۰

پدر اهداي خون ايران، رکورددار گينس + عکس

با هيجان مي پرسد: کمترين لرزشي در صدايم احساس مي كني؟! و پاسخ مي شنود:ابدا! اين سوال را مطرح مي کند تا ثابت کند ايثار براي جان‌هايي که نجات شان مديون اوست يک رابطه يک جانبه نبوده است. "پدر اهداي خون ايران" هنوز به سلامت اولين روزيست که با بخشيدن هديه جانبخش خونش ، هم آغوش مادري را با لذت داشتن عطيه اي الهي به نام فرزند گرم نگه داشت و هم سايه عطوفت مادر را بر سر نوزاد، گسترد.
کد خبر: ۲۵۰۴۵
۱۲:۱۷ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از ايسنا ، «پدر يا سلطان اهداي خون ايران»، وقتي براي نخستين بار خون اهدا مي كرد نمي دانست زندگي دوباره‌اي را براي يك مادر و نوزادش به ارمغان آورده است. نوزادي كه هنوز پا به جهان نگذاشته، تولدي دوباره يافت.

درست 50 سال پيش ، وقتي سيد محمد حسن شيخ الاسلامي، دانشجوي سال آخر پزشكي دانشگاه جندي شاپور بود، هياهويي در بخش زنان و زايمان بيمارستان اهواز به پا شد. مادري در حين عمل زايمانش به خون نياز پيدا كرده بود و حيات مادر و نوزادش در گروي دريافت خون بود.

خودش در اين باره مي گويد: «در آن زمان تشكيلاتي براي دريافت خون وجود نداشت و مردم حتي از اسم خون مي ترسيدند، چه برسد به اينكه بخواهند اجازه بدهند كسي خوني از آنها بگيرد.

به همراه استاد و چند تن از همكلاسي هايم مشغول سركشي از بيماران بوديم كه چند نفر سراسيمه و مضطرب وارد بخش شدند و از مردم درخواست كردند بروند و خون بدهند چرا كه زن جواني در حين زايمان به علت خونريزي شديد و سختي عمل، هر آن ممكن است تلف شود و نوزادش نيز از دست برود.

وقتي ديدم كسي براي اين امر داوطلب نمي‌شود از استادم اجازه گرفتم و براي اهداي خون اعلام آمادگي كردم. اتفاقا گروه خوني‌ام هم كه O مثبت بود، با مادر جوان عرب‌تبار تطابق داشت. »

دانشجوي جوان دانشگاه جندي شاپوراهواز، پس از اهداي خون از سرنوشت مادرو فرزند بي خبر ماند. تا اينكه فرداي آن روز طي بازديد از بخش زنان و زايمان بيمارستان، دريافت كه هر دو نفر -هم مادر و هم نوزادش- جاني دوباره يافته اند.

خودش اين ديدار را اينطور تعريف مي كند: «يادم مي آيد به همراه استاد و همكارانم بالاي سر همان مادر جوان اهوازي بوديم كه نگاهش چرخيد سمت من و روي چشمهايم كه ثابت شد چند قطره اشك از گوشه چشمانش سرازير شد. اين اتفاق اولين نوري بود كه به قلب من تابيد و مرا به شدت متاثر كرد به گونه اي كه با خود مي گفتم اگر بناست با يك مرتبه خون دادن بتوانم جان دو نفر را نجات بدهم، پس چرا اين كار را ادامه ندهم؟»

اكنون 50 سال از آن روز گذشته و دانشجوي پزشکي آن روزها همچنان خون اهدا مي كند. اشک‌هاي زن خوزستاني کار خودشان کرده‌اند، سايه‌اش بالاي سر بچه‌اش مانده و داغ کودک متولد نشده‌اش به دلش نمانده است.

از دكتر شيخ الاسلامي درباره خودش مي‌پرسيم، و اين گونه پاسخ مي‌دهد: «متولد 1314 هستم. در ابتدا پزشك عمومي بودم. اما كمي بعد در دانشگاه شيراز موفق به اخذ دو تخصص پاتولوژي كلينيكال و پاتولوژي آناتوميكال شدم. به علت علاقه شديدي كه به اهداي خون و انتقال خون داشتم، مرا براي ادامه تحصيل به لندن اعزام كردند و در دانشگاه لندن فوق تخصص خون گرفتم. »

دکتر مي گويد: «به مدت 20 سال استاد دانشگاه علوم پزشكي شيراز بودم و حالا چند سال است كه بازنشسته شده‌ام و عضو هيات علمي بازنشسته دانشگاهم. هنوز همكاري تنگاتنگي با انتقال خون دارم و و همكار افتخاري سازمان هستم. البته در حال حاضر در آزمايشگاه خصوصي خودم هم مشغول فعاليت هستم. »

غير قانوني خون مي دهم!
او ركورددار گينس است اما ركورد او با ديگر ركوردها تفاوت چشمگيري دارد

پدر اهداي خون ايران سه ركورد جهاني در امر انتقال خون دارد كه مهمترين آن ركورد بالاترين آمار اهداي خون است که چند ساليست از آن اوست و در كتاب ركوردهاي گينس هم ثبت شده است.

