شیعه نیوز | بعد از قتل عثمان، صهیب از کسانی بود که با علی(ع) بیعت نکرد. بر اساس روایتی در اختصاص، به جهت برخی اعمال ناپسند مورد سرزنش اهل بیت(ع) قرار گرفته است.
به گزارش «شیعه نیوز»، مسجدی به نام صهیب در یک کیلومتری فرودگاه زابل و 3 کیلومتری شهر زابل در یک روستای کوچک قرار دارد. صهیب بن سنان شخصی بود که بعد از قتل عثمان، جزو افرادی بود که با امیرالمومنین(ع) بیعت نکرد. بر اساس روایتی در اختصاص، به جهت برخی اعمال ناپسند مورد سرزنش اهل بیت(ع) قرار گرفته است.
ویکی شیعه | صُهَیب بن سِنَان بن خالد(مالک) بن عبد عمرو بن عقیل بن عامر، (درگذشت ۳۸ق بنابر نقل مشهور)، از صحابه و نخستین مسلمانان که همزمان با عمار اسلام آورد و پس از هجرت پیامبر، در قُبا خود را به آنحضرت رساند.
او در تمامی غزوات پیامبر حضور یافت. وی در ایام بیماری خلیفه دوم، از سوی او بر مردم نماز گزارد. پس از درگذشت عمر، طبق وصیت او بر جنازهاش نماز خواند. وی پس از قتل عثمان با امام علی(ع) بیعت نکرد. در کتاب الاختصاص روایتی در مذمت او نقل شده است. به گفته زرکلی وی ۳۰۷ حدیث نقل کرده است.
نسب و کودکی | نسب صهیب به سه صورت ذیل در منابع تاریخی آمده است: صهیب بن سنان بن خالد بن عبد عمرو بن طفیل بن عامر بن جندلة بن کعب بن سعد بن خزیمة بن کعب بن سعد
به گفته واقدی: صهیب بن سنان بن خالد بن عبد عمرو بن عقیل بن کعب بن سعد. به گفته ابن اسحاق: صهیب بن سنان بن مالک بن عبد عمرو بن عقیل بن عامر بن جندلة بن جذیمة بن کعب بن سعد، صهیب بن سنان، از قبیله نمر بن قاسط بوده، در اصل اهل عراق و در کنار دجله نزدیک موصل سکونت داشتند، پدر و عمویش از فرمانداران کسری بر سرزمین أبلّه بودند، در یکی از جنگهای روم و ایران صهیب اسیر رومیان گردید. او را به روم بردند و در آنجا بزرگ شد، از اینرو به او صهیب رومی میگویند و به همین جهت در زبان لکنت داشت، بعضی از افراد قبیله کلب او را با جمعی از بردگان از روم خریداری کردند و در مکه به عبدالله جدعان فروختند، عبدالله او را آزاد ساخت. در منابع تاریخی از او با غلام عبدالله بن جزعان نیز یاد شده است. پیامبر نیز او را ابویحیی نامید.
دوران پیامبر| اسلام آوردن
صهیب و عمار یاسر پس از سی و چند نفر مسلمان شدند. هنگامیکه پیامبر(ص) با جمعی از مسلمانان در خانه ارقم پنهان بودند، عمار یاسر جلو خانه ارقم منتظر اجازه بود که صهیب هم رسید، عمار پرسید برای چه به اینجا آمدی؟ صهیب گفت: تو برای چه آمدهای؟ عمار گفت: آمدهام تا خدمت رسول خدا(ص) رسیده و گفتارش را بشنوم، صهیب گفت: مقصود من هم همین است. هر دو وارد شدند. پیامبر(ص) اسلام را به آنها پیشنهاد کرد و آن دو مسلمان شدند. پیامبر بین او و حارث بن صمه، عقد اخوت برقرار کرد.
هجرت | پس از هجرت پیامبر(ص)، صهیب به قصد مدینه حرکت کرد. کفار قریش به تعقیب او برخاستند. صهیب تیری به چله کمان نهاد و گفت همه مرا میشناسید در تیراندازی مهارت کامل دارم، چنانچه از من دست نکشید آخرین تیری که در ترکشم هست به کار برده، سپس با شمشیر با شما میجنگم؛ علاوه من برای شما سودی ندارم. محل اموالم را به شما نشان میدهم تا آنها را تصرف کنید و از من دست بکشید. آنها به این معامله راضی شدند و برگشتند، او به راه خود ادامه داد تا در قبا خود را به پیامبر(ص) رسانید.
او و حضرت علی (ع)، آخرین کسانی از مهاجرین بودند که در نیمه ربیع الاول در قبا به پیامبر(ص) پیوستند.
برخی شأن نزول آیه «وَمِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ»﴿۲۰۷﴾ (ترجمه:و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد.)[بقره–۲۰۷] را در رابطه با او دانستهاند. البته مشهور این است که این آیه در شان حضرت علی در لیلة المبیت نازل شده است.
صهیب در بدر، احد، خندق و سایر جنگهای پیامبر شرکت داشت. پیامبر اکرم(ص) درباره او فرمود: «جلوداران چهار نفرند؛ من جلودار اعراب، صهیب جلودار رومیان، سلمان جلودار فارسها و بلال جلودار حبشیهااست.»
پس از پیامبر |خلیفه دوم، علاقه خاصی به صهیب داشت، از این رو بنا بر وصیت او، صهیب پس از مرگش بر جنازه او نماز خواند. در ایامی که خلیفه دوم در بستر افتاده بود، دستور داد، تا صهیب با مردم نماز بخواند، او با این دستور تا پس از خاتمه یافتن کار شورای خلافت برای مردم نماز میخواند.
بعد از قتل عثمان، صهیب از کسانی بود که با علی(ع) بیعت نکرد. بر اساس روایتی در اختصاص، به جهت برخی اعمال ناپسند مورد سرزنش اهل بیت(ع) قرار گرفته است.
درگذشت | صهیب در شوال ۳۸ق در مدینه درگذشت و در بقیع مدفون شد.درگذشت او در ۳۲، ۳۷ و ۳۹ نیز گفته شده است. سن او را هنگام وفات، ۷۰، ۷۳ و۹۰ ذکر کردهاند.
روایت |صهیب، از خلیفه دوم روایت کرده است. به گفته زرکلی ۳۰۷ حدیث از او نقل شده است. جابر، سعید بن مسیب، عبدالرحمان بن ابی لیلی، کعب الاحبار و فرزندانش: حبیب، حمزه، سعد، صالح، صیفی، عباد، عثمان، محمد و نوه او زیاد بن صیفی از او حدیث نقل کردهاند.
انتهای پیام | https://www.shia-news.com