به گزارش «شیعه نیوز»، شرق نوشت: «الدُرّه» در عربی به معنی «گوهر» است اما از نگاه کویت، جواهری است که در کف دریا میدرخشد اما دستش به آن نمیرسد. میدان گازی بزرگ دُرّه در خلیج فارس میان کویت، عربستان سعودی و ایران قرار گرفته است. تحولات و ادعاهای اخیر از جمله توافق ماه مارس سعودی و ایران برای عادیسازی پیوندهای دیپلماتیک، دوباره این پرسش جنجالی را پیش آورده که چه کسی این گنج را به چنگ خواهد آورد
مؤسسه کشورهای عربی خلیج فارس در تحلیلی نوشت: «الدُرّه» در عربی به معنی «گوهر» است اما از نگاه کویت، جواهری است که در کف دریا میدرخشد اما دستش به آن نمیرسد. میدان گازی بزرگ دُرّه در خلیج فارس میان کویت، عربستان سعودی و ایران قرار گرفته است. تحولات و ادعاهای اخیر از جمله توافق ماه مارس سعودی و ایران برای عادیسازی پیوندهای دیپلماتیک، دوباره این پرسش جنجالی را پیش آورده که چه کسی این گنج را به چنگ خواهد آورد.بخشی از دُرّه در آبهای ساحلی منطقه بیطرف میان کویت و عربستان سعودی قرار دارد که در نگاه اول، حکایت از تقسیم برابر این منابع میان دو کشور دارد اما درحالیکه مرزهای دریایی ایران و عربستان سعودی در سال ۱۹۶۸ نشانگذاری شد، منطقه بیطرف ایران و مرزهای آبیاش با کویت همچنان محل اختلاف است. ایران میگوید که بخشی از این حوزه گازی که آن را آرش مینامد، در قلمرویش قرار دارد. کویت میگوید که نشانگذاری ایران از مرزهای آبی، جزیره فایلکه کویت را نادیده میگیرد. کارشناسان ایرانی اما پافشاری دارند که نشانگذاری مرزهای دریایی، تابع موقعیت فلات قاره است و نه مرز زمینی. این نشانگذاری تعیینکننده دعوای حقوقی و میزان سهم هر یک از طرفهاست.کویت و عربستان سعودی در مارس ۲۰۲۲ به توافق اولیهای بر سر توسعه این میدان گازی دست یافتند و در هفته گذشته، هر دو از تهران خواستند که به گفتوگوها بر سر نشانگذاری مرزهای دریایی بپیوندد. کویت بر این موضع تأکید کرد که فقط این کشور و عربستان سعودی مالکیت این میدان را در اختیار دارند؛ هرچند دیپلماتهای کویتی در ماه مارس گفتوگوهایی با ایران بر سر نشانگذاری مرزهای آبی داشتند.
این میدان گازی حدود ۱۰ تا ۱۳ تریلیون فوت مکعب گاز دارد و میتواند روزانه یکمیلیارد فوت مربع گاز و ۸۴ هزار بشکه میعانات گازی، که عملا یک نفت بسیار سبک است، تولید کند. گاز این میدان بهطور خاص برای ایران و عربستان سعودی از اهمیت کمتر اما برای کویت از اهمیت بیشتری برخوردار است که در سال ۲۰۲۲ روزانه ۱.۲۹ میلیارد فوت مکعب گاز تولید کرد؛ حال آنکه مصرف روزانهاش ۲.۱ میلیارد فوت مکعب است. کویت همچنین حجم بزرگی از سوخت نفت را برای تولید برق مصرف میکند و متکی به واردات گاز مایع هم هست. در چارچوب توافق مارس گذشته میان کویت و سعودی، این دو کشور گاز حاصله از میدان الدره را بهطور مساوی تقسیم میکنند و آن را با خطوط لوله جداگانه به قلمروی خود انتقال میدهند. بااینحال، با توجه به اینکه دعاوی ایران یک مانع بهشمار میرود، آنها هنوز عملیات توسعه این میدان را آغاز نکردهاند.