رقم اعجاب انگيز اهداي خون دکتر شيخ الاسلامي 77 ساله در آخرين نوبتي که او به يک پايگاه انتقال خون مراجعه کرد، به 190 رسيده است.

او توضيح مي دهد: «علاوه بر ركورد تعداد اهداي خوني كه در دنيا داشتم و در حدود يک ونيم تا دو ماه قبل در آخرين باري كه خون اهدا كردم به 190 امين بار بالغ شد، اگر بنا باشد هر بار که 500 سي‌سي خون اهدا مي کنم ، دست كم جان سه نفر نيازمند به خون و فرآورده‌هاي خوني را از مرگ نجات بدهد مي توانم بگويم تاكنون 570 نفر را از مرگ حتمي نجات داده‌ام.»

وي مي افزايد: «ركورد دومي كه دارم پشت سر گذاشتن مرز سني معمول براي اهداي خون است. اين سن در تمام دنيا بين 16 تا 65 سال را در بر مي گيرد. از 65 سالگي به اين خاطر كه انسان وارد سن كهنسالي شده و خسته و رنجور مي‌شود، بهتر است اهداي خون صورت نگيرد. اما با وجود اينكه 77 سال دارم، هنوز هم هر سه ماه يك بار خون اهدا مي‌كنم. اين کار البته به طور غيرقانوني انجام مي شود و اقدامي نادر و يگانه در تمام دنيا است. »

شيخ الاسلامي يك ركورد عجيب ديگر هم دارد. او 16 ماه تمام، بدون وقفه ماهي يك بار خون داده است در حالي كه طبق قوانين بين‌المللي از سن 16 تا 65 سالگي، مردان هر سه ماه يكبار و بانوان هر چهار ماه يكبار مي‌توانند خون اهدا كنند.

وي در اين باره توضيح مي دهد: «در دوران دفاع مقدس كه مسول انتقال خون شيراز بودم به دنبال كسي مي‌گشتم كه شش ماه تمام ماهي يك بار خون از وي بگيرم و حتي در قبال آن هزينه‌اش را هم پرداخت كنم كه بتوانم تحت مراقبت‌هاي پزشكي، بر روي وي بررسي و مطالعه کرده و متوجه شويم چه كمبودي در اين فرد پس از يك ماه خون دادن اتفاق مي‌افتد تا نتيجه را به صورت يك مقاله علمي در دنيا عرضه‌ كنيم. »

داوطلبي پيدا نشد، هيچ كس حاضر نمي‌شد و همه مي‌ترسيدند. اما دکتر در نهايت يك شب به اين نتيجه رسيد كه خودش بايد اين كار را انجام بدهد: از آن روز 16 ماه تمام، بدون وقفه ماهي يك بار خون دادم و هر بار زير نظر يك اكيپ پزشكي كامل قرار داشتم و هيچ گونه مشكلي در هيچ وضعيتي حتي ماه مبارك رمضان برايم پيش نيامد. اين كار در تمام جهان بازتاب داشت.

او اضافه مي کند: «سال‌ها عضو اكيپ اضطراري سازمان انتقال خون ايران بودم و هرگاه ذخاير خوني در كشور كاهش پيدا مي‌كرد، طي تماسي از ما درخواست مي‌شد كه مبادرت به اهداي خون كنيم ، حتي اگر از آخرين مرتبه اهداي خون يک و نيم يا يک ماه بيشتر نگذشته بود.»

وقتي با شيخ الاسلامي صحبت مي كنم سرزندگي و شادابي‌اش متعجبم مي كند. با وجود پشت سر گذشتن 77 بهار، كوچكترين لرزشي كه نشانه ضعف باشد را در صدايش حس نمي كني. او خودش اهداي خون مستمر و دعاي خير مردم را كه همواره بدرقه راهش است را راز بزرگ سلامتي اش مي داند و مي گويد: «تا كنون هيچ مشكلي براي سلامتي من پيش نيامده است و در اين سن كاملا روبه راه و سرحال هستم. بايد بگويم اين سلامتي و چابكي را آن هم در اين سن تا حدود زيادي مديون اهداي خون مي‌دانم. »

وي ادامه مي دهد: «از فوايد اهداي خون مستمر اين است كه فرد با انجام اين عمل تمامي سكته‌هاي قلبي، مغزي، مشكلات ريوي، مشكلات عروقي، بالا بودن اسيد اوريك ، قند و همگي را پشت سر مي‌گذارد. طول عمر و شادابي و سرحالي اهداكننده مستمر در واقع از جمله فوايد اهداي خون است. فرد با اهداي خون سلامتي‌ و طول عمرش را تضمين و شادابي خود را حفظ مي‌كند. پس هر دو طرف بهره نيكو مي‌برند. هم خون دهنده و هم خون گيرنده.»

