۰

یاران ایرانی امام رضا(ع) چه کسانی بودند؟

امامت امام رضا (ع)، از ماه رجب سـال ۱۸۳ هجری با شهادت امام کاظم (ع) آغاز شد و تا ۲۸ صفر سال ۲۰۳ هجری که آن حضرت (ع) بـه شهادت رسید، به طـول انـجامید. عصر بیست ساله امامت امام رضا (ع) با دوران خلافت هارون الرشید (۱۸۳ ـ ۱۹۳ ﻫ. ق)، امین (۱۹۳ ـ ۱۹۸ ﻫ. ق) و مأمون عباسی (۱۹۸ ـ ۲۰۳ ﻫ. ق) مقارن بود.
کد خبر: ۲۷۰۵۲۴
۱۵:۵۸ - ۲۱ خرداد ۱۴۰۱

«شیعه نیوز»: امامت امام رضا (ع) در عصری واقع شد که پایه‌های حکومت عباسیان استوار گشته بود و خلفای این سـلسله به عنوان حاکمان اسلامی، حکومت می‌کردند. باید گفت: مانند تمام نظام‌های سیاسی، جریان‌های مخالف چالش گر در دوران عباسیان نیز وجود داشتند، تا جایی که هر یک مدعی حکومت بودند و از رهگذر مبانی کـلامی شان، مـشروعیت سازی می‌کردند و جریان حاکم عباسی را غاصب حکومت می‌دانستند.

امـام رضا (ع) پس از شهادت پدرشان، امام موسی بن جعفر (ع) در سـال ۱۸۳ ق. در دورانـی بـه امـامت رسـیدند کـه هارون الرشید پس از یک دهه خلافت، در اوج اقتدار بود. او از یک طرف، مدعیان قدرت در حلقه عباسیان را با تهدید و تطمیع کنترل کرده بود و از طرف دیگر با گفتمان استبداد علیه عـلویان ـ که مهم‌ترین جریان چالشگر عباسیان شمرده می‌شدند ـ بقای خلافت را حتی المقدور تا پایان عمرش تضمین نموده بود.

در چنین شرایطی بود که حضرت موسی بن جعفر (ع) در زندان به شهادت رسید و فضای رعـب و وحـشت هارون با شهادت مهم‌ترین شخصیت علویان بیش از پیش بر بنی فاطمه [س]سایه افکند. شهادت موسی بن جعفر (ع) که از سیاست خشن عباسیان حکایت می‌کرد، موجب شد که توجه افکار عمومی، به ویـژه شـیعیان به این موضوع معطوف شود و پرسش‌های بسیاری را در رابطه با مشروعیت خلافت هارون ایجاد نماید.

از این رهگذر، امام رضا (ع) برخلاف آن چه دیگران پیـش بینی مـی کردند، در قبال رژیم عباسی، سیاستی را در پیـش گـرفتند که برخی از اندیشمندان، آن را در ذیل گفتمان «اصلاح» قرار می‌دهند. حضرت (ع) از ابتدای بر عهده گیری مقام امامت، آشکارا نشان دادند که بر خلاف بسیاری که تصور مـی کردند، امـامان شیعی از سیاست کناره گـرفته اند، هـر دو جنبه مقام معنوی و سیاسی امامت را با هم به پیش می‌برند. مراودات گسترده‌ای که حضرت (ع) با شیعیان در پیش گرفتند و نمایندگانی که به دیگر مناطق اسلامی اعزام کردند، از این امر حکایت مـی نمود.

یاران ایرانی امام رضا (ع) چه کسانی بودند؟

سابقة تشیع در میان ایرانیان به دوران رسول اعظم الهی می‌رسد. با آنکه دوران پیشوایان پاک شیعه به لحاظ حاکمیت دشمنان کینه توز اسلام و اهل بیت از سیاه‌ترین بستر‌های تاریخ تشیع به شمار می‌آید، اما بهره‌های علمی و معنوی ایرانیان از رهبران معصوم و یاری آنان در مآخذ تاریخی چشمگیر است.

این ریشه اعتقادی که برگرفته از حس حق جویی و آزاد منشی ایرانی است، چنان استقبالی [۱]را از امام رضا علیه السلام در شهر‌های ایرانی به نمایش گذاشته است؛ که در بستر تاریخ به عنوان یک سند افتخار جاویدان خواهد ماند. وصف یاران ایرانی امام رضا و حتی آوردن نام همة آنان در یک نوشتار دشوار است. از این روی، در این نوشته به معرفی آن دسته از یاران ایرانی حضرت امام رضا علیه السلامکه آغاز نامشان با حرف الف. باشد، به گونه‌ای کوتاه بسنده می‌شود.

