به گزارش «شیعه نیوز»، دیاکو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری طی در بخشی از یادداشتی با عنوان ما و مسأله ایغورها در روزنامه ایران نوشت: دولت چین تسلط کامل بر استان سین کیانگ دارد و به نظر میرسد که نسبت به نظارتهای بینالمللی به آنچه در این استان میگذرد، بی تفاوت نیست. به علاوه، دولت چین رابطه دوستانهای با ایران دارد و ایران میتواند بدون هیاهوی رسانهای، نگرانیهای خود را به پکن انتقال دهد. تحت این شرایط در حالی که راههای بهتری برای ابراز نگرانی ایران وجود دارد، اعلام عمومی اعتراض به برخی رفتارهای گزارش شده دولت چین، هیچ کمکی به اقلیتی که شاید تحت ستم باشد، نمیکند. در همین حال، هیچ کدام از گزارشهایی که در تکیه به منابع امریکایی گاهی به شکل مبالغهآمیزی از نوعی نسلکشی در استان سین کیانگ خبر میدهند، قابل اعتماد نیست.
ایالات متحده در حالی که جنگ سرد تازهای را با چین آغاز کرده، انگیزه بالایی به منظور تحریف و بزرگنمایی اطلاعات نادرست علیه آن کشور دارد. استان سین کیانگ با اشغال یک ششم مساحت چین، ۲۵ درصد از منابع ذغال سنگ و نزدیک به ۴۰ درصد از منابع نفت و گاز این کشور را در خود جای داده و پل ارتباطی چین به خشکیهای اوراسیاست. بدون سین کیانگ، چین عمدتاً به یک قدرت پرچالش در آسیای دریایی محدود خواهد ماند و باید ایدههای بلندپروازانه مانند جاده ابریشم جدید از مسیر آسیای مرکزی را برای همیشه کنار بگذارد. این مسأله تأثیر مستقیم و هنگفتی بر چشمانداز بازخیزی چین که در سالهای اخیر همه چشمها را به خود خیره کرده، خواهد داشت. تلاش امریکا برای بی ثبات کردن سین کیانگ، یک روش فریبنده برای اخلال در داستان ظهور چین است.
جمعیت ۱۱ میلیونی اویغورها در سین کیانگ که خود را به لحاظ دینی و نژادی از اکثریت قوم هان در سرزمین اصلی چین جدا میدانند، در گذشته گاهی راه استقلال خود را در استفاده از ابزارهای خشونتآمیز دیدهاند. جنبش استقلال ترکستان شرقی که زمانی تحت حمایت اتحاد شوروی قرار داشت، امروز یک دولت در تبعید در واشنگتن تشکیل داده و مخفیانه از سوی تعدادی از دولتهای غربی نیز حمایت میشود. این جنبش که مهمترین تکیه گاه فراگیر برای آرمانهای جداییطلبانه ایغورهاست، در شاخه نظامی خود یک سازمان افراطی با عنوان جنبش اسلامی ترکستان شرقی را تشکیل داد که بعد از چندین عملیات تروریستی سرانجام در سال ۲۰۰۲ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشورهای مختلف در لیست گروههای تروریستی قرار گرفت. این سازمان بعدها همچنان در افغانستان و سوریه نیز در کنار افراطیترین گروههای تکفیری فعالیت داشته است. با وجود این، دولت چین بخوبی نسبت به این حساسیت و راههایی که امنیت پایدار را به این استان بازمیگرداند، واقف است. یک سال پس از آشوبهای این استان در سال ۲۰۰۹ که به کشته شدن بیش از ۲۰۰ نفر منجر شد، هو جین تائو رئیس جمهوری وقت چین در جریان دیدار از آن استان، راه اساسی برای حل مسأله سین کیانگ را توسعه آن دانست. از آن زمان وضعیت اقتصادی در سین کیانگ به میزان قابل توجهی بهبود یافته است.
تولید ناخالص داخلی این استان به بیش از دو برابر و میانگین سرانه درآمد در نواحی شهری و روستایی سالانه ۶/۷ درصد افزایش داشته است. امروز میدانیم که تبلیغات غرب پیرامون آنچه گاهی «اردوگاههای کار اجباری» نامیده شده درست نیست. بر اساس جزئیات کتاب سفیدی که دفتر شورای اطلاعات جمهوری خلق چین در مرداد سال گذشته منتشر کرد، وظیفه اصلی این مراکز که در سراسر سین کیانگ پراکنده هستند، آموزش زبان، قوانین چین و مهارتهایی است که هر فرد برای بهرهمندی از حقوق شهروندی چین و مشارکت در فرصتهای اقتصادی باید از آن برخوردار باشد. از دیدگاه دولت چین، فقر و نقصان در مهارتهای زبانی و آشنایی با قوانین جاری، از مهمترین دلایل گرایش جوانان ایغور به گروههای افراطی است و این مراکز به آنها کمک میکند که این مشکلات را پشت سر بگذارند.
هیچ کدام از اینها ثابت نمیکنند که احتمالاً هیچ گونه ظلم یا نقض حقوق انسانی در سین کیانگ صورت نمیگیرد، اما تا زمانی که تحقیقات مستقل و قابل اتکایی وجود نداشته باشد، گزارشهای غربی که اغلب با انگیزههای سیاسی همراه است، نمیتواند معیار خوبی برای تشخیص واقعیت در سین کیانگ باشد. همین تفاوت عمده، سرچشمه رفتار متفاوت ایران با مسأله ایغورها از یک طرف و مستضعفان تحت ستم در یمن، فلسطین و لبنان از طرف دیگر است.