پدر اهداي خون ايران تاكيد مي كند: «من در يك خانواده روحاني بزرگ شده‌ام و ايمان دارم يكي از علل سلامتي‌ من دعاهاي خيري است از سوي افرادي كه جان دوباره از دريافت خون يافته‌اند و اين دعاها براي هميشه بدرقه راهم است. »

سازمان انتقال خون را خانه دوم خودم مي‌دانم
شيخ الاسلامي بارها تكرار مي كند كه جنبه الهي، انساني و قرآني اهداي خون برايش هميشه هدف بوده است و با وجود اينكه بارها و در محافل رسمي و غيررسمي از او تجليل شده اما معتقد است در درجه اول انسان‌ها برايم مهم هستند و به تجليل و تقدير راغب نيستم. هدف من انسانهايي هستند كه از مرگ نجات مي‌يابند و مي دانم اجر من و پاداش من دعاي همين بيماران است كه نزد خداوند هم محفوظ است.

سيد محمد حسن شيخ الاسلامي، نام شناخته شده‌اي در مجموعه انتقال خون است. از برخورد پرسنل سازمان انتقال خون از او مي پرسم، توضيح مي دهد: «من در بيشتر شهرستان‌ها بنا به دعوت پايگاه‌ها و دانشگاه‌ها حضور داشته و خون اهدا كرده‌ام و سوابقم ثبت است. اما بيشتر در شيراز خون اهدا كرده‌ام كه محل سكونتم بوده است و تا منزلم 15 دقيقه فاصله بيشتر ندارد. برخورد كاركنان سازمان بسيار محترمانه و از روي محبت و قدرداني است و من سازمان انتقال خون را خانه دوم خودم مي‌دانم.»

وي كه در دوران دفاع مقدس، مسئول اداره پايگاه انتقال خون استان فارس بود، از خاطرات خود در آن دوران مي گويد: «در دوران دفاع مقدس، من و همكارانم روزها مي‌گذشت كه به منزل نمي‌رفتيم و در سازمان تلاش مي‌كرديم تا براي رزمندگاني كه جانشان را كف دستشان مي‌گذاشتند تا از وطن و خاكشان دفاع كنند، خون تهيه كنيم. ما خودمان را موظف مي‌دانستيم كه مردم را تشويق كنيم به سازمان بيايند و خون اهدا كنند تا بتوانيم خون‌ها را با سرعت به جبهه بفرستيم. »

وي ادامه مي دهد: «يادم مي‌آيد با تمام روحانيون شيراز از جمله آيت الله شهيد دستغيب، ديدارهايي داشتيم تا ايشان در منبرها و سخنراني‌هايشان مردم را به خاطر خدا و انسانيت به امر اهداي خون تشويق و ترغيب كنند كه همين طور هم شد و صف‌هاي طولاني در زير آفتاب و باران در پايگاه شيراز تشكيل مي‌شد و عجيب آن است كه از دانشجو تا فرد عادي و كوچك و بزرگ حتي دختران و پسران دبستاني مي‌آمدند كه خون اهدا كنند و چون شرط سني لازم را نداشتند، پيش آمده بود كه به ما حقيقت را نمي‌گفتند.

به عنوان مثال يكي از آنها 14 ساله بود و مي‌گفت 17 ساله‌ام تا بتواند خون اهدا كند تا دين خود را ادا كرده باشد. حتي اقليت‌هاي مذهبي نيز به علت عرق به ميهن مي‌آمدند و در صف مي ايستادند. ما با شور عجيبي روبرو بوديم. برخي گريه مي‌كردند و اشك مي‌ريختند تا ما از آنها خون بگيريم. حتي پيش آمده بود كه وقتي از بعضي مراجعه کنندگان به علت نداشتن شرايط لازم مانند وزن كم، فشار خون پايين و ... خون دريافت نمي‌شد ، با ما برخورد فيزيكي مي‌كردند و اعتراض مي کردند که چرا ازآنها خون نمي‌گيريم.»

پايان بخش صحبت‌هاي پدر اهداي خون ايران با خبرنگار ايسنا کلامي برگرفته از قرآن كريم است: انسان با اهداي خون كار خدايي مي‌كند. چرا كه تنها خداوند مي‌تواند جان بدهد و آن را باز پس ستاند.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: