به گزارش «شیعه نیوز»، پیتر برگن، تحلیلگر امور امنیت ملی در سیانان که در کارنامهاش تدریس در دانشگاه و تالیف کتاب «ظهور و سقوط اسامه بنلادن» نیز دیده میشود، در گفتگوی پیشرو- که با علی میثم نظری، رئیس روابط خارجی جبهه مقاومت ملی افغانستان انجام گرفته- به امکان موفقیت نیروهای مقاومت افغانستان در برابر طالبان پرداخته است.
این گفتگو را میخوانیم:
در آگوست 2021 آمریکا تمام نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کرد و طالبان را قادر ساخت بر این کشور مسلط شود. از آن زمان به بعد، طالبان توانسته با ایجاد یک حکومت افراطی زنان را از اکثر مشاغل بازداشته و دختران بالای 12 سال را از رفتن به مدرسه منع کند. این گروه همچنین روابط نزدیک خود را با گروههای تروریستی از قبیل القاعده حفظ کرده است.
کنترل طالبان بر افغانستان امروز بیشتر و کاملتر از روزهای قبل از حملات 11 سپتامبر است. طالبان امروز در قیاس با بیست سال پیش- که قدرت را در دست داشت- تسلیحات بیشتر و بهتری نیز دارد و توانسته زرهپوشها و تفنگهای M16 بهجای مانده از ارتش آمریکا را هم در اختیار بگیرد. با این حال در تمام سال گذشته گروهی به نام جبهه مقاومت ملی به فرماندهی احمد مسعود پسر احمد شاه مسعود فرمانده افسانهای ضدطالبان- که دو روز قبل از حملات ۱۱ سپتامبر توسط بمبگذاران انتحاری القاعده ترور شد- توانسته با راهاندازی نوعی جنگ چریکی علیه طالبان، از تسلط تمام و کمال این گروه بر سراسر افغانستان جلوگیری کند.
در گفتگویی که در ادامه میآید؛ علی میثم نظری رئیس روابط خارجی جبهه مقاومت ملی تلاش دارد به این پرسش جواب دهد- که آیا واقعاَ میتوان در برابر طالبان مقاومت کرد؟ نظری همچنین به این نکته اشاره کرده که مقاومت در شش ولایت عمدتاَ شمالی افغانستان با 4000 جنگجوی آموزشدیده و کارآزموده در جریان است، ولی تاکنون هیچ کشوری کمترین حمایت تسلیحاتی یا اقتصادی و مالی از جنبش مقاومت به عمل نیاورده است. در این میان تاجیکستان همسایه شمالی افغانستان تنها کشوری است که از جنبش مقاومت حمایت سیاسی کرده است. گفتگوی سیانان با نظری در این جمهوری شوروی سابق انجام گرفته است…
پیتر برگن: در پاسخ کسانی که میگویند جنبش مقاومت ملی بدون حمایت نظامی و اقتصادی دیگر کشورها شانس زیادی برای مقابله با طالبان- بهشدت مسلح- ندارد، چه میگویید؟
علی میثم نظری: در تاریخ مقاومت در افغانستان هیچگاه شاهد حمایت خارجی نبودهایم. حتی مقاومت فرمانده احمد شاه مسعود فقید در برابر شوروی هم با امکانات محدودی آغاز شد و او به این شکل بود که توانست ارتش قدرتمند سرخ را شکست دهد. بنابراین حالا هم برای آغاز مبارزه برای حفظ ارزشها و حقوق خود، الزاماً نیازی به کمک و حمایت بینالمللی نداریم- و این شیوه مقاومت در برابر طالبان در سال گذشته توانست پتانسیل خود را نشان دهد. در این میان مشخص است که به دلیل طرز فکر طالبان درباره موضوعاتی چون حقوق زنان، حقوق بشر، دموکراسی و تروریسم نمیتوان روی روشهای سیاسی برای پایان دادن به درگیری در افغانستان حساب باز کرد. در واقع یا باید کشور را آزاد کنیم و یا این که طالبان را مجبور به پذیرش روند صلح کنیم.
پیتر برگن: بعد از خروج آمریکا از افغانستان تنها جبهه مقاومت ملی در برابر طالبان مقاومت کرد- که آن هم به نظر میرسید بینتیجه خواهد بود. ولی حالا ظاهراً مقاومت دوباره افزایش یافته است. میتوانید برای مخاطبان ما تاریخچه اتفاقات سال گذشته را روایت کنید؟!
نظری: اتفاقی که افتاد این است که بعد از تصرف کابل توسط طالبان در نیمه آگوست 2021، مقاومت اواسط سپتامبر 2021- با حضور هزاران نیروی سابق امنیتی و نظامی افغان در درههای پنجشیر و اندراب- آغاز شد. اوایل نیروهای مقاومت یک جنگ متعارف را با سلاح و تانک علیه طالبان انجام دادند، ولی به زودی متوجه شدیم که بدون حمایت بینالمللی ادامه جنگ متعارف با طالبان دشوار است. به خصوص که پنجشیر و اندراب هیچ مرز مشترکی با کشورهای همسایه ندارند- و همین هم تامین آذوقه و امکانات و تجهیزات را بسیار مشکل میکند.
