به گزارش «شیعه نیوز»، یک پژوهشگر حوزه جمعیت گفت: کشوری که نرخ رشد جمعیت مثبت و قابل قبولی داشته باشد و بهتعبیری نرخ باروری آن حدود ۳ فرزند و بیشتر بهازای هر زن باشد، مزیتها و محاسنی را به این واسطه کسب میکند.
صالح قاسمی در اشاره به محاسن و مزایای کلان و ملی فرزندآوری اظهار کرد: فرزندآوری موضوعی است که محاسن و مزیتهای گستردهای برای کشور دارد که متأسفانه در اغلب موارد مغفول واقع شده است.
وی ادامه داد: در اغلب موارد، علاوه بر عموم مردم حتی نخبگان جامعه، دشواریها و سختیهای فرزندآوری را زودتر بهیاد میآورند و برایشان محسوستر است، بهطوری که در تصمیمگیریهایشان نقش بیشتری را ایفا میکند اما غافل از اینکه فرزندآوری محاسن، مزایا و برکاتی را بههمراه دارد؛ این محاسن در دو سطح قابل دستهبندی است؛ یک سطح فردی و خانوادگی است و دیگری در سطح ملی و کلان کشور است.
نویسنده مجموعه "جنگ جهانی جمعیت" خاطرنشان کرد: کشوری که نرخ رشد جمعیت مثبت و قابل قبولی داشته باشد و بهتعبیری نرخ باروری آن حدود 3 فرزند و بیشتر بهازای هر زن باشد، مزیتها و محاسنی را به این واسطه کسب میکند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
وی افزود: نخست اینکه کشوری با رشد مناسب جمعیت، بهجهت وجود تقاضا در خودش همیشه یک بازار اقتصادی و یک بازار مصرف خوب و آماده در خود دارد که بهانهای برای رشد صنایع و رشد اقتصادی آن کشور میشود؛ در واقع وقتی تقاضا هست امکان تولید، عرضه و رشد اقتصادی و تولید ثروت بهوجود میآید؛ پس فرزندآوری یعنی تقاضای بیشتر، تحریک بیشتر و رشد و توسعه اقتصادی.
قاسمی تصریح کرد: دوم اینکه، فرزندآوری و نیروی جمعیت یعنی نیروی کار گسترده؛ وقتی کشوری نیروی کار گسترده دارد حتماً صنایع پویاتر و در حال پیشرفتی خواهد داشت و قادر است هم بازار مصرفی داخلی و هم بازارهای خارجی را هدف قرار دهد و با تولید بالا، توسعه و پیشرفت را بهارمغان بیاورد؛ چنانچه میبینیم جمعیت پویا و سرشار در چین، هند و برزیل و دیگر کشورها باعث شده است که قدرت اقتصادی این کشورها روزافزون شود و این 3 کشور بازارهای دنیا را یکی پس از دیگری بهتسخیر خود درآورند؛ پس نیروی جوان و فرزندآوری بیشتر یعنی نیروی کار بیشتر.
وی اضافه کرد: نکته سوم اینکه، جمعیت و فرزندآوری بیشتر یعنی نخبگان بیشتر؛ اگر بهطور معمول یک درصد از جمعیت هر کشور را نخبگان تشکیل بدهند، هرچقدر جمعیت جوان و فرزندآوری در کشور بیشتر باشد، این یک درصد نیز نسبت به افزایش جمعیت کل افزایش پیدا میکند؛ کشوری که بهطور مثال 100 نفر جمعیت دارد یک نخبه در خود خواهد داشت و کشوری که 100 میلیون جمعیت داشته باشد یکمیلیون نخبه خواهد داشت! لذا این مقوله تأثیر زیادی در جنبه نخبگانی دارد و صدالبته افزایش هوش عمومی جامعه و ضریب هوشی کشور.
این پژوهشگر جمعیت یادآور شد: نکته چهارم، کشوری که جمعیت جوان و فرزندآوری خوب دارد، نسبت به واردات وابستگی کمتری خواهد داشت؛ روشن است وابستگی به واردات بهمعنی عدم استقلال سیاسی است، هر کشوری که بیش از اندازه به واردات وابسته شود، استقلال سیاسی و ملی خود را به مخاطره میاندازد و وابستگی به کشورهای دیگر خواهد داشت اما اگر کشوری جوانی خود را حفظ کند و فرزندآوری مناسب داشته باشد میتواند به عدم وابستگی زیاد به واردات امیدوار باشد و البته در مقابل، به صادرات بیشتر و تسخیر بازارهای بینالمللی نیز فکر کند.
وی افزود: نکته پنجم اینکه، کشوری که فرزندآوری و جمعیت بالایی دارد، سالمندانش در رفاه بیشتری زندگی خواهند کرد؛ وابستگی اقتصادی نسبتی است به این معنی که چند نفر کار میکنند تا چند نفر در دوره بازنشستگی مستمری دریافت کنند؛ این مفهوم خیلی مهم است، ما در کشور در زمان حاضر 9 نفر را در سنین کار و فعالیت داریم که یک نفر در حال دریافت مستمری را پوشش میدهند، با افزایش سالمندی در کشور تا سه دهه آینده، نرخ وابستگی 3 به یک خواهد شد، یعنی هر 3 نفری که کار میکنند باید هزینههای یک سالمند را از طریق بیمه و مالیات تأمین کنند!
قاسمی متذکر شد: حالا اگر کشوری فرزندآوری و نرخ رشد جمعیت مناسبی داشته باشد و بتواند این نسبت را حفظ کند بهراحتی قادر است سالمندان را تأمین کند و دوره سالمندی سالم، فعال و مطلوبی را برای سالمندان ایجاد کند، بهطوری که سالمندان در آن جامعه کیفیتر زندگی میکنند؛ ازاینرو، برای داشتن دوره سالمندی سالمتر، مطلوبتر و باکیفیتتر باید فرزندآوری و جمعیت بهدرستی برنامهریزی شود.
وی متذکر شد: بهعنوان مزیت ششم افزایش جمعیت و فرزندآوری باید به این نکته نیز توجه کنیم؛ کشوری که جمعیت جوان دارد و نرخ باروری و نرخ رشد مثبت قابل قبولی دارد، قادر است امنیت ملی خود را نیز تأمین کند، شما امروز میبینید کشورهایی مثل چین و هند هیچگاه مورد طمع کشورهای دیگر قرار نمیگیرند، چون داشتن جمعیت سرشار، ضریب بالایی از امنیت ملی را برای آنها بهارمغان میآورد.