۱. ابراهیم بن محمد همدانی – مولی همدانی [۲] معروفیت او به این نام از آن روست که حضرت امام رضا علیه السلام در نوشته از وی به مولی همدانی یاد می‌کند. وی از دلباختگان امامت و ولایت به شمار می‌اید؛ زیرا نام مولی همدانی در زمرة یاران سه معصوم دیده می‌شود. [۳]و این افتخاری است که او را از دیگر همگنان خود برجسته می‌سازد. پس از شهادت امام رضا علیه السلام از امام جواد علیه السلام بهره می‌برد؛ و پس از آن حضرت نیز در گروه یاران امام علی النقی علیه السلام جای می‌گیرد. ابراهیم بن محمد در زمرة وکلای امام هادی علیه السلام است. [۴]او چهل بار به زیارت خانه خدا می‌رود. کشّی درکتاب رجال خود، در ذیل أحمد بن اسحاق تصریح دارد که محمد بن مسعود، علی بن محمد، محمد بن أحمد، محمد بن عیسی، ابو محمد رازی و أحمد بن ابوعبدالله برقی، برخی دیگر، همگی از ابراهیم بن محمد همدانی و ایوب بن نوح و أحمد بن ضمره و احمد بن اسحاق به عنوان ثقه یاد می‌کنند.

همچنین در ذیل سخن از ابراهیم بن محمد همدانی می‌نویسد: حدیث کرد برایم أحمد بن محمد، از ابراهیم بن محمد همدانی که گفت: «حضرت ابوجعفر – امام جواد به پدرم نوشت که برای ایشان توطئه ای که سمیع – (از دشمنان تشیع) در حقم مرتکب می‌گردد «بنویسم» برای حضرت نوشتم. امام با خط مبارک خود برای من نوشتند: «اندوهگین مباش، خداوند تو را در برابر ستمکاران یاری می‌کند، من نیز تو را به یاری پروردگار بشارت می‌دهم. پاداش معنویت هم نزد خداوند کریم محفوظ است. پس آفریدگارت را فراوان ستایش نما و هرگز از یادش غافل مباش. [۵]

۲. ابراهیم بن اشعری قمی

وی نخست پروانة شمع وجود موسی بن جعفر است. پس از شهادت آن حضرت در زمره یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلامدر می‌اید و نزد حضرتش به کسب دانش و تهذیب نفس می‌پردازد. [۶] او از ویژه عالمانی است که پرورش شخصیت او مرهون تلاش امام معصوم می‌باشد و برای همین از هر دو بزرگوار روایت می‌کند. با همکاری برادرش فضل بن محمد کتابی می‌نویسد که حسن بن علی بن فضّال از آن روایت می‌نماید. [۷]

۳. ابراهیم بن ابی محمود خراسانی، معروف به مولی خراسانی

از این رو که ایرانی است و هم شخصیتی برجسته دارد. در کشور‌های عربی به مولی خراسانی شناخته می‌شود. از یاران موسی بن جعفرعلیه السلام شمرده می‌شود. اما پس از شهادت آن حضرت در صف یاران امام علی بن موسی الرضا علیه السلامقرار می‌گیرد. [۸]عالمانی، چون نجاشی و شیخ طوسی موثقش می‌خوانند. کتابی هم داشته که أحمد بن عیسی آن را روایت می‌کند. [۹

۴. ابراهیم بن سلام نیشابوری (ابن سلامه)

