به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مشرق، زني كه تحت عنوان دعانويسي به طور متوسط روزي 400هزار تومان از مردم كلاهبرداري مي كرد در پيشواي ورامين به دام افتاد.
از مدتي پيش ماموران پليس دريافتند زني خارجي با راه اندازي دفتر و دستكي مخفي در اطراف ورامين مشتريان زيادي را براي خود دست و پا كرده است.
طبق تحقيقات اين زن با همكاري فرزندش با ادعاهايي از جمله پيدا كردن شوهر مناسب براي دختران جوان، افزايش رزق و روزي ، باطل كردن سحر و جادو و دعاي موفقيت مردم را دور خود جمع كرده و با گرفتن پولهاي زياد از آنها كاغذهايي را با نوشته نامتعارف به آنها داده و دستوراتي را نيز براي رسيدن به خواسته هايشان به آنها مي دهد. ماموران سرانجام به خانه اين زن رفته و پس از بازداشت وي و فرزندش چندين كتاب رمالي ، يك علم سبزرنگ به عنوان علم حاجت دهنده!، انواع طلسم هاي جورواجور فلزي و تعدا د فراواني تسبيح و انگشتر عقيق پيدا كردند.
ادامه بررسي ها نشان داد اين زن كه از اتباع خارجي است با سوءاستفاده از شناسنامه يك ايراني دست به اين كلاهبرداري ها زده است .
متهم در بازجويي ها گفت: افرادي كه دچار مشكلات متعددي از جمله بچهدار نشدن، اختلاف با همسر و مسائل مالي و ... را داشتند بيشترين مشتريان وي را تشكيل مي دادند كه وي به طور متوسط روزانه 400 هزار تومان از اين راه كاسبي مي كرده است. پليس همواره از مردم خواسته است در صورت با خبر شدن از فعاليت هر شخصي تحت عنوان رمالي و جن گيري و ...مراتب را به پليس 110 اطلاع دهند تا برخورد قانوني لازم با آنها صورت گيرد.
*نقشه رمال ترياكي براي سوءاستفاده از دختران جوان
مرد ترياكياي كه طبقه سوم خانه خود را محل سوءاستفاده از دختران جوان كرده بود دستگير شد. اين فرد كه داريوش –ه نام داشت از مدتي پيش تحت نظر پليس قرار گرفته بود چرا كه پليس اطلاعاتي دريافت كرده بود مبني بر اينكه اين مرد خانه سه طبقه خود را به مكاني براي دعانويسي و رمالي كرده و دختران جوان را به بهانه باز كردن بخت آنها و گشايش مشكلات عاطفي شان به خانه خود كشانده و آنها را مورد سوءاستفاده اخلاقي قرار مي دهد.
ماموران سرانجام با حكم قضايي به خانه وي وارد شدند و او را كه قصد سوءاستفاده اخلاقي از يك دختر جوان را داشت دستگير كرده و خانه وي را مورد تفتيش قرار دادند. ماموران با گشتن خانه اين مرد دهها جلد كتاب درباره رمالي ، تعدادي دعاهاي عجيب و غريب، كارتهاي كف بيني وفالگيري ، تعداي طلسم فلزي و سكه هايي حاوي تصاوير عجيب و مقداري سوخته ترياك و پايپ استعمال شيشه پيدا كردند.پليس امنيت عمومي تهران از تمامي افراد بخصوص دختران جواني كه مورد سوءاستفاده اين مرد شياد قرار گرفتهاند درخواست كرد براي شكايت به پايگاه پليس امنيت عمومي تهران واقع در خيابان رودكي مراجعه كنند.
گفتني است شرايط اقتصادي ناهموار و وجود مشكلات متعدد زمينه مناسبي را براي سوءاستفاده كلاهبرداري هاي اينچنيني مهيا كرده است. ضمن اينكه به اعتقاد كارشناسان آگاهي هاي لازم درباره فعاليت اين قبيل سودجويان به مردم داده نمي شود.