بنابراین احمد مسعود و شماری از فرماندهان به این نتیجه رسیدند که جنگ متعارف با طالبانی که میلیاردها دلار تسلیحات و تجهیزات داشتند، غیرممکن است. آن هم در حالی که هیچ حمایت منطقهای و بینالمللی از مقاومت وجود نداشت؛ البته جز حمایتهای سیاسی و اخلاقی مختصر کشورهایی مانند تاجیکستان. پس برای بقا باید استراتژی خود را از یک جنگ متعارف به یک جنگ نامتعارف تغییر میدادیم و همان رویکردی را که در دهه 1980 در جنگ با شوروی در دستور کار قرار داده بودیم، اتخاذ میکردیم- که این کار را هم کردیم و دستور عقبنشینی نیروهای مقاومت به سوی درههای دورافتاده پنجشیر را دادیم که در دهه 1980 نیز از آنها به عنوان پایگاه استفاده شده بود.
بر اساس این استراتژی نیروهای مقاومت در زمستان گذشته در شش ولایت پنجشیر، کاپیسا، بغلان، بدخشان، تخار و پروان در شمال افغانستان حضور نظامی داشت. جبهه مقاومت همچنین دوری تدریجی فرماندهانی مانند مولوی مهدی- تنها فرمانده شیعه طالبان- از این گروه را به دقت دنبال میکرد و داشت با اعتماد بهنفس کافی خود را آماده آغاز حملات بهاری میکرد و میدانست طالبان خواهند فهمید که با شکست استراتژیک مواجه شدهاند. حالا هم میخواهیم طالبان بفهمند که در شمال با شکست استراتژیک مواجه خواهند شد و نخواهند توانست تسلط خود را- به روش حال حاضر- حفظ کنند. یعنی طالبان باید بداند که دیگر قادر نخواهد بود شمال را با نیروی مهاجم سرکوبگری که بومی شمال نیست، در اشغال نگاه دارد. به خصوص که مقاومت توانسته با نیروهایی که بعد از حمله به جنگجویان قندهاری و هلمندی طالبان- که برای جنگ در کوه آموزش ندیدهاند- به مواضع خود بازمیگردند، تلفات خود را بسیار پایین نگه دارد.
پیتر برگن: نقاط قوت طالبان را در چه میدانید؟
نظری: قدرت طالبان در حال حاضر در این است که آنها تسلیحات و مهمات نامحدودی در اختیار دارند- که از نیروهای آمریکایی بهجا مانده است. آنها همچنین متحدان جهادی قدرتمندی دارند و با گروههای تروریستی منطقهای و بینالمللی از قبیل جماعت انصارالله، جنبش اسلامی ازبکستان، طالبان پاکستان و القاعده شریک شدهاند و افغانستان را به پناهگاه تروریسم تبدیل کردهاند. به عنوان مثال طالبان در حال حاضر گروه تروریستی جماعت انصارالله- متشکل از اتباع تاجیکستان- را با تجهیزات، تسلیحات و مهمات آمریکایی تجهیز کرده و کنترل مرز تاجیکستان را به آنها سپردهاند.
پیتر برگن: جبهه مقاومت ملی چه؟ آیا میتوانید درباره نقاط قوت جبهه مقاومت ملی نیز صحبت کنید؟
نظری: اول اینکه ما از حمایت مردمی و مشروعیتی که داریم، لذت میبریم و به وضوح میبینیم که مردم مقاومت را به عنوان تنها گزینه برای به دست آوردن آزادی مجدد به رسمیت شناختهاند. دومین نقطه قوت ما هم داشتن نیروهای توانمند است. در واقع این که شاخه نظامی جبهه مقاومت ملی از شهروندان عادی تشکیل نشده و متشکل از نظامیان سابق و به عبارت بهتر سربازان و افسران حرفهای است که توسط آمریکا و ناتو آموزش دیده و دو دهه علیه طالبان جنگیدهاند و به خوبی طرز فکر و ذهنیت این گروه را میشناسند، نقطه قوت ماست. تعداد این نظامیان در حال حاضر حدود 4000 نفر است. دیگر نقطه قوت ما را هم میشود رهبری قوی دانست. در این زمینه باید گفت که طالبان به چند دسته رقیب تقسیم شده است. ما اما همگی به یک فرد وفاداریم و با یک نفر بیعت کردهایم.
پیتر برگن: منظورتان احمد مسعود است؟!
نظری: بله.
