۰

تجمل؛ آغاز سقوط جامعه

پای افراط زمانی به دایره مصرف‌گرایی بشر گشوده می‌شود که اعتدال فراموش شده و انسان، تجمل‌گرایی را جایگزین مصرف کند و مرزی برای 'زیبایی' و 'تجمل' قائل نباشد. اینجا نقطه سقوط جامعه خواهد بود.
کد خبر: ۲۴۱۲۲
۱۰:۴۷ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از شبستان ، «خیرالامور اوسطها» یکی از توصیه‌های اکید اسلام است که این روزها در جامعه ایران به فراموشی سپرده شده است. اعتدال در رفتار و گفتار و عملکرد نعمتی است، بالقوه که انسان باید با حرکت در مسیر آن جامه عمل بر قامت خیره شده‌اش بپوشاند. مفهوم افراط دایره بسیار وسیعی از مصادیق را شامل می‌شود که یکی از این مصداق‌ها که متأسفانه امروز گریبان‌گیر جامعه ایرانی هم شده است، مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی شهروندان ایرانی است.

در هر جامعه‌ای مقوله مصرف، امری کاملا بدیهی و یکی از راه‌هایی است که انسان از طریق آن نیازهای خود را ارضا می‌کند. پای افراط زمانی به دایره مصرف‌گرایی بشر گشوده می‌شود که اعتدال فراموش شده و انسان، تجمل‌گرایی را جایگزین مصرف کند. ترویج تجمل‌گرایی و میل روزافزون مردم به مصرف کالاهای غیر ضروری را می‌توان ثمره تبلیغات گسترده نظام سرمایه‌داری در جوامع در حال توسعه دانست. البته باید توجه داشت که تبلیغ کالاهای تولید شده نظام سرمایه‌داری منحصر به جوامع یاد شده نمی‌شود و قلمرویی فراتر از آن دارد. حال آنکه تجمل و مصرف‌گرایی بیمارگونه، به هیچ‌وجه سنخیتی با هویت اصیل ایرانی- اسلامی مردمان این سرزمین ندارد.
 

 
اما باید توجه داشت که ایران اسلامی از همان زمان که معادلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جهان را برهم زد و قدرت دوقطبی جهان را با انقلاب فرهنگی خود درهم شکست، همچون آدم ابوالبشر همواره در معرض آسیب ابلیس‌های زمان بوده است. ابلیس‌هایی که در هر زمان با توجه به اقتضائات همان برهه تاریخی، بروز و ظهور می‌کنند. زمانی تحریم اقتصادی، زمانی جنگ تحمیلی و زمانی هم تحمیل جنگ بر پیکر بیمار و دردمند فرهنگ ایرانی. دنیای امروز و همه متعلقات آن دیگر جنگ نظامی را پیشنهاد نمی‌دهد، بلکه اکنون این فرهنگ، آیین و مذهب ملت‌ها است که آماج تیرهای زهرآگین دشمن است. از جمله مصادیق حایز اهمیت در این مسئله، تغییر نوع نگرش و ذائقه ملت‌ها است. آن‌گاه که غرب و صهیونیسم موفق به تسلط بر افکار جهانیان شوند، به راحتی می‌توانند عقل‌های آنها را به تسخیر خود درآورده و آنچه خود به آن مایل هستند را همچون یک تاکتیک جنگی و به صورت کاملا ماهرانه به اجرا درآورند.

تجمل‌گرایی و میل به مصرف کالاهای لوکس و غیر ضروری پدیده‌ای نوظهور نیست، اما امری هم نبود که جزو دغدغه‌های اصلی ایرانیان باشد. نگارنده سطور شما را دعوت می‌کند به بازگشت به زمانی که رسانه ملی کشور در برنامه‌های روتین خود، جایی برای تبلیغ و پیام‌های بازرگانی کالاها (ضروری و غیر ضروری) نداشت. چرا که انقلاب خود را فرهنگی می‌دانست و نه انقلابی که از کنار آن، عده‌ای سودجو و دنیا طلب برای خود دم و دستگاه به راه انداخته و ناخواسته تبدیل شوند به سربازانی برای نظام سلطه، تا از درون، همچون موریانه، ریسمان تنومند انقلاب را بپوسانند. لازم به ذکر است، توجه به این نکته به هیچ‌وجه به معنی مضر بودن تبلیغ پیام‌های بازرگانی نیست، اما باید دایره دید خود را وسیع‌تر کرده و اجازه دهیم مسایلی فراتر از این امور را نیز نظاره‌گر باشیم.

 

 
فیلم‌‌ها و سریال‌های تلویزیونی دهه 60، آینه تمام‌نمای فرهنگ ایرانی اسلامی است و رسانه ملی و سیاست‌هایش کاملا در مسیر آنچه هدف انقلاب اسلامی ایران بوده است، گام برمی‌داشت. اکنون اما همین رسانه ملی با ظرفیت قابل توجه خود می‌تواند مانعی باشد برای ورود بیش از حد فرهنگ غرب، در حالی که این مهم عملا به فراموشی سپرده شده و رسانه ملی خود تبدیل به ترویج‌کننده ذائقه غربی شده است. نمونه این ادعا را زمانی می‌توانید به راحتی درک کنید که تنها 24 ساعت تمامی برنامه‌های رسانه ملی را رصد کرده و متوجه چگونگی ترویج هدف و تجمل‌گرایی شوید. زمانی که در سریال‌های تلوزیونی، همواره یک خانواده ثروتمند با وسایل کاملا لوکس و تجملی نقش ایفا می‌کنند و قهرمان‌های داستان، اتومبیل‌های گران‌قیمت سوار می‌شوند و مدل‌ لباس های غربی در آن ترویج می‌شود، دیگر جایی برای مسامحه و تأمل باقی نمی‌ماند. دکور برنامه‌های تلویزیونی، لوکیشن‌های سریال‌ها و فیلم‌ها، اتومبیل‌های مورد استفاده در فیلم‌، نوع پوشش قهرمان داستان‌های تلویزیونی و تبلیغ کالاهای غیر ضروری که امروز تبدیل به یک منبع درآمد بسیار غنی برای رسانه ملی شده است، همه و همه مصداق‌هایی است که تجمل‌گرایی را به راحتی ترویج کرده و جامعه را به سمت آن سوق می‌دهد.

دین مبین اسلام به هیچ‌وجه مخالف زیبایی و کمال‌طلبی انسان نیست، اما با تأکید بر عدم افراط و تفریط، زندگی متعادل و بر مسیر اعتدال را به پیروان خود و سایر جهانیان معرفی می‌کند؛ چرا که حرکت در مسیر اعتدال و منحرف نشدن از آن باعث صفا و آرامش در زندگی‌ها خواهد شد. باید توجه داشته باشیم که زیبایی با تجمل متفاوت است و زمانی که اسب چموش افراط و تفریط عنان پاره کند و زیاده‌خواهی، اسراف و تجمل اصل اول در زندگی‌ها شود، جامعه در سراشیبی سقوط قرار می‌گیرد و شخصیت والای انسان در معرض نابودی؛ چرا که تجمل‌گرایی و زیاده‌خواهی جامعه را کاملا وابسته می‌کند و این با ذات انسان در تناقض است. اینجاست که باز هم همه نگاه‌ها به سمت مسئولان فرهنگی متمرکز می‌شود.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: