به گزارش «شیعه نیوز»، امروزه متاسفانه آمار طلاق زوج های جوان در اوایل زندگی مشترکشان به طرز نگران کننده ای افزایش یافته است، دلایل اصلی این اتفاق چه چیزهایی می باشد؟
دلایل اصلی طلاق زوجهای جوان در اوایل زندگی چیست؟
هنوز پنج شش ماه از ازدواج پر شورشان نگذشته که پچ پچ ها درباره اختلافات آنها در فامیل پیچیده، زمزمه هایی که حکایت از طلاق زود هنگام و دلایل آن دارد. امروزه طلاق در دوران عقد و نامزدی رواج زیادی یافته است و بسیاری از دختر و پسرها قبل از اینکه جوهر مهر ازدواجشان خشک شود، مهرطلاق بر شناسنامه شان می زنند.
طلاق قبل از آغاز زندگی مشترک دلایل زیادی دارد اما رایج ترین علت آنها برای گرفتن طلاق این است که طرف مقابلشان فردی که می خواسته اند نبوده است.
در این بخش به بررسی علل طلاق در سال های اول زندگی و در دوران عقد می پردازیم، با ما همراه شوید.
آمادگی ازدواج نداشتن
زمانی ما می توانیم به مراحل بعدی رشد روانی وارد بشویم که مراحل قبلی را با موفقیت پشت سر گذاشته باشیم. اگر به خاطر ناکافی بودن مهارت های مان مرحله قبلی را صحیح و کامل طی نکرده باشیم، در مرحله بعدی موفقیت کسب نخواهیم کرد.
اگر فرد در دوران قبل از ازدواج، تنها به رویا پردازی درباره ازدواج و زندگی مشترک بپردازد و بلوغ کافی را پیدا نکرده باشد و فرصت هایش را صرف آگاهی از واقعیت ها و کسب مهارت های اساسی برای کنار آمدن با آن ها نکرده باشد، به علت آمادگی نداشتن برای ازدواج، وقتی وارد مرحله جدیدی از زندگی می شود سریع جا می زند.
در این حالت برای دور ماندن از اضطراب این ناکامی را تقصیر طرف مقابل می داند و عمدتا متوجه نقص های خود نمی شود و می گوید «اونی که می خواستم نیست».
رویای ازدواج از دلایل طلاق در اوایل زندگی
در کودکی هنگام خاله بازی اگر یکی دختر و دیگری پسر بود، یکی زن می شد و آن یکی شوهر و در طی بازی هر کدام از طرفین آن کسی را می ساخت که می خواست؛ بدون غر، بدون گله و بدون مقاومت؛ یکی زندگی به تمام معنا رویایی.
این آرامش رویایی که در خاله بازی کودکی نیز به دنبالش هستیم، اگر در سال های بعدی به تدریج به سمت واقعیت سوق پیدا نکند، آرامش فرد را برهم می ریزد به همین دلیل متاسفانه در سال های اخیر به بسیاری از جوانان در سال اول زندگی طلاق را تجربه می کنند.
اغلب افرادی که تنها چند ماه از ازدواجشان گذشته است به دنبال به دست آوردن رویاهایشان وارد ازدواج شده اند و وقتی با واقعیت مواجه شده اند، نتوانسته اند فاصله بین رویا و واقعیت را تحمل کنند و بنابراین به طلاق روی آورده اند.
چون به سوال «من کیستم؟» جواب نداده ام
نرسیدن به جمع بندی از اینکه من کیستم و انتظارات خود از جنبه های مختلف زندگی مانند ازدواج، همسر و زندگی مشترک اولین عامل خطرساز طلاق زودهنگام که ریشه در دوران مجردی دارد، است.
کسی که هویت مشخصی ندارد دائما این شاخه و آن شاخه می کند، سریع عاشق و فارغ می شود، تصمیم می گیرد و سریع پشیمان می شود و آمادگی ورود به زندگی زناشویی را ندارد و اگر ازدواج کند سریعا به طلاق ختم می شود.
چون تقابل نگرش ها را دست کم گرفتم
در دوران های قبلی در مورد زندگی مشترک، همسر و تشکیل خانواده در هر فرد نگرش های متفاوتی وجود دارد. نگرش ها یک بعد شناختی یعنی همان فکری که ما درباره چیزی می کنیم، دارند و یک بعد عاطفی یعنی احساسی که نسبت به آن چیز داریم، دارند و بعد دیگر نگرش هم که ما براساس آن چه که فکر و احساس می کنیم، دوست داریم دست به رفتار بزنیم.
بیشتر اوقات نگرش های ما ثابت باقی می مانند و نمی توانیم آنها را تغییر دهیم. نگرشی که فرد در دوران قبل از ازدواج نسبت به زندگی دارد، با ازدواج کردن تغییر زیادی پیدا نمی کند بنابراین افراد مجردی که به این نکته بی توجه ند، خیلی زود تسلیم جدایی خواهند شد.
چون به «انگیزه» اهمیت زیادی ندادم
اگر در دوران مجردی پاسخ درستی به این سوال که «چرا می خواهم ازدواج کنم؟» ندهیم در زندگی مشترک با مشکل روبرو خواهیم شد و زندگیمان از هم خواهد پاشید.
داشتن انگیزه اهمیت فراوانی دارد و به عنوان زیرمجموعه ای از عامل هویت است. انگیزه، موتور محرک رفتار است و اگر انگیزه یک رفتار، غلط باشد، فرجام خوبی نخواهد داشت. اگر فرد مجردی به علت راحت شدن از دعواها پدر و مادرش ازدواج می کند، بعد از ازدواج و وقت روبه رو شدن با اولین مشکل خودش را گرفتار جنجال های گذشته می بیند و آماده فرار از مشکلات می شود.
اگر فرد به علت رفع نیاز جنسی، جبران ناکامی های عاطفی گذشته، خسته شدن از مجرد بودن، تسلیم شدن به فشارهای محیطی ازدواج کند و انگیزه او از ازدواج این مسائل باشد ممکن است سبب طلاق در سال اول زندگی شود.
چون مهارت های زندگی را بلد نبودم
در قدیم اقوام به والدین هر جوانی که خطایی انجام داده بود، پیشنهاد می کردند که او را از سر خود باز کنند و برایش زن بگیرند تا در زندگی مشترک درست شود، وقتی والدین برای پسرشان زن می گرفتند همسر این جوان به علت این که طلاق به ندرت اتفاق می افتاد و طلاق عاطفی هم یا مطرح نبود یا مثل حالا خیلی مهم به حساب نمی آمد، مجبور بود عمرش را با او سپری کند و دم نزند.
آن موقع کافی نبودن آموخته های فرد از مهارت های زندگی، موجب طلاق نمی شد اما امروزه تابوی طلاق تا حد زیادی شکسته شده که زوجین به صورت توافقی اقدام به طلاق می کنند. یک دلیل مهم برای جدایی های زودهنگام نداشتن پشتوانه مهارتی کافی برای ورود به زندگی است.
از آن جا که کاربردی شدن این مهارت ها به زمان و ممارست احتیاج دارد و زوجین امروزی برای یادگیری به طرف مقابل فرصت کافی نمی دهند، باید افراد در دوران مجردی این مهارت ها را بیاموزند تا در اوایل زندگی با مشکل روبرو نشوند.
مهارت هایی که نیاموختن آنها در دوران مجردی سبب بروز طلاق در اوایل زنگی می شود شامل:گفت و گو، گوش کردن، همدلی، صبر، گذشت، تاب آوری، مسئولیت پذیری و تعهد و مدیریت هیجان ها به خصوص خشم می باشد.
انتهای پیام
منبع: نمناک