SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز :
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیرازی ، در شامگاه دوشنبه 29 جمادی الثانی 1433ق (1/3/1391)، حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد فلک نماینده ی مرجع عالیقدرآیت الله حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در بصره به همراه تنی چند از فضلای آن سامان و شماری از ائمه ی جماعت اهل تسنن از شهر زبیر واقع در استان بصره در شهر مقدس قم با معظم له دیدار کردند و مورد استقبال ایشان قرار گرفتند.
مرجع عالیقدر در این دیدار، طی بیاناتی ارزشمند به عظمت و بلاغت قرآن کریم و اهمیت عمل به آن، به ویژه در شرایط فعلی و نشر معارف قرآن برای جهانیان و افق اثر گذاری قران کریم بر مسلمانان و غیر مسلمانانِ سراسر جهان اشاره نموده و فرمودند: سعادت جامعه ی بشر در گرو عمل به مضامین و فرمان قرآن کریم است.
آن گاه در این معنا به حدیث شریف استناد کردند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده اند: «...فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَمَاحِلٌ مُصَدَّقٌ، وَمَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَی الْجَنَّةِ، وَمَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَی النَّارِ، وَهُوَ الدَّلِیلُ یَدُلُّ عَلَی خَیْرِ سَبِیلٍ، وَهُوَ کِتَابٌ فِیهِ تَفْصِیلٌ وَبَیَانٌ وَتَحْصِیلٌ؛(1) چون [امر] فتنه ها همانند شب دیجور بر شما مشتبه [و باز شناختن حق از باطل ناممکن] شد، بر شما باد به قرآن که شفاعت کننده ای که شفاعتش مقبول و شکایتش تصدیق شده است. هرکس آن را پیش روی خود قرار دهد (پیشوای خود سازد) به سوی بهشت پیش می بردش وهرکس آن را پشت سر افکند، به سوی آتش دوزخ سوقش می دهد. و آن (قرآن) راهنمای به سوی بهترین راه هاست و کتابی است که تفصیل و بیان و تحصیل در آن گرد آمده است».
معظم له درباره ی افق اثرگذاری بلاغت قرآن کریم بر مردم، حکایتی را بازگو کردند و فرمودند: دو تن از ادیبان عرب که یکی شان مسلمان و دیگری مسیحی بود در یکی از دیدارهای شان فرد مسیحی به رفیق مسلمان خود گفت: کتاب دینیِ شما، یعنی قرآن کتابی منحصر به فرد است و همانندی ندارد، اما شما مسلمانان در ستایش آن بسیار غلوّ می کنید.
ادیب مسلمان گفت: با این گفته ی تو موافق نیستم، چراکه ما مسلمانان هنوز جایگاه و عظمت قرآن را در نیافته ایم و این کتاب آسمانی بالاتر از آن است که درباره اش می گوییم و تو شنیده ای.
ادیب مسیحی گفت: من اندوخته ی علمی فراوانی دارم و نیک می دانم که درباره ی غلو شما نسبت به قرآن چه می گویم.
مرد مسلمان گفت: این گونه نیست، ما نسبت به قرآن کوتاهی کرده ایم و هنوز قدر و عظمت قرآن را نشناخته ایم. حال اجازه بده از تو چیزی بخواهم و مرد مسیحی پاسخ مثبت داد.
ادیب مسلمان گفت: جمله ای عربی، اما بسیار کوتاه و شیوا درباره ی جهنم برایم بیاور، به این مضمون که «جهنم چنان بزرگ است که هرچه انسان و غیر انسان در آن بریزند پر نخواهد شد».
مرد مسیحی پس از تأملی بسیار، جمله ای بیان کرد که مقبول مرد مسلمان نیفتاد و بدین ترتیب 22 عبارت ساخت، اما مرد مسلمان قانع نشد. مرد مسیحی گفت: من دیگر شیواتر از جمله ی آخر به ذهنم نمی رسد و فکر نمی کنم جمله ای به این زیبایی و شیوایی یافت شود.
مرد مسلمان گفت: کتاب ما قرآن، عبارتی در این باره دارد که می فرماید: «یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ؛(2) آن روز که [ما] به دوزخ می گوییم: آیا پر شدی؟ و می گوید: آیا باز هم هست؟».
مرد مسیحی با شنیدن این آیه از بلاغت و فصاحت قرآن شگفت زده شده، مدهوش بر زمین افتاد و پس از بازگشت به حال اول خود به دوست مسلمان خود گفت: هرچه شما مسلمانان درباره ی قرآن می گویید درست و به جاست.
آیت الله شیرازی مدظله العالی در بخش دیگری از بیانات خود به مسئولیت مهم همگان برای عراق امروز اشاره کرده، فرمودند: عراق و مردم بزرگوار آن، به ویژه نسل جوان (دختر و پسر) چندین دهه مظالم و ستمکاری حاکمان آن سامان را تحمل کردند و اسلام در پس پرده ی خیانت حاکمان قرار گرفته بود؛ حقیقتی که ما و شما آن را با تمام وجود در آغاز به قدرت رسیدن حزب بعث لمس کردیم و من در چندین زندان زندانی شدم و همانند دیگر زندانیان بی گناه طعم تلخ پاره ای از سخت ترین شکنجه ها را چشیدم.
