به گزارش «شیعه نیوز»، نویسنده مجموعه کتاب "جنگ جهانی جمعیت" گفت: ما در طلیعه ورورد به مقطعی از زمان در ایران هستیم که میتوانیم آن را مقدمات "انقلاب خانواده" در ایران بدانیم! و این دگرگونی نهاد خانواده میتواند در امواج بعدی تاثیرات زیادی بر روی ساختارهای جامعه بگذارد.
دکتر صالح قاسمی با اشاره به روند کوچک شدن خانوادههای ایرانی اظهار کرد: خانواده یکی از اصلیترین نهادهای جامعه بشری است و بسیاری از پدیدههای اجتماعی ریشه در خوانواده داشته یا از آن متاثرند بهویژه در فرهنگ ایرانی اسلامی.
وی ادامه داد: در فرهنگ ایرانی، خانواده اصیلترین نهاد اجتماعی بوده است و خانوادههای گسترده چند نسلی و کاملاً به هم تنیده و اجتماعی الگوی رایج خانواده در ایران باستان بوده است ضمن اینکه در کنار این فرهنگ باستانی، فرهنگ اسلامی توحیدی نیز تاکید فوقالعادهای بر روی خانواده داشته و خانواده را یک نهاد کاملاً مقدس میداند که تشکیل آن یکی از مراحل کمال انسان است.
نویسنده مجموعه کتاب "جنگ جهانی جمعیت" تصریح کرد: همه میدانیم که اساس تشکیل فرایند رشد و تکامل شخصیت افراد از خانواده شکل میگیرد، از این جهت خانواده در مباحث جمعیتی نیز یک مقوله بسیار مهم و تاثیرگذار است؛ سیر تحولات جمعیت و آمارهای جمعیتی نشان میدهند که متاسفانه خانواده ایرانی در طول سه چهار دهه اخیر، روند کوچک شدن و کاهش تعداد اعضای خانواده را طی کرده است، به این معنی که الگوی خانواده ایرانی در حال تغییرات جدی است!
قاسمی اضافه کرد: به طور روشنتر بر اساس آمارها، تعداد خانوادههای تکنفره در حال افزایش است، این نوع از خانواده به افراد مجرد مربوط است و شامل افراد مجرد یا افرادی که طلاق گرفته یا همسرشان فوت میشود؛ همینطور خانوادههای دو نفره که از یک زوج تشکیل شدهاند نیز در حال افزایش هستند، خانوادههای سه و چهار نفره نیز همین وضعیت را دارند.
این پژوهشگر حوزه جمعیت خاطرنشان کرد: علاوه بر این آمار، خانوادههای تک سرپرست نیز در حال افزایش است؛ در این خانوارها تنها پدر یا مادر به عنوان سرپرست حضور دارد؛ در مقابل اینها، خانوادههای گسترده و چند نسلیِ پنج نفره یا بیشتر در دهههای گذشته کاهش یافتهاند؛ این مسئله پیامدهای زیادی را در بر دارد که بر حوزه تربیت فرزندان، مهارتآموزی، اقتصاد خانواده، نگرش و روابط اجتماعی و اخلاقی تاثیرگذار است.
وی افزود: به تعبیر بنده، ما در طلیعه ورورد به مقطعی از زمان در ایران هستیم که میتوانیم آن را مقدمات "انقلاب خانواده" در ایران بدانیم! و این دگرگونی نهاد خانواده و انقلاب خانوادگی میتواند در امواج بعدی تاثیرات زیادی بر روی ساختارهای مختلف جامعه بگذارد؛ ساختارهای اقتصادی، فرهنگی دینی، سیاسی و امنیتی از این جملهاند.
قاسمی متذکر شد: دگرگونی و کوچک شدن خانواده ایرانی به نفع افراد خانواده، خانواده، جامعه و آینده کشور نیست؛ شایسته است مردم و مسئولان این تغییرات را با دقت بیشتری ملاحظه کنند و با جدیت درصدد اصلاح الگوی فرزندآوری باشند، زیرا برای حفظ نهاد خانواده، راهی جز اصلاح نگرش و اصلاح فرزندآوری در الگوی خانواده ایرانی نیست.
ثانیًا: اینها همه ناشی از سرریز جمعیّت به شهرها و تراکم فروشی است! که به علّت اجحاف در تخصیص بودجه و امکانات است! وزراء و وکیلالدولههای پایتختنشین با غارت انفال سراسر کشور و حیف و میلش در تهران، آتش را به قرص خود میکشانند
مثلًا چرا به اجارهنشینی تهران 50 ملیون وام تعلّق گیرد ولی برای خانهسازی در روستا فقط 30 ملیون؟ اگر واقعًا با 30 تومن میشه خانه ساخت، خیلی بیجا میکنی [به همشهریت] 50 ملیون وام اجاره میدهی! کسی که 50 ملیون دارد چرا به روستا نرود؟ تا با 30 ملیونش [برای همیشه] از اجارهنشینی درآید و با 20 ملیون باقیمانده، واسه خودش یک کارستون راه اندازد. و گر نه، چرا جای مبالغ وام ساخت و اجاره را عوضی گرفتی؟
عشایر تولیدگر ارزاق عمومی را به بهانۀ حفاظت از محیط زیست از مرتع و جنگل بیرون راندی تا قُرق شاهی برای کباب آهو خالی از مزاحم باشد و غارت درختان جنگلی را [که علارغم پتروشیمی و پرینت 3 بُعدی] سرف کتیبۀ مبلت میشود، کسی نبیند
کشاورز را نمیگذاری روی زمینش مسکن بسازد تا [بجای استقلال و تولیدگری] باغبان ویلایت شود
اقتصاد خُرد را [به بهانۀ اقتصاد کلان] خورد کردی تا نیروی کار مستقل، نانخور صنایع منسوخت شود
ملّت هم زورشان به کلان کلاشان نرسید، [ناچار] حاشیهنشینی پایتخت را بر کویر لوت ترجیح دادند؛ در این گرانشهر هم، سرنوشتی جز فعلگی و رفتگری و آلونکی برای خواب و سگدوزنی ندارند؛ با این مزد بخور نمیر توقع داری مثل ماشین گوسفند رومانوف سالی چندقلو تحویلت دهند؟
پس یا خدا عادل است و به ایرانی کمتر از آلمانی هوش نداده یا ایرانی منصف نیست و کمتر از آلمانی برای کشورش مایه گذاشته