به گزارش «شیعه نیوز»، مرد جوان بهخاطر خرجی گرفتنهای فریبا از ادامه زندگی مشترک با او ترسید، بنابراین به دادگاه خانواده رفت تا از همسرش جدا شود. او وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: هشت ماه پیش بود که از طریق یکی از آشناهایمان با فریبا آشنا شدم. فریبا دختر خوبی بود. بعد از مدتی رفت و آمد متوجه شدم که میتوانم در کنارش خوشبخت شوم. برای همین تصمیم به ازدواج با او گرفتم. ولی ایکاش چنین اشتباهی را مرتکب نمیشدم. تازه بعد از عقد بود که متوجه شدم این زن چشمش بهدنبال پول من است. فریبا شوهر نمیخواست، او فقط مردی را میخواست که برایش پول خرج کند. این را وقتی همان روز اول عقد از من درخواست پول کرد، متوجه شدم. هنوز مهر عقدنامهمان خشک نشده بود که فریبا گفت خرجی روزانه به او بدهم. میگفت میخواهد خرید کند. بعد از آن هر روز به بهانههای مختلف از من پول میگرفت. یکبار لباس میخواست، یکبار کفش، یکبار هم وسایل خانه؛ من هرچه درآمد داشتم باید خرجی میدادم. هر روز از من خرجی میخواهد. مگر من چقدر درآمد دارم؟ من ازدواج کردم تا از تنهایی نجات پیدا کنم و آرامش داشته باشم. ولی از وقتی ازدواج کردهام به جای اینکه خوشبخت شوم، فقط دارم پول خرج میکنم. هر بار هم اعتراض میکنم، فریبا میگوید بهعنوان شوهر این وظیفه من است که به او مرتب خرجی بدهم. ولی من نمیتوانم این اخلاق را تحمل کنم. من یک زندگی آرام و بیدغدغه را میخواهم تا آرامش داشته باشم. ولی فریبا آرامش را از من گرفته و من هر روز باید حرص بخورم و استرس داشته باشم. او فکر میکند من عابربانکم و فقط وظیفه دارم نیازهای مالی او را تامین کنم. برای همین تصمیم گرفتم به این زندگی برای همیشه پایان دهم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی، وظیفه مرد است که به همسرش خرجی بدهد. من که شاغل نبودم. ناصر هم از همان روزهای اول میدانست که کار نمیکنم و درآمدی ندارم. برای همین موظف بود که به من پول بدهد. من دوست ندارم هر بار که میخواهم چیزی بخرم سراغ ناصر بروم. برای همین به او گفتم که هر روز به من خرجی بدهد تا بتوانم راحت زندگی کنم. ولی این مرد جار و جنجال بهراه انداخت و به من توهین کرد. با این حال سعی کردم تحمل کنم. تصور میکردم که اوایل ازدواجمان است و به مرور زمان هردو به شرایط عادت میکنیم. ولی این مرد خیلی راحت به من گفت که باید از هم جدا شویم. چون خرجی میخواستم زندگیمان را نابود کرد. من هم دیگر نمیخواهم در کنار این مرد خودخواه و خسیس زندگی کنم.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند. زن جوان راضی شد ولی شوهرش اصرار به طلاق داشت بنابراین رسیدگی به این پرونده به جلسه آینده موکول شد و قاضی از این زوج خواست برای حل شدن مشکلشان با یک مشاور خانواده مشورت کنند.
شرایط یکدیگر را درک کنید
سارا شقاقی، روانشناس در این باره میگوید: به نظر من زنان و مردان باید در زندگی مشترکشان حس اعتماد و امنیت را به یکدیگر منتقل کنند. این حس پایههای زندگی را محکم تر میکند. اگر زنان و مردان در زندگی با هم احساس اطمینان و امنیت کنند، میتوانند آرامش بیشتری داشته باشند. این زوجها در برخورد با اختلافات راه حلهای منطقیتری را انتخاب میکنند و با هر مشکل به فکر جدایی نمیافتند. یکی از موضوعاتی که باعث میشود این حس امنیت خدشهدار شود، بحثهای مالی است. زندگی مشترک نیاز به همدلی و همراهی دارد تا پیش برود اما متاسفانه برخی زنان به همسر خود به عنوان عابربانک نگاه میکنند و فکر میکنند مرد فقط وظیفه دارد او را از لحاظ مالی تامین کند، حتی ممکن است مرد برای تامین نیازهای همسر چندشیفته کار کند اما در نهایت زن گلایه میکند که همسرش برای او وقت نمیگذارد و همیشه تنهاست و....
تامین نیازهای ضروری زن برعهده همسرش است و بر این موضوع در قانون هم تاکید شده است اما زنان باید شرایط همسر خود را در نظر بگیرند و سعی کنند در برابر مشکلات مالی همراه شوهر باشند و کمکش کنند نه اینکه خودخواهانه از کنار آن بگذرند که این رفتار باعث دلسردی در زندگی مشترک میشود.
انتهای پیام