به گزارش «شیعه نیوز»، استاد دانشگاه قم با بیان اینکه برخی از مستشرقان صحنه عاشورا را با زاویه یک رقابت انتخاباتی یا از نگاه وهابیت تحلیل میکنند، گفت: ما به عنوان شیعه باید شخصیتها، دستاوردها و تاریخ صحیح شیعه را به زبان، ادبیات و قلمی که غربیها میفهمند بیان کنیم، نه به زبانی که میان خود ما رایج است.
محمدرضا فخرروحانی، استاد دانشگاه قم، ضمن تسلیت محرم و شهادت امام حسین(ع)، گفت: مستشرقان، شیعه را با چند ویژگی میشناسند که مختص دهههای اخیر نیست و در آثار خیلی قدیمیتر هم دیده میشود و مهمترین آن این است که شیعیان محرم را خیلی جدی میگیرند و واقعیت هم همین است.
وی با بیان اینکه نمیتوانیم در جایی شیعه پیدا کنیم که بحث عزاداری برای امام حسین(ع) را نداشته باشند و این اهتمام در قالب سینهزنی، عزاداری، اطعام و ... تحقق مییابد، افزود: غربیهایی که به بحث شیعه پرداختهاند به یک نکته اشاره دارند و آن اینکه تقریباً در تمامی جوامع بشری شیعه غیر از مسجد، جایی به نام حسینیه وجود دارد و مردم در موسم خاصی از سال اهتمام ویژه به این مکان دارند.
کار استثنائی شیعه در تمامی ادیان
فخرروحانی اظهار کرد: مستشرقان انگلیسی و فرانسوی که غالباً به هند وارد شدند، در گزارشات توصیفی خودشان به زیبایی به بحث آئینهای عزاداری و محرم از نگاه تشییع پرداخته و تأکید دارند یکی از وجوه تمایز شیعه، بحث دلدادگی به اهل بیت(ع) است. در میان اهل بیت(ع)، امام حسین(ع) جایگاه ویژه دارد و در هیچ آئینی نیست که به این اندازه در مورد یکی از بزرگانشان هزینههای مادی و معنوی بکنند. ما نیمه شعبان، عید غدیر، مبعث و ... را هم داریم و لزوماً همه حزنآلود هم نیستند، ولی کاری که شیعه در مورد امام حسین(ع) انجام داده، در هیچ منسکی صورت نگرفته است.
وی تصریح کرد: غربیها عمدتاً از قرن ۱۸ وقتی به بحث به عاشورا میرسند، مثلاً «سایمن اوکلین» کتابی نوشته و در بحث مفصلی به کربلا پرداخته یا «ادوارد گیبن»، که مورخ معروفی در انگلیس است، در کتاب «اضمحلال تمدن روم» در مورد تاریخ اسلام نگاشته است و بعد از پیامبر(ص) و امام علی(ع) به واقعه عاشورا اشاره میکند.
استناد به عقاید وهابی؛ خطر تحقیقات مستشرقان
استاد دانشگاه قم با بیان اینکه این مورخان استناداتشان را به آثاری دادهاند که دست اول نیست، ادامه داد: خطری که وجود دارد این است که هر مورخی گزینشی عمل میکند و قسمتهایی را که دوست دارد میفهمد یا مواردی را که قصد دارد به خواننده القا کند پررنگ میکند؛ براساس این سه مدل، برخی مورخین فرنگی همان مطالبی را که در کتابها دیدند گزارش کردند؛ برخی واقعه کربلا را براساس رفتارهای دینی عزاداران تعریف کردند.
وی اضافه کرد: در سال ۱۸۸۵ یک مستشرق به نام «تامس پاتریک هیوز» در کتابش با عنوان «دیکشنری آو اسلام» به کلمه عاشورا میپردازد و در همین جا رگههای انحرافی دیده میشود، زیرا او در مقدمه کتابش جمله کلیدی را بیان کرده و آن اینکه مطالب و مفاهیم تشیع فقط از دیدگاه وهابیت تعریف شدهاند؛ در حالی که وهابیون در این سال هنوز در عربستان قدرت چندانی نداشتند و ائمه(ع) هم صاحب بارگاه و بقعه بودند.
فخرروحانی با بیان اینکه برخی مستشرقان وهابیت را معیار، ملاک و میزان برای معرفی تشیع میدانند، اضافه کرد: در جریان دفاع از حرم در سوریه، سردار سلیمانی در دفاع از اسلام اصیل به شهادت رسید؛ برخی فکر میکنند پدیده داعش برای همین یکی دو دهه اخیر است که قاسم سلیمانی به واسطه مقابله با آنها به شهادت رسید، در حالی که اینها یک عقبه فرهنگی دارند که در تألیفات غربیها دستکم ۱۳۰ سال قدمت دارد و غربیها در آن زمان اینها را محور قرار دادند.