*تعقيب مرگبار پس از دعوا پاي بساط قليان
جواني كه متهم است پس از پايان يك درگيري در قهوه خانه، به قصد انتقام گيري به تعقيب طرفين دعوا پرداخته و يكي از همراهان آنها را به قتل رسانده است تحت تعقيب گسترده پليس قرار گرفت.
ظهر 9 آبان ماه امسال ماموران كلانتري ستار خان از وقوع يك قتل در محدوده حفاظتي خود با خبر شدند.
با حضور ماموران در محل جنايت واقع در خيابان محمد علي جناح مشخص شد ساعتي پيش از آن يك دعواي گروهي در اين خيابان اتفاق افتاده كه طي آن جوان 23 سالهاي به نام داوود، به ضرب چاقو، جوان ديگري به نام محمد جواد را به قتل رسانده است. قاتل نيز پس از وارد كردن ضربات مرگبار از صحنه گريخته است.
با اطلاع موضوع به دادسراي جنايي تهران قاضي روشن بازپرس شعبه سوم اين دادسرا به همراه تيمي از كارآگاهان ويژه قتل پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شده و تحقيقات تخصصي خود را آغاز كردند.
درگيري شديد در قهوه خانه
ماموران جهت تحقيقات تكميلي ابتدا چهار نفر ديگر از افراد دخيل در اين درگيري گروهي به نامهاي طاها، تورج، حسین و میثم را بازداشت كرده و آنها را مورد بازجويي قرار دادند.
با شروع بازجوييها مشخص شد صبح روز حادثه داوود( متهم به قتل) در قهوه خانهاي در قصرالدشت مشغول كشيدن قليان بوده كه با دو نفر از متهمان دستگير شده درگيري لفظي پيدا كرده كه در ادامه كار به جدال فيزيكي بين آنها كشيده كه با پادرمياني حاضران دعوا خاتمه يافت اما اين دعوا منجر به ورود جراحتهايي به بدن دو متهم درگير با داوود شد.
مجروحين روانه بيمارستان ميشوند
بعد از پايان دعوا طرفين دعوا با داوود با دو نفر از دوستان خود به نامهاي حسين و محمدجواد( مقتول) تماس گرفته و از آنها خواستند مقداري پول با خود بياورند تا آنها بتوانند براي درمان به بيمارستان مراجعه كنند.اما در مسير بيمارستان داوود با يك پژو 207 آنها را تعقيب كرده و به قصد انتقام دو مرتبه با آنها گلاويز شده است و به سرعت چاقويي را از جيب خود بيرون آورده و با زدن ضرباتي كشنده به محمد جواد وي را كشته و به سرعت از محل فرار كرده است.
دو نفر از دستگير شدگان گفتند قاتل در قهوهخانه مست بوده و به بهانهاي بسيار بچگانه با آنها درگير شده است.
استمداد پليس از مردم
كارآگاهان پليس آگاهي در ادامه تلاشهاي خود را براي دستگيري داوود آغاز كردند اما با بيش از گذشت يك ماه از اين جنايت هنوز سرنخي از مخفيگاه متهم به دست نياوردهاند. براي همين قاضي پرونده دستور انتشار عكس متهم را صادر كرده و در ادامه سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرايم جنايی پلیس آگاهی پایتخت از تمامي افرادي كه هر گونه اطلاعي از مخفي گاه متهم دارند درخواست كرده به اداره دهم پليس آگاهي تهران در خيابان وحدت اسلامي مراجعه كرده يا با شماره تلفنهاي 51055510 یا 51055429 تماس گرفته و مطمئن باشند هويت آنها پنهان خواهد ماند.
*قتل ميهمان ناخوانده در دفاع از ناموس
مردي كه مدعي است در دفاع از ناموسش مرتكب قتل شده است از قصاص نجات يافت و به اتهام قتل شبه عمد به پرداخت ديه محكوم شد.
اين متهم كه علي نام دارد پيش از اين نيز محاكمه و از اتهام قتل عمد تبرئه شده بود اما قضات ديوانعالي كشور اين حكم را نپذيرفته بودند.
علي، شامگاه دوم تير سال 86 با كلانتري قرچك ورامين تماس گرفت و به ماموران گفت جواني را در خانهاش به قتل رسانده است. زماني كه ماموران در محل حاضر شدند پيكر بيجان پسر جواني به نام حبيب را مشاهده كردند و به بازجويي از صاحبخانه پرداختند. او مدعي شد در دفاع از ناموسش دست به چاقو برده است و مقتول در غياب وي براي برقراري رابطه با همسرش وارد خانه او شده بود.
ماموران در ادامه تحقيقات متوجه شدند همسر متهم به نام طيبه از مدتي قبل با حبيب به صورت تلفني در ارتباط بود. اين زن وقتي تحت بازجويي قرار گرفت ادعا كرد شب حادثه پسر جوان به زور وارد خانه او شد با اين وجود طيبه در دادگاه عمومي محاكمه و به اتهام رابطه نامشروع به 99 ضربه شلاق محكوم شد.
از سويي متهم به قتل بعد از تكميل تحقيقات مقدماتي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. در جلسه دادگاه درحاليكه نماينده دادستان جرم او را قتلعمد عنوان كرده و اوليايدم حبيب نيز خواستار قصاص وي شده بودند اين مرد بار ديگر حرفهايي را كه در بازجوييها زده بود تكرار كرد و در دفاع از خودش گفت: «من جوشكار هستم و روز حادثه در ساختماني در حال كار بودم كه مادرم تماس گرفت و گفت يكي از اقوام فوت شده است و بايد شب براي عرض تسليت به خانه آنها برويم من كارم را زودتر تعطيل كردم و به خانه رفتم بعد از اينكه موضوع را به همسرم طيبه گفتم از وي خواستم آماده شود و همراهم بيايد اما او گفت ميخواهد در خانه بماند و استراحت كند اين موضوع براي من جاي تعجب داشت چون طيبه از تنهايي ميترسيد و هيچوقت شبها در خانه تنها نميماند با اين حال حرفي نزدم و به راه افتادم.»
علي ادامه داد: «حدود ساعت 10 شب در حاليكه تازه به مجلس ختم رسيده بودم طيبه زنگ زد تا بپرسد كجا هستم. اين كارش هم شكبرانگيز بود براي همين مطمئن شدم در خانه اتفاقي افتاده است بدون اينكه حرفي به او بزنم بهسرعت به سمت منزلمان حركت كردم وقتي رسيدم سه بار زنگ در را به صدا درآوردم اما طيبه در را باز نكرد براي همين به ناچار از ديوار بالا رفتم و خودم را به داخل خانه رساندم به محض ورود متوجه شدم شرايط غيرعادي است دو بچهام خواب بودند و خانه به هم ريخته به نظر ميرسيد يك لحظه از حمام صداي آب شنيدم و به طرف آن رفتم ديدم طيبه با شير آب كلنجار ميرود او با ديدن من گفت دوش خراب شده است و از من خواست آن را تعمير كنم در همين هنگام چشمم به انباري افتاد و ديديم وسيلهاي كه آن را هميشه بالاي سقف كاذب ميگذاشتم روي زمين است شك كردم و داخل انباري رفتم در اين لحظه بود كه مقتول را با لباس زير ديدم آن لحظه پيچگوشتي دستم بود آن پسر با چاقو به من حمله كرد و من با پيچگوشتي ضربهاي به او زدم بعد از آشپزخانه چاقويي برداشتم درحاليكه آن پسر قصد داشت مرا بزند از خودم دفاع و ضربهاي را به او وارد كردم بعد از تمام شدن كشمكش وقتي به خودم آمدم فهميدم طيبه بچهها را برداشته و از خانه فرار كرده است من هم با پليس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.»