پیتر برگن: نظر شما درباره رهبری اشرف غنی رئیسجمهور سابق افغانستان چیست؟
نظری: غنی رهبر ضعیفی بود و از زمانی که رئیسجمهور شد روند تجزیه افغانستان آغاز شد. غنی وقتی به ریاستجمهوری رسید، چون به کسی اعتماد نداشت، تنها به دایره کوچکی از مشاورانی که در اطراف خود داشت، تکیه کرد. او همچنین وزارتخانهها را تضعیف کرد و تمام اختیارات را به ارگ ریاستجمهوری سپرد. او حتی تصمیمات نظامی و سیاسی را به تنهایی اتخاذ کرد و در واقع همه چیز را از سال 2014 به بعد در اختیار داشت. نکته جالب این که غنی حتی به نیروهای مسلح خود نیز اعتماد نداشت و بنابراین شروع به پاکسازی ارتش کرد و با کنار گذاشتن افسران توانا، امور نظامی را به چند نفر وفادار سپرد- که در ادامه هم تسلیم طالبان شدند.
پیتر برگن: درباره تاثیرات توافق صلح دوحه در سال 2020- که بین دولت ترامپ و طالبان منعقد شد و در ادامه به خروج آمریکا از افغانستان در زمان ریاستجمهوری بایدن منجر شد- صحبت میکنید؟!
نظری: درباره توافق دوحه تنها میتوان گفت که یک فاجعه بود. البته این هشدار را یک سال قبل از امضای توافق به مقامات آمریکایی نیز گفته بودیم- که کنار گذاشتن دولت منتخب افغانستان از مذاکرات با طالبان در واقع چیزی جز گرفتن مشروعیت از دولت و اعطای آن به طالبان نیست و پس از توافق با آمریکا، طالبان دیگر با ما مذاکره نخواهد کرد.
پیتر برگن: مقاومت آیا در حال حاضر از کمک خارجی برخوردار است؟
نظری: متاسفانه نه. هیچ کشوری حاضر به حمایت از مقاومت نیست. پیام ما به کشورهای مختلف ولی این است که افغانستان درگیر جنگ داخلی نیست- و به عبارت بهتر این طرز فکر که کمک به جبهه مقاومت ملی میتواند به جنگ داخلی دامن بزند، اشتباه است. چرا که نیروهای مقاومت ملی افغانستان در حقیقت همچنان دارند جنگ جهانی علیه تروریسم را ادامه میدهند. وقتی گروههای تروریستی منطقهای و بینالمللی آشکارا به طالبان کمک میکنند، پس چگونه میتوان درگیریهای افغانستان را به عنوان جنگ داخلی توصیف کرد؟ این در حالی است که باید نبرد ما با طالبان را به عنوان تلاشی برای ریشهکن کردن تروریسم در نظر گرفت. به خصوص که نادیده گرفتن مسایل افغانستان و ریشه گرفتن تروریسم در این کشور تنها منافع مقاومت را تهدید نمیکند، بلکه تهدیدی عظیم برای امنیت جهان نیز هست.
و البته تحولات اخیر افغانستان، به ویژه حمله پهپادهای آمریکا به ایمن الظواهری رهبر القاعده به بهترین وجهی نشاندهنده عمق و اندازه حضور تروریسم در افغانستان است. در واقع در حال حاضر جبهه مقاومت ملی آخرین نیروی ضدتروریستی است که در افغانستان باقی مانده است.
پیتر برگن: چه چشماندازی از آینده دارید؟ به خصوص که طالبان در قیاس با روزهای پیش از 11 سپتامبر کنترل مناطق بیشتری از افغانستان را در دست گرفته و مسلحتر از قبل نیز هستند…
نظری: چیزی که مسلم است این که ما در نهایت کشور را آزاد خواهیم کرد. افغانستان در طول تاریخ شاهد رژیمهای سرکوبگر زیادی بوده که دوام چندانی نداشتهاند. اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم که چشمانداز ما برای آینده افغانستان یک جمهوری دموکراتیک غیرمتمرکز است که در آن تک تک شهروندان بدون در نظر گرفتن نژاد، مذهب و جنسیت از حقوق برابر برخوردار خواهند بود. افغانستانی که در آن تکثر سیاسی و فرهنگی وجود خواهد داشت و فرصتهای یکسانی به مردان و زنان داده خواهد شد.
یکی از اشتباهات مهم سیستم سیاسی در 20 سال گذشته این بود که قدرت و تصمیمگیری به یک فرد سپرده شده بود و جز رئیسجمهور بقیه کنار گذاشته شده بودند. سیستمی که شکننده بودنش را در 15 اوت 2021 دیدیم- که چگونه به محض فرار اشرف غنی، کل نظام سیاسی مانند خانهای پوشالی فرو ریخت. در واقع دلیل فروپاشی سریع نظام به دلیل تمرکز موجود در سیستم سیاسی کشور بود.
با گذشت زمان، احزاب و نیروهای سیاسی بیشتری متوجه خواهند شد که آشتی با طالبان غیرممکن است. این گروه در حقیقت یک سال فرصت داشتند تا احزاب و شخصیتهای سیاسی را جذب کرده و یک دولت فراگیر تشکیل دهند- که البته نتوانستند این کار را انجام دهند. بنابراین احزاب و شخصیتهای دیگر هم به این عقیده خواهند رسید که مقاومت تنها گزینه در افغانستان حال حاضر است.
منبع ترجمه:
https://edition.cnn.com/2022/08/30/opinions/nazary-anti-taliban-resistance-afghanistan-bergen
انتهای پیام