وی راوی حدیث و از وکلای امام به شمار می‌آید. برخی صلاحیتش را انکار می‌کنند و برای همین نیز به سمت وکالتش از سوی امام هم به دیده تردید می‌نگرند. حدیثش را هم معتبر نمی‌دانند؛ اما بزرگانی، چون شیخ طوسی، علامه حلی، نه در صلاحیتش تردید دارند، و نه اعتبار روایتش، وکالتش از سوی امام را نیز تأیید می‌کنند و سمت وکالت از جانب معصوم را بر صلاحیت و درستی گفتارش دلیل می‌آورند. [۱۰]بی شک ابراهیم بن سلام (سلامه) نیشابوری در زمره یاران فرهیختة امام رضا علیه السلام است، زیرا غالب سخنان منفی که درباره شخصیت‌های برجستة شیعی در تاریخ اسلام به چشم می‌آید. بر اساس شایعات و انگیزه‌های سیاسی دشمنان اهل بیت رخ می‌نماید. با کمی ژرف بینی در تاریخ روشن می‌شود که شخصیت‌های شیعی هرچه برجسته‌تر و در خدمت به اهداف اهل بیت:به توفیقاتی فزون‌تر دست یابند، تبلیغات دشمنان نیز در تخریب چهره آنان حجم و گسترش بیشتر خواهد داشت.

۵. ابوخالد سجستانی

از یاران امام رضا علیه السلام، راوی حدیث است. [۱۱]شیخ طوسی بر این مطلب تأیید دارد. چون شهادت حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام در زندان هارون مظلومانه و محرمانه رخ می‌نماید. نخست بسیاری از شیعیان و حتی نزدیکان امام شهادتش را باور نمی‌کنند. اما با گذشت زمان هریک از راهی شهادت امام را به عنوان یک واقعیت تلخ می‌پذیرند، به جز گروهی که در آرزوی رسیدن به رفاه و لذایذ دنیا با اموال و وجوهات شرعی، در دام نیرنگ حکومت عباسی گرفتار می‌ایند و امامت امام هشتم را انکار می‌نمایند.

بقیه نزد امام رضا علیه السلام می‌روند و به امامتش ایمان می‌آورند. از این رو عدم پذیرش شهادت امام کاظم علیه السلام از سوی یاران خالص آن بزرگوار را می‌توان دلیل بردید باز و ذهن کاوشگر آنان دانست، نه تردید در امامت امام رضا علیه السلام شیخ ابوالعباس کشی نیز، ابوخالد سجستانی را در زمرة همین دسته از یاران امام معرفی کرده و نقل می‌کند که ابو خالد سجستانی به گمان اینکه امام موسی بن جعفرعلیه السلام زنده است. به جمع واقفیه می‌پیوندد و سپس با بهره از دانش ستاره شناسی که بی شک نزد امام آموخته است، به شهادت امام کاظم علیه السلام یقین می‌نماید و در صف یاران امام رضا علیه السلام در می‌آید. [۱۲]

۶. ابوطاهر بن حمزة بن الیسع قمی

او ثقه و راوی حدیث است. نجاشی او را از یاران امام رضا و راوی حدیث آن حضرت می‌داند. [۱۳]

۷. أحمد بن عامر

یار فرهیختة امام رضا علیه السلام است. [۱۴] جد بزرگوارش «وهب بن عامر» از مردان جاوید تاریخ تشیع به شمار می‌اید. به سال ۶۱ هجری دریاری امام حسینعلیه السلام به شهادت می‌رسد. أحمد بن عامر راوی حدیث نیز هست، پسرش عبدالله بن أحمد از وی روایت می‌کند. [۱۵]۸. ادریس بن عبدالله اشعری قمی

دانشمند و دارای کتاب است. از زکریا حسین بن عثمان و برادرش عبدالملک از او روایت می‌کنند. دانش او مرهون بهره گیری از حضرت امام صادق علیه السلام، امام کاظم علیه السلام و امام رضا علیه السلام است. [۱۶]بی شک فردی که دانش خود را از سه معصوم آموخته باشد. در گفتار ثقه و در رفتار و کردار نیز قابل الگوگیری است.

 

۹. ادریس بن حسین اشعری قمی

این راوی ثقه شمرده می‌شود. نزد امام رضا علیه السلام شرفیاب می‌گردد و به فراگیری دانش می‌پردازد و از آن حضرت روایت می‌کند. [۱ علیه السلام]۱۰. ادریس بن یقین

او اهل خراسان و از یاران امام رضا علیه السلام است. [۱۸]پیش از امام رضا علیه السلام نیز چندی به محضر حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام می‌رسد و از آن حضرت بهره می‌گیرد. اما بیشترین دوران بهره گیری او نزد امام رضا علیه السلام است. شیخ طوسی هم او را در شمار یاران ابوالحسن علیه السلام نام می‌برد. [۱۹]۱۱. اسحاق بن ابراهیم حضینی

در شمار یاران امام رضا علیه السلام است، توسط حسن بن سعید اهوازی نزد هشتمین پیشوای شیعیان می‌رسد و از آن حضرت بهره علمی و معنوی می‌برد. در زمره روات حدیث است. از امام رضا علیه السلام روایت می‌کند.

