به گزارش «شیعه نیوز»، نشریه ایتالیایی ایلمانیفستو در گزارشی، درباره افغانستان تحت کنترل طالبان- در حوالی یک سالگی تسلط طالبها- نوشته. گزارشی که توصیفی از اوضاع کشوری دارد که تا همین یازده- دوازده ماه پیش یک کشور نرمال با شرایطی نرمال بود که در اثر حملات ناگهانی طالبان فروپاشید.
در گزارش ایلمانیفستو میخوانیم:
پرچمهای سفید امارت اسلامی، این روزها، حتی پیش از یک ساله شدن تسلط طالبان، فرسوده شده و در حال پارهشدن هستند. طالبان اینجا در هرات در 12 ماه اوت 2021 پس از چندین روز درگیری سخت وارد شهر شد. یعنی در در اوایل مرداد. با این که شعارهای «الله اکبر» که از پشت بام خانهها به گوش میرسید، چند هفته پیش از این تاریخ این تصور را به وجود آورده بود که شهر تسخیر شده است اما به هر حال در هرات تسخیر شهر تا مردادماه به طول انجامید و چند روز بعد از آن هم طالبان در کابل به ارگ ریاست جمهوری رسیدند- و همه چیز به پایان رسید.
شیر احمد عمار مهاجر، مسئول همسایگان غربی افغانستان در وزارت خارجه این کشور به ایلمانیفستو میگوید: «ما مجبور بودیم برای محافظت از مردم کارهای زیادی انجام دهیم، به هر حال هیچ نهادی باقی نمانده بود و همه چیز فرو ریخته بود».
شیر احمد عمار مهاجر منطقه مدیریت خودش را به دلیل داشتن مرزهای مشترک با ایران و ترکمنستان منطقه مهمی میداند. این مقام دولتی همچنین از روابط کشورش با جمهوری اسلامی ایران ابراز نارضایتی میکند و میگوید که «این روابط اگر چه آنطور که میخواهیم خوب نیست، ولی در حال بهبود است و همین هم امیدوارکننده است».
مهاجر از تخاصم جامعه جهانی به ویژه واشنگتن با افغانستان ابراز تاسف میکند. او خواستار آزادسازی وجوه بانک مرکزی افغانستان است- حدود 9 میلیارد دلار که 7.2 میلیارد دلار آن در آمریکاست. استدلال مهاجر در ماههای اخیر بارها از زبان طالبان دیگر نیز تکرار شده است: «در تمام این مدت امارت اسلامی افغانستان به توافق دوحه- که در فوریه 2020 با آمریکاییها امضا شد- احترام گذاشته و هنوز هم احترام آن را حفظ کرده است. به دلیل پایبندی طالبان هم بود که خروج امن نیروهای آمریکایی ممکن شد- که البته قرار بود این امر در ازای حضور طالبان در گفتگوهای صلح با دیگر بازیگران سیاسی افغانستان روی دهد».
مهاجر اما مدعی است که آمریکا بعد از خروج به وعدههایش عمل نکرده است: «ما به زور به قدرت نرسیدهایم. ما برای امنیت مردم وارد عمل شدیم. این آمریکاییها هستند که به پیمانها احترام نمیگذارند و نمیخواهند دولت ما را به رسمیت بشناسند».
الان دیگر طالبان همه افغانستان را در دست دارند. مثل هرات- که این جا نیز همه چیز در دست طالبان است. از تجارت فرامرزی گرفته تا فعالیتهای گمرکی. ریاست گمرک را طالبی با قامتی بلند و نگاهی مشکوک بر عهده دارد. او زیاد صحبت نمیکند- نامش سعید است. از ولایت قندهار. در پاسخ این که «وصولی ماهانه گمرک چقدر است؟»؛ میگوید که تعداد آن مشخص نیست. در پاسخ به این هم که «ماهانه چند کامیون از مرز اسلامقلعه عبور میکنند؟»؛ میگوید که حداقل 2000، نه حداقل 3000 کامیون از این مرز میگذرند. در پاسخ مقاماتی که به هم نگاه کرده و سعی میکنند مداخله کنند، طالب کمحرف آمارش را تصحیح میکند: «بین 3000 تا 6000».
سکوتی طولانی به دنبال ادعای مقام طالب پیش میآید: «قبلاً 80 درصد مالیاتها به فساد ختم میشد. اکنون 100 درصد به خزانه امارات اسلامی میرود».
بیرون در پارکینگ بزرگی که صدها کامیون و تریلیهای بزرگ بار را در خود جای داده، برخی از مراجعین و رانندگان این موضوع را تأیید میکنند: «دیگر رشوهای در کار نیست، اما اقتصاد در بنبست و رکود گرفتار شده است و پولی در میان نیست. چون مردم 50 درصد کمتر از قبل کار میکنند».