اظهارات اين مرد با گفتههاي همسرش همخواني داشت، طيبه پيش از آن با تاييد حضور مقتول در خانهشان گفته بود: «وقتي علي زنگ زد حبيب ترسيد و در انباري پنهان شد من هم دوش حمام را بهانه كردم تا سر شوهرم را گرم كنم و وقتي او آرام شد توضيح بدهم حبيب به قصد سرقت به خانه آمده است و هدف ديگري ندارد اما علي خودش حبيب را پيدا كرد و آنها با هم درگير شدند من هم در همين هنگام همراه فرزندانم از خانه فرار كردم.»
هيات قضات بعد از محاكمه اين مرد وارد شور شدند و او را از اتهام قتل عمدي تبرئه و به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت ديه محكوم كردند ولي اين حكم با اعتراض اوليايدم مقتول در ديوانعالي كشور نقض و متهم ديروز براي دومينبار محاكمه شد او باز هم همان حرفها را به زبان آورد و گفت: «من نميخواستم حبيب را بكشم اما وقتي او را با آن وضعيت در انباري كنار حمام ديدم نتوانستم تحمل كنم اول با پيچ گوشتي و بعد با چاقو ضرباتي را به وي وارد كردم.»
بنا بر اين گزارش، هيات قضات اين بار نيز بعد از شور حكم مشابهي را صادر و متهم را فقط به پرداخت ديه محكوم كردند.
*قتل مربی ورزش در خانه شاگردش
پرونده قتل مربي ورزشي كه نيمه شب به طور مرموزي در خانه يكي از شاگردانش از پا درآمده بود، با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري استان البرز ارسال شد.
در اين جنايت مرموز كه سحرگاه هفتم مرداد 89 در يك مجتمع مسكوني در حوالي ملارد شهريار رخ داد پسر 25 سالهاي با ضربههاي كارد مرد 46 سالهاي به نام مراد به قتل رسيد.
مأموران پليس ملارد نيز به دنبال تماس مرد صاحبخانه در محل جنايت حاضر شده و با جسد خونآلود قرباني در حمام خانه روبهرو شدند.
در ادامه «مراد» - صاحبخانه – با اعتراف به قتل گفت: از يك سال پيش همسرم بناي ناسازگاري گذاشته بود و تمكين نميكرد. در عين حال هم مدام درگيري و مشاجره راه ميانداخت اما به خاطر حفظ آرامش 3 فرزندمان با كار در تهران خودم را سرگرم كرده بودم تا كمتر در خانه حضور داشته باشم.
اما از چندي قبل به رفتار و حركات همسرم مشكوك شدم. وقتي هم براي طلاق اصرار كرد مطمئن شدم با مردي رابطه پنهاني دارد. تا اينكه يكي از همسايهها مرا از رفت و آمدهاي مشكوك مرد جواني به خانهام باخبر كرد.
وقتي از «ليلا» درباره مرد ناشناس پرسيدم او مدعي شد مربي باشگاه ورزشي پسرمان، دخترمان را پسنديده و از او خواستگاري كرده و برخي مواقع به خانه رفت و آمد دارد. در حالي كه با شنيدن حرفهاي عجيب و متناقض همسرم حس بدي داشتم از وي خواستم پاي مرد غريبه را از خانه ببرد.
حال آنكه متوجه شدم دخترم علاقهاي به پسر مورد نظر ندارد. به همين خاطر اختلافهايمان عميقتر شد تا اينكه به ناچار از يك همسايه خواستم در صورت رفت و آمد مرد غريبه به خانهام مرا باخبر كند.
شب گذشته اضطراب عجيبي داشتم حدود ساعت 3 صبح به پمپ گاز نزديكي محل كارم رفتم. اما حس ميكردم اتفاق بدي در خانهام افتاده چراكه دلشوره شديدي داشتم، بنابراين بيخبر راهي خانه شدم اما وقتي كليد انداختم در باز نشد. به همين خاطر از داخل ماشين چاقويي برداشتم و زنگ زدم.
پسرم هراسان در را باز كرد اما سعي كرد مرا به بهانهاي سرگرم كند. با اين حال حس ناشناختهاي مرا به طرف حمام خانه كشيد. پس از باز كردن در ناگهان مرد قوي هيكلي با مشت به طرفم حمله كرد، همسر و فرزندانم هم به او كمك ميكردند. به همين خاطر چاقو كشيدم و چند ضربه به مرد غريبه زدم، بعد هم پليس را خبر كردم.
از سوي ديگر خانواده متهم با چهرهاي آشفته و مضطرب ادعاهاي وي را بياساس و ناشي از سوءظن دانستند. همسر وي با ناراحتي گفت: ازدواجم با «مراد» ناخواسته و تحميلي بود. حتي شب عروسي قصد خودكشي داشتم و مقدار زيادي هم قرص خوردم اما زنده ماندم. اوايل زندگي همراه مادرشوهرم در يك خانه بوديم به همين خاطر آنها خيلي عذابم دادند. چند بار هم تصميم به جدايي گرفتم تا اينكه خواهرم خانهاي برايمان اجاره كرد و بچهدار شديم. در اين سالها همسرم خرجي نميداد و فقط خريد ميكرد. چند بار درخواست طلاق كردم و دو ماه پيش هم به دادگاه رفتيم تا توافقي جدا شويم. اما شوهرم منصرف شد و من ناراحت و غمگينتر از هميشه به خانه برگشتم تا اينكه با مقتول كه مربي باشگاه پسرم بود آشنا شدم.
به دليل بيمهري شوهرم و بدرفتاريهايش به مقتول علاقهمند شدم و براي وادار كردن شوهرم به جدايي رفتارهايي نشان دادم كه از من بيزار شده و راضي به طلاق شود. شب گذشته هم مرد جوان به اصرار پسرم به خانه ما آمد و بچهها همگي در حال تماشاي فيلم سينمايي بودند كه شوهرم سر رسيد. پسرم از ترس، مهمانش را به حمام فرستاد و او را مخفي كرد اما متأسفانه اين اتفاق شوم افتاد.
پسر جوان خانواده نيز گفت: «از پدرم بيزار بوديم چراكه او خشن و تندخو بود و هميشه ما را در سختي و تنگنا قرار ميداد. او مانع ادامه تحصيلم شده و مرا به زور به كارگري ميفرستاد تا تحقيرم كند تا اينكه با مرد جوان آشنا شدم. او برخلاف پدرم از من حمايت ميكرد و همه جا كنارم بود. بنابراين با اصرار زياد او را به خانه دعوت ميكردم. اما او هيچ رابطهاي با مادرم نداشت و اظهارات پدرم ناشي از سوءظن و تفكراتش است.» بدين ترتيب پس از تحقيقات كارآگاهان ويژه جنايي اداره آگاهي كرج و بازپرس جنايي، عامل جنايت در حضور تيم تحقيق، صحنه جنايت را بازسازي كرد.
از سوي ديگر با شكايت پدر و مادر مقتول، «مراد» - عامل جنايت - به اتهام قتل عمد و همسرش «ليلا» به اتهام «رابطه نامشروع» با قرار بازداشت موقت روانه زندان شده و پرونده جنايت با صدور كيفرخواست روي ميز قضات شعبه اول دادگاه كيفري استان البرز قرار گرفت.
در حالي كه پزشكي قانوني سلامت روحي، رواني مرد جنايتكار را تأييد كرده قاضي «هدايت رنجبر» - رئيس دادگاه - دستور تعيين وقت محاكمه با حضور 4 قاضي مستشار و شاهدان حادثه را صادر كرده است.