عقبه نرمافزاری داعش
وی با بیان اینکه داعش تجلی نظامی وهابیت است ولی در جنبه نرمافزاری از بیش از یک قرن قبل شروع کردهاند، گفت: در دائرةالمعارف اسلام در هلند، عاشورا را از همین دیدگاه کاملاً انحرافی معرفی کردند؛ البته تمامی مستشرقان این رویکرد را ندارند؛ بنده با تعداد قابل توجهی از آنها مراوده دارم و دوستانم هستند و کار مشترک علمی داریم.
این پژوهشگر با اشاره به دستههای مختلف مستشرقان، تصریح کرد: برخی مأمور هستند که با نقشه قبلی وارد این عرصه شوند. دسته دیگر به عنوان موضوع علمی به تشیع میپردازند، ولی اینها هم خیلی تحت تأثیر مستشرقان گذشته هستند و به منابع آنان رجوع میکنند، ولی وقتی حقایق به اینها گفته شود و بدانند که به منابع دقیق مراجعه نکردهاند، در غالب موارد تغییر موضع میدهند و حتی برخی از اینها مستبصر و شیعه میشوند.
وی اظهار کرد: اگر بتوانیم میراث و آموزههای شیعه خودمان را به زبان و با قلمی که مستشرقان میفهمند به زبان ساده ارائه دهیم، در خیلی موارد میتوانیم نگاه آنان را به تشیع عوض کنیم؛ اینکه شیعه را به عنوان گروهی خطرناک معرفی میکنند، درست نیست، بلکه عاقلانهترین مذهب است؛ زیرا هر جا بحث از گفتوگوست، پای شیعه در میان است. شیعه هرگز اهل خشونت نبوده و مدارا کرده است؛ ظلم و زور را تحمل نمیکرده، ولی اهل زورگویی هم نبوده است؛ در زمانی که شیعه در هند حکومت در دست داشتند، حتی هندوها، برهمنها و بوداییها هم این دوره را زمانی راحت برای انجام شعائر مذهبی خود معرفی کردهاند.
نگاه سیاسی و نادرست محققان غرب به شیعه
فخرروحانی با بیان اینکه غربیها غالباً نگاه صرف سیاسی به شیعه دارند، در حالی که ائمه(ع) در شیعه بیش از فرمانده نظامی و رهبر سیاسی، امام معصوم هستند، گفت: خطر در اینجاست که اگر کسی امام حسین(ع) را به عنوان رهبر سیاسی و فرمانده نظامی معرفی کند در واقع جایگاه امام را تنزل داده است، در حالی که امام به عنوان وظیفه امامت وارد کربلا شد. آنها این کجفهمی را هم دارند که اگر امام حسین(ع) میدانست که وارد نبردی میشود که پیروزی ندارد، چرا باز وارد آن شد؟ اینها فکر میکنند عرصه عاشورا عرصه رقابت انتخاباتی است، در حالی که در مکتب امام(ع)، نابود کردن پایگاه و قدرت فکری دشمن است، ولو با شکست ظاهری همراه باشد، این عین پیروزی است، نه اینکه ما به قدرت برسیم و وارد کاخ حکومتی شویم.
استاد دانشگاه قم افزود: امام حسین(ع) چهره واقعی اسلام اصیل و چهره اصلی بنیامیه که در واقع کفر آنان بود را برملا کرد و به همه نشان داد. این جنبهها در آثار مستشرقان کم دیده میشود. همچنین متأسفانه غربیها به منابع اصیل شیعه کم مراجعه میکنند و همین امر سبب میشود تا نفهمیدههای خود از شیعه را به عنوان عقاید شیعه معرفی کنند؛ تجربه شخصی بنده این است که وقتی واقعیت را در قالب گفتوگو برای آنان بیان میکنیم میپذیرند و عنادی نشان نمیدهند و عمدتاً موضعگیری لجوجانه ندارند.
ادبیات معرفی شیعه را بهروز کنیم
فخرروحانی اضافه کرد: ریشه واقعه کربلا در واقعه صلح امام حسن(ع) است که غربیها غالباً درک درستی از آن ندارند؛ امام حسن(ع) در شرایط بسیار سختی قرار داشتند و در حالی که فرماندهان ایشان به او خیانت کردند و شکست حتمی هم بود، چارهای جز صلح نداشتند. ضمن اینکه پیشنهاد صلح را معاویه داد. با این وصف متأسفانه تحت تأثیر مخالفان شیعه، تصویری بسیار وحشتناک و نادرست از امام حسن(ع) در منابع فرنگی وجود دارد. تصویری که درخور کسانی است که تصویربافی کردهاند.
وی در پایان بیان کرد: ما به عنوان شیعه باید شخصیتها، دستاوردها و تاریخ صحیح شیعه را به زبان و ادبیات و قلمی که غربیها میفهمند، بیان کنیم. البته نه به زبانی که میان خود ما رایج است و آن را میفهمیم. اگر این کار دنبال شود، اولاً محافل علمی آنها با تاریخ شیعه آشنا خواهند شد و ثانیاً عمق اعتقادی، دانش تاریخی و فرهنگی نسل جوان شیعه که در خارج از کشور است بیشتر خواهد شد. بنابراین متولیان باید تشیع را آن طور که شایسته است به جهانیان معرفی کنند.