به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله صافی گلپایگانی از مراجع عالیقدر شیعیان در یادداشتی با عنوان صبح عاشورا تاکید کردند: آن کس که اصالت و شرف انسان، اوج عظمت خود و ارزش انسان را در تمام عوالم خلقت به همه مخلوقات و ممکنات نشان داد و آیاتى مثل «لَقَد خَلَقنَا الإنسان فى أحسن تَقویم» و «فَتَبارَکَ اللهُ أحسن الخَالقین» و «إنّى أعلمُ مَا لا تَعلَمُون» را تفسیر نمود، حسین است؛ حسین انسانیت، حسین ملائکه، حسین انبیا، حسین ابراهیم و موسى و مسیح، حسین محمد و على و فاطمه، حسین حسن، حسین اسلام، حسین قرآن، حسین صبر و استقامت، حسین حق و عدالت، و بالاخره حسین خدا.
متن این دلنوشته به شرح زیر است:
باسمه تعالی شانه
صبح عاشورا
السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین
صبح روز عاشورا، صبح روز رستاخیز عظیمى است که بشریت در هولناکترین مواقف و هراسانگیزترین ایستگاهها قرار گرفت و در برابر حوادثى واقع شد که فرشتگان آسمانى را هم به شگفتى انداخت.
صبحى است سخت رهیب؛ مخاطراتى که در پى دارد و امتحاناتى که براى انسان پس از آن پیش مىآید، چنان شکننده است که شکستناپذیرى در برابر شداید آن، جلوه امر محال و غیر ممکن را دارد؛ اگر آن سختىها بر آسمانها و زمین و کوهها فرود مىآمد، تحمّل آن را نداشتند و اگر توان همه افراد بشر را یک نفر داشته باشد باز هم توان غلبه بر شداید و مصائب این روز از صاحب آن، عجیب و حیرتانگیز است.
استقبال از این روز، تنها در تاریخ انسانیّت، از یک نفر صادر شده است و نه پیش از او سابقه داشته و نه بعد از آن اتفاق مىافتد؛ یک نفر که از نظر ظاهرى یک تن بود، امّا از نظر معنا و بصیرت در معنویت و شخصیت یک عالم و عالمها و بیش از آسمانها و زمین و بهشت و آنچه در آنهاست بود، و همان مثال حقیقى و اکمل «الصوره الإنسانیه هى أکبر حجج الله على خلقه وهى الکتاب الذى کتبه بیده وهى الهیکل الذى بناه بحکمته …» بود، بزرگ مردى که در این روز و در این میدانِ پر از آنچه در نظر همه وحشتناک و هولانگیز و غیر قابل تحمّل است، ایستاد.
آن کس که اصالت و شرف انسان، اوج عظمت خود و ارزش انسان را در تمام عوالم خلقت به همه مخلوقات و ممکنات نشان داد و آیاتى مثل «لَقَد خَلَقنَا الإنسان فى أحسن تَقویم» و «فَتَبارَکَ اللهُ أحسن الخَالقین» و «إنّى أعلمُ مَا لا تَعلَمُون» را تفسیر نمود، حسین است؛ حسین انسانیت، حسین ملائکه، حسین انبیا، حسین ابراهیم و موسى و مسیح، حسین محمد و على و فاطمه، حسین حسن، حسین اسلام، حسین قرآن، حسین صبر و استقامت، حسین حق و عدالت، و بالاخره حسین خدا.
صبح روز عاشوراست؛ صبحى که آبستن مصایب جانکاهى است که حسین علیهالسلام و اهل بیت و اصحابش باید به استقبال آنها بروند و از دین و قرآن و شرف آل محمّد صلوات الله علیهم و شرف همه انسانهاى شریف، دفاع نمایند و در این روز، یگانه راهى را که طىکردن آن براى نخبگان در طول قرنها میسّر نمىشود، با عزّت و سرافرازى طى نمایند.
صبح عاشوراست، انبوه لشکر ظلم و ضد انسانى، لشکرى که براى انجام بزرگترین جنایات آماده شده بودند، گروه معدود و به ظاهر اندک و از نخبگان عالم وجود را محاصره کرده بودند.
حسین علیهالسلام و اصحابش با تصمیم قاطع و عزمى راسخ، به تمام دنیا و مردم آینده جهان و فرشتگان و همه، اعلام وجود مىنمایند، و الله اکبر از آن عظمت ایمان و عظمت هدف و مقصد.
حسین علیهالسلام اگر چه وجودش مالامال از توجه خاص به خداوند متعال بود و اگر چه دلش در حدّ کمال، محکم و استوار بود و مىدانست که در آن معرکه که دشمن همه شرارتها را مرتکب مىشود، نه خودش و نه اصحابش شکست نمىخورند، و با روحیه و قوّت ایمان به خدا در خط خود و صراط مستقیم فداکارى در راه دین و استقبال از شهادت، دشمن را بیچاره مىنمایند، با این همه، مرد موحّد و بنده خاص و خالص خدا همه چیز و همه نیروها را از او مىداند و فقط او را حىّ و قیوم مىشناسد، لذا با ابتهال تمام از خدا کمک مىطلبد و اعلام وثوق و اعتماد به خدا مىنماید، و چنان دعا و ابتهال مىکند که زبان و بیان ما از تقریر این حال شور و شوق و توجه حسین و اصحابش به خدا عاجز است.
