیر» می نویسد: «زینب در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضیلت و شجاعت و سخاوت شبیه ترین مردم به پدر خود علی ـ علیه السلام ـ و مادر خود فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بود.»
رحلت
حضرت زينب سلام ا... عليها، سرانجام پس از عمري دفاع از طريق حقه ولايت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى كه به همراه همسر گراميشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، رحلت کردند (یا به شهادت رسيدند) و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گرديد. مزار ملكوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اينك زيارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام مى باشد.
برخی تواریخ نیز این سفر را به مصر ذکر کرده اند؛ لذا اینک در قاهره نیز مزار و مرقدی منتسب به ایشان وجود دارذد و مورد توجه و زیارت مرد است.
منبع: ابنا