علی بن مهزیار اهوازی و پسرش حسن بن علی اهوازی از او روایت می‌کنند. برخی وثاقتش را تأیید می‌کنند. [۲۰]۱۲. اسحاق بن آدم

از شیفتگان علی بن موسی الرضا علیه السلامدر شهر قم به شمار می‌رود. کتابی هم داشته که در حال حاضر در دست نیست. محمد بن ابی الخطاب آن را روایت می‌کند. [۲۱]به گفته ابوالعباس فضل بن حسان دالانی، کتاب اسحاق ابن آدم، مورد نقل محمد بن الحسین بن ابی الخطاب نیز هست. [۲۲]۱۳. ادریس بن زید

یار امام رضا علیه السلام، جلیل القدر و درست گفتار است. [۲۳]شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه به دو طریق از او روایت می‌کند. [۲۴]پی نوشت ها:

۱. کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج. ۲، ص. ۳۰۸.

۲. خلاصة الاقوال، علامه حلی، ص. ۲ علیه السلام ۷.

۳. قاموس الرجال، شیخ محمدتقی ششتری، ج. ۱، ص. ۱۸۹.

۴. جامع الروات، ج. ۲، ص. ۲۱؛ التحریر الطاووسی، شیخ حسن (صاحب معالم)، ص. ۱ علیه السلام؛ ایظاء الاشتباه، علامه حلی، ص. ۲ علیه السلام ۷.

۵. اعیان الشیعه، محمد امین، ج. ۲، ص. ۲۲۴.

۶. الفهرست، شیخ طوسی، ص. ۴۱.

۷. اختیار معرفةالرجال، کشی، ص. ۵۵۴؛ اعیان الشیعه، ج. ۲، ص. ۲۰۳.

۸. التحریر الطاووسی، ص. ۲۱؛ کتاب الرجال، ابن داود حلی، ص. ۴۸.

۹. رجال نجاشی، ص. ۲۵؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص. ۴۱.

۱۰. رجال شیخ طوسی، ص. ۳۶۱؛ رجال علامه حلی، ص. ۴؛ جامع الرواة، ج. ۱، ص. ۲۱.

۱۱. رجال طوسی، ص. ۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص. ۶۱۴.

۱۲. رجال الطوسی، ص. ۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص. ۶۱۴؛ اعیان الشیعه، ج. ۲، ص. ۳۴۶؛ معجم رجال الحدیث، ج. ۱، ص. ۲۱.

۱۳. رجال نجاشی، ص. ۳۱۸؛ جامع الروات، ج. ۲، ص. ۳۹۶.

۱۴. رجال نجاشی، ص. علیه السلام ۳؛ رجال شیخ طوسی، ص. ۳۶۵.

۱۵. جامع الروات، ج. ۱، ص. ۵۱؛ رجال ابن داود، ص. ۳۸؛ معجم رجال الحدیث، ج. ۲، ص. ۱۲۸.

۱۶. الفهرست، ص. ۴۲؛ رجال نجاشی، ص. ۸۴؛ جامع الروات، ج. ۲، ص. ۲۵.

۱۷. رجال ابن داود، ص. ۴ علیه السلام؛ معجم رجال الحدیث، ج. ۲؛ ص. ۱۴؛ جامع الروات، ص. علیه السلام ۷.

۱۸. رجال شیخ طوسی، ص. ۳۹۸.

۱۹. جامع الروات، ج. ۱، ص. علیه السلام ۸؛ معجم رجال الحدیث، ج. ۳، ص. ۱۵.

۲۰. رجال شیخ طوسی، ص. ۳۹۸؛ اختیار معرفةالرجال، ص. ۵۵۲؛ معجم رجال الحدیث، ج. ۳، ص. ۳۴.

۲۱. الفهرست، ص. ۱۵؛ رجال ابن داود، ص. ۵۴.

۲۲. رجال النجاشی، ص. ۵۳؛ معجم رجال الحدیث، ج. ۳، ص. ۳۰.

۲۳. جامع الروات، ج. ۱، ص. ۳۶.

۲۴. معجم رجال الحدیث، ج. ۳، ص. ۱۰.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: