رسول جعفریان در یادداشتی نوشت: آشنایی با ایشان از طریق مقالاتشان در مجله مکتب اسلام بود. ایشان از جمله نسل دوم نویسندگان مکتب اسلام مانند آقای پیشوایی، حسنی، دوست محمدی، خیرخواه و مرحوم آقای الهامی و بود، مجله ای که توسط شماری از بزرگان حوزه بنیان گذاشته شد و پس از جدا شدن تدریجی آنان از مجله، نسل دومی به مقاله نویسی در آن ادامه دادند. این گروه، دست پروردگان آیات مکارم و سبحانی بودند و نوشتههایی در دفاع از اسلام در چهارچوبها و گفتمان رایج در اواخر دهه چهل و دهه پنجاه مینوشتند.
آقای عقیقی و دوستانش پس از انقلاب به دانشگاه آمدند و مدتی به تدریس دروس معارف اسلامی می پرداختند. این وضعیت تا سالها ادامه یافت برخی در دانشگاه ماندند اما آقای عقیقی در قم ماندند به کار نوشتن و نشر پرداختند.
گرایش خاص آقای عقیقی نگارش آثاری در زمینه تاریخ اسلام بود و نسل جوان از آن نوشتهها استفاده می کردند. وی انتشاراتی هم با نام نوید اسلام تاسیس کرد و از آن طریق وارد کار نشر نیز شد، کاری که تا این اواخر خود و فرزندانش ادامه دادند.
صبیه ایشان عذرا عقیقی از چهره های هنرمند و خطاطی برجسته هستند که با حمایت پدر توانستند به موقعیت شایسته ای دست یابند. آثار ایشان بارها به نمایش درآمد و اثری نیز با عنوان زنان خوش نویس منتشر کرد.
در یک مقطع خاص آقای عقیقی به تحقیق در باره طبقات مفسران شیعه بر آمد. روش ایشان، چیزی بین گردآوری، تتبع و پژوهش بود. این کار را برای سالها ادامه داد و اثری چند جلدی را در اختیار دانش پژوهان و مشتاقان در این حوزه قرار داد.
تعلق خاطر وطنی وی سبب شد تا به جستجو در شرح حال علمای آذربایجان بپردازد و در این زمینه نیز با گردآوری شرح حال آنان، اثری درخور با عنوان مفاخر آذربایجان پدید آورد.
کتابی عمومی هم در باره تاریخ فقهای شیعه با عنوان فقهای نامدار شیعه منتشر کرد که بارها نشر شد.
آقای عقیقی بخشایشی متعلق به نسلی از نویسندگان حوزوی بودند که در نگارش تجربه متوسطی داشتند و بیشتر با ذوق و سلیقه خود بدون آن که ادامه دهند یک سنت مدرسی اصیل باشند، می نوشتند. با این حال بدلیل خلائی که وجود داشت و با توجه به این که بستر مناسبی از قبل وجود نداشت، توانست در یک مقطع مورد استقبال قرار گیرد. این قبیل آثار یک مقطع خاصی از تطور و تحول در حوزه را به خود اختصاص داد و سبب شد تا گام های بعدی برداشته شود. کارهای ایشان گرچه گاه با نقادی هایی روبرو شد و در مواردی با اصلاحاتی منتشر می شد، اما به هر روی، یک گام میانی در میان کارهای تاریخی و شرحالنگاری در حوزه بود.
انتشار آثاری مانند ترجمه لهوف، روضه الشهداء، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، شام سرزمین خاطرهها، زندگی پیشوایان، امام جعفر صادق (علیه السلام) و بسیاری دیگر کارهایی بود که به هدف پر کردن خلاء فکری پیشگفته بود.
آقای عقیقی در کنار نگارش به تلاش برای تأمین معیشت خود از کار نشر و نگارش اشتغال داشت و این امر که آفتی برای نوشتن و پژوهش متاملانه است، گاه به ناچار آدمی را وادار می کند تا در سطحی ساده تر با نوشتن برخورد کند. در این زمینه، تلاشی چشمگیر داشت و پرتحرک بود و می کوشید تا از دست رنج خود زندگی کند.
یکی از یادگارهای آقای عقیقی نگارش و انتشار متن مذاکراتی بود که میان امام خمینی و علی امینی در جلسه ای در قم که امینی به دیدن امام آمد بود، گذشت. انتشار این یادداشت در آن روزگار و در حالی که آقای عقیقی هفده هیجده سال بیش نداشت بسیار سروصدا کرد و منشأ اثر شد.
خداوند او را رحمت کند و همه ما را عاقبت بخیر گرداند.