ارائه چهره انسان دوستانه و صلح طلب از بهائيت و همچنين انعطاف پذير بودن قوانين و آداب آن، براي پيروان و سوء استفاده از عدم آگاهي و اطلاع برخي از مردم و خصوصا جوانان از مسائل مذهبي، از جمله راهکارهاي تبليغي مبلغان اين فرقه ضاله در ايران اسلامي مي باشد.
کد خبر: ۲۴۰۹
۰۰:۰۰ - ۲۵ دی ۱۳۸۶
با نگاهي به پيشينه تاريخي فرقه جعلي و دست نشانده «بهائيت» و همچنين سير تاريخي تشکيل دولت يهود در سرزمين فلسطين، مي توان به رابطه بين «بهائيت» و صهيونيسم پي برد. رابطه اي که از همان ابتدا به يک همزيستي مسالمت آميز تبديل شد و در ادامه هرکدام از طرفين اين همزيستي سعي در تقويت طرف مقابل داشت تا در نهايت و به طور غير مستقيم خودش را تقويت کند؛ حال يا بنا به تشخيص خود يا به تشخيص اربابان استعمارگرشان.
به طور خلاصه مي توان گفت اسرائيل براي سرکوب کردن و تحقير هر چه بيشتر مسلمانان و همچنين به نمايش گذاشتن چهره اي موجه در عرصه بين الملل، سعي در حمايت از بهائيان و «بهائيت» کرد که در نهايت توانست توسط همين جماعت جعلي و همچنين با کمک يهوديان مخفي (يهوديان به ظاهر مسلمان شده) که به «بهائيت» گرايش پيدا کرده بودند، در کشورهاي مسلمان منطقه نفوذ کرده و به جمع آوري اطلاعات(جاسوسي) بپردازد و با تبليغ وسيع از حمايت هاي خود از اين فرقه، دست به يک فريب بزرگ زده و از خود يک چهره صلح طلب و مذهبي به نمايش بگذارد.
از طرف ديگر جماعت وامانده از همه جا و همه کس «بهائي»، براي اينکه بتواند در منطقه جايي براي استقرار و ساماندهي پيدا کند، دست به به حمايت از يهوديان مهاجر به سرزمين فلسطين زد و در ادامه از تشکيل دولت يهود در اين منطقه حمايت کرد؛ چرا که سران بهائي به خوبي فهميده بودند که با حمايت از تشکيل دولت يهود در فلسطين، تحت حمايت مستقيم دولت هاي حامي تشکيل اسرائيل و در ادامه و با تشکيل اين دولت، تحت حمايت مستقيم اين دولت قرار خواهند گرفت و جايي را براي استقرار و ساماندهي تشکيلاتي بدست خواهند آورد و کجا بهتر از فلسطين و شهرهاي حيفا و عکا که به جهت محل تبعيد و دفن مؤسسين سرسپرده اين فرقه، براي بهائيان اهميت بسزايي داشته و دارد.
عنوان کردن «ارض اقدس» و استفاده از کلماتي اينچنين و شبيه «ارض موعود» يهوديان، از جمله مواردي بود که سران «بهائيت» براي نزديک ساختن خود به دولت يهود استفاده کردند. بهائيان تشکيل دولت اسرائيل را وعده الهي عنوان مي کنند تا هرچه بيشتر به آن مشروعيت بدهند تا به اصل «همزيستي مسالمت آميز» خود با دولت يهود که حمايت طرفيني مي باشد، عمل کرده باشند.
امروزه و به علت وجود تعداد معدودي بهائيان در جامعه ايراني و همچنين رابطه تنگاتنگ جماعت بهائي با اسرائيل، از جمله راهکارهاي دولت اسرائيل براي دنبال کردن اهداف خود عليه جمهوري اسلامي ايران، تقويت بهائيان ايران مي باشد. آنچه که مدتي است شاهد آن هستيم، و بروز خارجي آن فعال تر شدن سايت هاي اينترنتي بهائيان به زبان فارسي و همچنين فعاليت هاي تبليغي همزمان بهائيان در نقاط مختلف کشور و در عرصه عمومي مي باشد.
ارائه چهره انسان دوستانه و صلح طلب از بهائيت و همچنين انعطاف پذير بودن قوانين و آداب آن، براي پيروان و سوء استفاده از عدم آگاهي و اطلاع برخي از مردم و خصوصا جوانان از مسائل مذهبي، از جمله راهکارهاي تبليغي مبلغان اين فرقه ضاله در ايران اسلامي مي باشد.
آنچه که در پس اين تبليغات و در پي آن افزودن به پيروان اين فرقه حاصل مي شود، فراهم شدن نيروي انساني بومي براي انجام فعاليت هاي ضد نظام در نقاط و سطوح مختلف کشور مي باشد. اين همان تئوري «انفجار از درون» بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسبق رژيم صهيونيستي است.
البته اين راه و روش تبليغي روش تازه و نويي نيست و قبلا هم مبلغان مذهبي اروپاي مسيحي، هموار کننده راه دولت هاي استعماري اروپايي براي نفوذ در ممالک ديگر بوده اند. آنچه که اينجا خود را به خوبي نشان مي دهد، دست سران صهيونيسم در آستين «بهائيت» است.
حالا نوبت بازي «بهائيت» براي اسرائيل است و نقش تازه اي که براي «بهائيت» در نظر گرفته شده، در ظاهر تبليغ آييني است که در باطن، اهداف شوم سياسي دولتمردان صهيونيست را دنبال مي کند.