محسن خجستهمهر، رئیس شرکت ملی نفت ایران، در ماه ژوئن گفت ایران و عربستان سعودی همکاریهای اولیه در میدانهای مشترکشان را آغاز کردهاند اما همچنین اعلام کرد که ایران آماده حفاری در میدان آرش است و اینکه یک طرح توسعه در این زمینه تسلیم هیئتمدیره شرکت ملی نفت شده است. ایران میگوید که ۲۸ میدان مشترک نفت یا گاز با کشورهای عربی همسایهاش دارد که دستکم چهار مورد آن میان ایران و عربستان سعودی مشترک است که دو میدان آن فقط در بخش سعودی تولید دارد و یکی از آنها هم تولیدی ندارد. تولید چهارمین حوزه مشترک یعنی میدان عظیم مرجان، درحالحاضر توسط شرکت آرامکوی سعودی با سرمایهگذاری حداقل ۲۱ میلیارد دلاری، درحال افزایش از ۵۰۰ هزار بشکه به ۸۰۰ هزار بشکه در روز است و یک نقطه کانونی در طرحهای افزایش تولید سعودی بهشمار میآید. بخش کوچکی از این میدان هم تا قلمروی ایران امتداد دارد که میدان فروزان نامیده میشود و روزانه حدود ۴۰ هزار بشکه تولید دارد اما دو کشور بخشهای مربوط به خود را بهصورت رقابتی توسعه میدهند و هیچ برنامه مشترکی برای توسعه آن یا چارچوبی برای تقسیم منابعش ندارند؛ شرایطی که برای ایران که بخش بسیار کوچکتری از میدان را در اختیار دارد، یک امتیاز محسوب میشود.
برعکس، ایران بخش بزرگتری از میدان گازی فرزاد ب را در اختیار دارد؛ یعنی دوازدهونیم تریلیون فوتمکعب. اما عربستان بخش مربوط به خود یعنی حصبه را توسعه داده که طبق گزارشها، حدود سه تریلیون ذخیره گازی دارد؛ حال آنکه ایران هنوز پیشرفتی در توسعه سهم خود از این میدان نداشته است. فرزاد الف هم توسعهنیافته باقی مانده و این فقط عربستان سعودی است که از آن بهره میبرد و آن را میدان عربیه مینامد.
سرانجام به میدان نفتی اسفندیار میرسیم که بخشی از آن تا منطقه بیطرف سعودی گسترش دارد و به نام لولو شناخته میشود اما هیچیک از دو کشور آن را توسعه ندادهاند. در آگوست ۲۰۲۲، شرکت نفت ساحلی ایران گفت اسفندیار را در سه سال آینده توسعه خواهد داد. اگر ریاض و تهران واقعا بخواهند بر شالوده روابط تازهشان بنا کنند، احتمالا زمینههای آسانتری از همکاریهای مرتبط با حوزه انرژی وجود دارد؛ برای نمونه در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر یا نمکزدایی از آب. آنها اگر هم مصمم به توسعه یک میدان مشترک باشند، به دلیل تحریمهای آمریکا به مانع خواهند خورد و به فرض عبور از این موانع، احتمالا در چارچوب یک توافق محدود تازه میان ایران و آمریکا، همه میدانهای مشترکی که نامزد توسعه مشترک هستند، با مشکلاتی دست به گریبان خواهند بود. لولو – اسفندیار که در هر دو طرف توسعهنیافته مانده، بهترین مورد است اما منابع شناختهشدهاش، چندان زیاد نیست و البته در اینجا هم با همان مشکل دعاوی مرزی مشابه منطقه بیطرف الدره سروکار خواهند داشت.
ممکن است دو طرف سازشی کرده و توافق کنند که هزینهها و درآمدهای حاصله را بدون پیشداوری درباره حاکمیت سرزمینی تقسیم کنند. این «مناطق توسعه مشترک» گاه میتواند راهحلی معقول بر سر دیگر نواحی دریایی نفتخیز مورد منازعه باشد.
شاید کویت مضطرب باشد که در بافت روابط دوستانهتر ریاض و تهران، بازنده شود اما بیشترین دستاورد را هم از توسعه برابر الدره خواهد داشت. به نظر نمیرسد که ایران، چندان تمایلی به یک همکاری سریع داشته باشد و بیانیههای سعودی هم موکدا از موضع کویت حمایت میکند؛ بنابراین کویت نباید نگرانی زودرسی داشته باشد. اما در یک فضای سازندهتر در خلیج فارس استقبال از راهحلهای خلاقانه میتواند سرانجام به کویت و همسایگانش کمک کند که گوهر را به چنگ آورند.
انتهای پیام