خوشبختانه امروز آزادی نسبی در عراق وجود دارد، لذا باید ملت عراق به ویژه جوانان را از فرهنگ قرآن کریم و اسلام اصیل برخوردار کرد.
ایشان افزودند: از حارث بن مغیره ـ که از ارجمندان و افراد ثقه در میان اصحاب امام صادق علیه السلام بود ـ نقل شده است که گفت: ابو عبدالله (امام صادق علیه السلام) مرا در راه مدینه دیدند و پرسشگرانه فرمودند: «تو حارثی؟
گفتم: آری.
امام علیه السلام فرمودند: لأحملنّ ذنوب سفهائکم علی علمائکم؛ بار گناه نادانان از شما را بر دوش عالمانتان می دانم.
نزد آن حضرت رفته، پس از اذن گرفتن، بر حضرتش وارد شدم و عرض کردم: از آن سخن هراسی بزرگ بر من وارد شده است [تکلیف ما چیست؟].
فرمودند: ما یمنعکم، إذا بلغکم عن الرجل ماتکرهون، ومایدخل علینا به الأذی، أن تأتوه فتؤنّبوه وتعذلوه تقولوا له قولاً بلیغاً؟؛(3) شما را چه می شود اگر بشنوید کسی رفتاری نکوهیده داشته و آن رفتار مایه ی آزار ما می شود. نزد وی رفته رفتارش را بر او نکوهش کرده و سخنی شیوا به او بگوید [باشد که از رفتار خود صرف نظر کند]؟».
مرجع عالیقدر در توضیح روایت بالا فرمودند: مسلماً امام صادق علیه السلام بهتر از هر کس و حتی بهتر از حارث معنای این سخن خدا را می دانند که فرموده اند: «ولا تزر وازرة وزر اخری؛(4) و هیچ بردارنده ای بار گناه دیگری را بر نمی دارد» اما چرا حارث را این گونه مخاطب قرار دادند؟
این سخن امام علیه السلام از آن جهت است که عالمان، حاملان علم هستند و از پرهیزگاری و پروای الهی برخوردارند و گاهی نیز مردم از آنان فرمانبرداری داشته، به گفته و عمل شان ایمان دارند و در واقع الگوی مردم هستند. وانگهی افراد این طبقه هریک در حد توان خود می تواند فضا و شرایطی را پدید آورد که از گسترش فساد و گمراهی جوانان جلوگیری کند و اگر چنین نکنند، آن گونه باز خواست خواهند شد که امام صادق علیه السلام فرمودند.
معظم له تأکید کردند: ملت عراق و نیز تمام جهانیان، به ویژه جوانان نیازمند فهم قرآن کریم هستند، چراکه سیاست، اقتصاد، جامعه شناسی، مسائل خانواده، اخلاق و احکام را دربر دارد و به یک سخن، قرآن کتاب سعادت در دنیا و آخرت است.
ایشان بیانات خود را اینگونه به پایان بردند: تنها عالمان و روحانیون می توانند جوانان را به سوی قرآن جذب کرده و آنها را به عمل به احکام و مفاهیم آن وادارند. البته این کار، سختی ها و مشکلات فراوانی دارد که باید آن را تحمل کرد و در این زمینه بی هیچ هراسی پیش رفت، زیرا از این رهگذر، زمینه ی عمل به احکام الهی به عنوان مهم ترین چیز و مهم تر از هر چیز، فراهم می شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. اصول کافی، ج2، ص598، حدیث2.
2. سوره ی ق، آیه ی 30.
3. اعلام الدین، ص 236.
4. سوره ی انعام، آیه ی 164.
در روایت امام صادق علیهالسلام که در آن دستور رجوع به فقها و تقلید از آنان صادر شده است، نفرموده همهی فقها یا هر کسی که فقه میداند قابل تقلید است، بلکه فرموده «من کان من الفقهاء» - یعنی کسانی از میان فقها که دارای شرایط لازم هستند، از قابلیت رجوع و تقلید برخوردار میباشند. به فرازهای روایت دقت شود:
«فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ»
«فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَآء» - پس اما راجع به کسانی از فقها؛
«صَآئِنًا لِنَفْسِهِ، وَ حَافِظًا لِدِينِهِ» - آنان که صیانت نفس داشته و از دینشان حفاظت میکنند؛
«مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ» - آنان که با هوای نفس (خود و دیگران) مخالفت میکنند؛
«مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ» - مطیع امر مولی (ولایت – امام معصوم ع) هستند؛
«فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ» - پس بر عوام است (بر دیگرانی که فقیه نیستند لازم است) که از آنان تقلید کنند.
من ایشان را کاملا نمی شناختم.ولی وقتی کتاب زندگینامه ایشان را خواندم متوجه عظمت علمی و معنوی ایشان شدم.
به همه دوستان پیشنهاد می کنم کتاب خورشیدی از افق کربلا را مطالعه کنند و لذت ببرند.چرا که با قلم بسیار زیبایی نوشته شده است