حسین علیه السلام در این روز آنچه را که به ظاهر براى انسان عزیز است و براى حفظ آنها همه دعا مىکنند، در ورطه خطر قطعى مىبیند. او دعا مىکند، اما دعایش نجات ظاهرى از این ورطه و امتحان بزرگ نیست؛ دعا نکرد که خدایا جوانانم، و برادرانم را از این قتل و شهادت و اهل بیت را از اسارت، نجات بده و آنها و اصحابم را باقى بدار، یا شیرخوارم را مورد ترحّم این اشرار قرار بده؛ نه! از این مقوله دعا نمىکرد و هیچیک از اصحاب و یاورانش هم از این گونه دعاها نمىکردند؛ آنها همه به شهادت مىاندیشیدند؛ به این که انصار خدا و انصار رسول خدا و انصار حق مىباشند خوشحال و مسرور بودند، و چیزى که در فکر آنها نمىآمد، نجات از مرگ بود، آنها همه مستغرق در بحار توجّه به خدا و نیل به فوز شهادت بودند، دعایشان این بود که در شهادت و دادن جان در راه خدا هر چه بیشتر و خالصانه و موفقتر عمل نمایند و فداکارتر باشند و در برابر ضربات تیرها و شمشیرها و نیزههاى دشمن، شایقتر ایستادگى نمایند، کشتهشدن در راه خدا و شهادت، فوز عظیمى بود که بالمعاینه مىدیدند و با اختیار و اشتیاق تمام به سوى آن مىرفتند.
دعاى حسین علیهالسلام در این موقع دعایى است که اوج پرواز روح آن حضرت را نشان مىدهد، و ارتباط خاص و خالص او را با خدا بیان مىکند. نکتههاى بزرگى که در این دعا و در این موقعیت است، چه آموزنده و سازنده است؛ این بالاترین مقام ربط و قرب آنان به خدا است، انسانى که تمام وجودش معناى «إنَّ صَلاتى وَ نُسُکى وَ مَحیَاىَ وَ مَمَاتى للهِ رَبِّ العَالمین» است، دعا این است: «اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کُلِّ کُرْبَهٍ وَ أَنْتَ رَجَائِی فِی کُلِّ شِدَّهٍ وَ أَنْتَ لِی فِی کُلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَهٌ وَ عُدَّهٌ کَمْ مِنْ کَرْبٍ یَضْعُفُ عَنْهُ اَلْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِیهِ اَلْحِیلَهُ وَ یَخْذُلُ عَنْهُ اَلْقَرِیبُ وَ اَلْبَعِیدُ وَ یَشْمَتُ بِهِ اَلْعَدُوُّ وَ تَعْنِینِی فِیهِ اَلْأُمُورُ أَنْزَلْتُهُ بِکَ وَ شَکَوْتُهُ إِلَیْکَ رَاغِباً فِیهِ عَمَّنْ سِوَاکَ فَفَرَّجْتَهُ وَ کَشَفْتَهُ وَ کَفَیْتَنِیهِ فَأَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَهٍ وَ صَاحِبُ کُلِّ حَاجَهٍ وَ مُنْتَهَى کُلِّ رَغْبَهٍ»
در این دعا که جملههاى توحیدى آن را بزرگان علما و اهل معرفت و ارتباط با حقایق عالى و معانى متعالى باید شرح بدهند، و برهان قدرت ایمان و وثوق و اعتماد و امید امام علیهالسلام به خداست به نکتههاى بزرگى اشاره شده است.
اوّل: توحید در مقام وثوق و اعتماد و اتکا، امام علیهالسلام در اندوهها فقط خدا را پشتیبان و تکیهگاه خود مىداند و به احدى و هیچکس غیر از خدا اعتماد و اتکا ندارد.
دوّم: توحید در مقام رجا و امید که در این مرتبه و مقام نیز در هر شدّت و سختى به او و حسن قضاى او امیدوار است.
سوم: خدا را ستایش مىنماید که در همه حالات و همه همّ و غمها هموم و غموم او را بر طرف ساخته و غصههایى را که دل را ضعیف مىنماید و راه چاره در آنها بسته مىشود و در آن دوست، شخص را وامىگذارد و دشمن، شماتت مىنماید بر طرف فرموده است. در اینجا و در این موقف هولناک نیز از خدا مىخواهد که به او توان حفظ آن موقف را عطا کند و او را در تحمل این همه مصیبتها و بلیّات یارى فرماید که تا پایان راه، همه این مدارج و معارج را خودش و اهل بیت و اصحابش با عزمى خللناپذیر طى نمایند، و مشتاقانه، یکایک گردنههاى خوفناک این وادى را پشت سر گذارند و پیش بروند؛ و بروند و بروند، تا به جایى برسند که دیگر این عقلهاى ما از درک اوج آن عاجز است و همه قلّههاى عظمت را فتح نمایند. این دعا و این ابراز اعتماد و وثوق به بهترین وجهى مستجاب شد، و حسین به آنچه اراده کرده بود و مىخواست، رسید؛ همه مقاصدش حاصل شد، و همه حوایج حقیقى و خواستههایش برآورده شد، همه یاران و اصحابش قلّههاى بلند تقرب به خدا را فتح نمودند و برکات کار آنها تا روز قیامت، شکوفا و زنده و پایدار است و آیه شریفه «مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» در طول قرون و اعصار تا روز قیامت، تفسیر شد.
والسلام على الحسین وعلى اولاد الحسین وعلى اصحاب الحسین و رحمه الله وبرکاته
لطف الله صافى