بیرون از هرات، یک پایگاه نظامی هست که برای سالهای طولانی در اختیار نیروهای ایتالیایی بود- که تحت دستور ناتو مسئولیت کل مناطق غربی افغانستان را بر عهده داشتند. حالا این پایگاه نیز در دست طالبان است. اینجا همان جایی است که در روز هشتم ژوئن سال گذشته وزیر دفاع ایتالیا پرچم ایتالیا را پایین آورد. آن روز لورنزو گورینی با همراهی 40 روزنامهنگار از سربازان ایتالیایی تشکر کرد که توانستند «نیازهای مردم افغانستان و نهادهایشان را درک کرده و آنها را در مسیر ساختن یک کشور امنتر، آزادتر و دموکراتیکتر همراهی کنند».
رانندهای که در ازای 500 افغانی (حدود 5 یورو) ما را در عرض سه ساعت و نیم از هرات به فراه میبرد، در طول مسیر میگوید: «این جاده هیچوقت تا این حد امن نبوده». این شعار مورد علاقه طالبان- در هر رتبه و نقشی- است: «امنیت چطور؟ میبینید زیر نظر امارت اسلامی چه امنیتی ایجاد شده است»؟!
کنار جاده، در مسیر رو به جنوب، چند چادر کوچی متعلق به کوچنشینان پشتون وجود دارد. پستهای نظامی کوچک متروک، پر از سوراخ گلوله، هنوز نشانههای جنگ را با خود دارند. بزرگترها که هنوز فعالاند، هدیه بزرگی برای طالبان هستند. این مناطق که در گذشته همواره شاهد درگیری و نبرد میان سربازان ایتالیایی و طالبان بودند، اکنون آرام هستند. خورشید در حال غروب است. ماشینهای زیادی در خیابانها نیست…
چشمانداز در حال تغییر است: همهچیز گرمتر و خوشآیندتر میشود و رنگها به زرد شنی برمیگردند. در کنار جاده، کشاورزان، از پیر تا کودک، در حال چیدن میوه و برداشت غلات هستند. مرد جوانی هنگام عبور از یک خندقمانند دست خود را به سوی همسرش دراز می کند. تابلویی ورودی شهر پر از جای شلیک گلولههای مختلف است. مجاهدین مسلحی که این پاسگاه را اداره میکنند خسته به نظر میرسند و حتی یک نگاه هم به ما نمیکنند. در مرکز شهر، در زیر یک میدان بزرگ شبیه یک سبد میوه یک پلیس ادای اداره ترافیک را درمیآورد. مقر ریاست اطلاعات و فرهنگ نیز چندان دور نیست. هر جا بروی، نشانی از مجاهدین را خواهی دید. به دیدار مولوی عبدالحی سباوون میرویم که قبلاً از آمدن ما خبردار شده بود.
او توضیح میدهد که در فراه مدام گروهی به دنبال ما خواهند آمد. «این برای امنیت خود شماست- تا احساس آرامش داشته باشید». ما راضی به این کار نیستیم و اعتراض میکنیم: «مردم اگر طالبان را کنار ما ببینند، صادقانه صحبت نخواهند کرد. آنها در بیان آزادانه نظرات خود احساس آرامش و آزادی نخواهند کرد». بحثمان برای مدت طولانی ادامه پیدا میکند و در نهایت به سازش ختم میشود: «آنها دور از شما خواهند ایستاد- در فاصلهای که کسی متوجه ارتباطشان با شما نشود. با این حال حواسشان به شما خواهد بود- تا مطمئن شوند که قرار نیست هیچ اتفاقی برای شما بیافتد».
آیا این به این معناست که امارت اسلامی طالبان آنقدر که طالبان ادعا میکند امن نیست؟ «نه، همه جا امنیت است. اما اینجا در فراه هیچ خارجی را نمیبینی، و بنابراین نمیدانی مردم چه واکنشی نشان خواهند داد».
تلاش زیادی میکنیم تا بحث با این مقام طالبان را به موضوعات دیگری سوق دهیم. مولوی در این فاصله اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و پاسخهایش واضحتر شده است. اولین لبخندها نیز در صورتش ظاهر شده است. ما هم راحتتر از لحظات اول ورود شدهایم. گفتگومان ساعتها ادامه مییابد، تا جایی که او بعد از روایت مختصری از زندگینامه شخصیاش یک راهنمای گام به گام در مورد معنای طالبانبودن میدهد.
مولوی میگوید: «ما به امارت اسلامی طالبان نپیوستیم، ما خود امارت اسلامی هستیم»!
انتهای پیام