به گزارش «شیعه نیوز»، طاهر علیزاده متخصص روانشناسی در خصوص ابراز خشم گفت: خشم یکی از احساسات طبیعی و مفید انسانی محسوب میشود که در واقع تداوم نسل انسانی مدیون استفاده مناسب از این احساس بوده است. کاربرد خشم سالم مواردی مانند مراقبت از خود، جلوگیری از تجاوز به حریم شخصی، رفع موانع و واکنش به ناکامیها را شامل میشود.
او در ادامه افزود: در صورتی که از خشم استفاده به جا و درست شود، مشکل خاصی ایجاد نمیشود؛ اما باید به این نکته توجه داشت که خشم و عصبانیت شدید خطر آسیب به دیگران و قطع ارتباط بیرونی را در پی دارد. انسانهای سالم زمان عصبانیت درجاتی از استرس را هم تجربه میکنند. اضطراب در خشم این پیام را به ما میدهد که مراقب ناراحتی افرادی که به آنها وابسته هستیم و یا دوستشان داریم، باشیم.
علیزاده تشریح کرد: تنظیم و تعادل بین مراقبت از خود و دیگری در زمان عصبانیت کار بسیار دشواری است به همین دلیل، تجربه احساس خشم یکی از نمونه کارهای تعارضزا در بین انسانها محسوب میشود. اگر کارکرد احساس خشم را جدایی، فاصله گرفتن و مراقبت از خود در نظر بگیریم؛ احساس مقابل یعنی عشق و دوست داشتن که میل به پیوند و صمیمیت را در پی دارد؛ در واقع به نوعی اختلالات روانی، ناتوانی در تنظیم و تعادل بین احساس عشق و خشم را ایجاد میکند.
این متخصص روانشناسی افزود: باید به این نکته توجه داشته باشیم که احساس سالم خشم با پرخاشگری ناسالم، متفاوت است. کسانی که ظرفیت تجربه و تحمل احساس خشم را ندارند، به هنگام خشم به جای تجربه احساس به شکل فیزیکی و شناختی؛ خشم را برون ریزی میکنند و تمایل دارند خود را با شکستن وسایل و یا درگیری فیزیکی با افراد آرام کنند.
او بیان کرد: انسانهای سالم به جای برون ریزی احساس، با آگاهی درباره عصبانیت خود، از این احساس از طریق ابراز کلامی برای مراقبت از خود استفاده میکنند؛ بنابراین تجربه طبیعی احساس خشم بدون برون ریزی و تبدیل آن به قاطعیت علاوه بر آن که آسیب زا نیست، میتواند فوائد مثبت روانشناسی را برای این افراد به دنبال داشته باشد.
علیزاده در ادامه به تشریح چند نوع خشم ناسالم پرداخت و گفت: یکی از انواع خشم، خشم فرافکنانه است؛ اگر بدون شواهد و دلایل واقعی و بر اساس ذهن خوانیها و مشکلات درونی خشم را تجربه کنیم، با خشم فرافکنانه رو به رو میشویم. علاوه بر اینکه یک تجربه ناسالم است، روابط سالم ما را نیز تهدید کرده و اختلالات روانی را تشدید میکند. به عنوان مثال اگر تصور کنیم که شخصی هر روز پشت سر ما صحبت میکند و بدون دلایل و شواهد کافی عصبانی شویم؛ دچار خشم فرافکنانه شدهایم. برای خنثی کردن این نمونه خشمها در ابتدا توجه به شواهد بیرونی بسیار اهمیت دارد که باید از خود بپرسیم آیا دلایل کافی برای فرضیه ما وجود دارد و بعد از آن نسبت به تعارضات درونی خود تمرکز کنیم تا بتوانیم به پاسخ این مشکل برسیم.
این متخصص روانشناسی افزود: خشم جابهجا شده، نوع دیگری از خشم ناسالم است که برخی افراد به این دلیل که توانایی نشان دادن خشم خود را به فرد اصلی ندارند؛ آن را نسبت به یک شخص دیگر یا کارمند زیردست خود ابراز میکنند. توجه به منبع اصلی خشم میتواند در خنثی کردن این خشم ناسالم به افراد کمک کند.
خشم دوپاره شده یکی دیگر از انواع خشم ناسالم است که علیزاده در این باره تشریح کرد: تمام انسانها ترکیبی از خوبی و بدی هستند و هر شخص نقائص و کمالات خاص خود را دارد. اگر زمان اختلاف و تنش با یک فرد، خوبیهای او را نادیده بگیریم و فقط نسبت به حرکت ناکام کننده و بدیها تمرکز کنیم؛ با خشم دوپاره شده رو به رو خواهیم شد. توصیه میشود در این شرایط به تاریخچه خوبی و لطفها توجه شود تا بتوان خشم دوپاره شده را کنترل کرد.
او اضافه کرد: خشم ناشی از خودشیفتگی, از انواع دیگر خشم ناسالم است؛ افراد خودشیفته به دلیل خودمحوری و انتظارات نامعقولی که دارند، تصور میکنند دیگران باید خواسته آنها را به طور کامل انجام دهند و زمانی که کسی نخواهد یا نتواند خواسته فرد خودشیفته را برآورده کند؛ فرد دچار خشم ناشی از خودشیفتگی میشود. به هر میزان که انتظارات ما از دیگران افزایش پیدا کند، ناکامی خود ما بیشتر میشود و در نتیجه عصبانیت زیادی را تجربه خواهیم کرد.
تکنیکهای مدیریت خشم
این مشاور تصریح کرد: تکنیکهای بسیاری در رابطه با مدیریت خشم وجود دارد که عمده هدف آن جلوگیری از تبدیل خشم به پرخاش یا همان برون ریزی است. در تکنیکهایی مانند شمارش اعداد از ۱ تا ۱۰، تنفس عمیق، ترک محیط، اجتناب از بحث کردن، فرصت برای ایجاد حواس پرتی و خرید وقت, فرصت کافی برای کنترل خشم ایجاد میشود که میتوان با بکارگیری آنها برون ریزی و پرخاشگری را به تعویق انداخت. توجه به این تکنیکها بعد از شناخت ریشه خشم ناسالم میتواند به ما در کنترل آن کمک کند.
علیزاده گفت: برخی از افراد که شخصیت منفعل و پرخاشگر دارند، تصور میکنند اگر به خشم و عصبانیت سالم خود بیتوجهی کنند حال خوبی خواهند داشت؛ اما نکته حائز اهمیت این است که بی توجهی و سرکوب آن باعث رسوب خشم به شکل استعاری میشود و میتواند زمینه ساز خشم فورانی باشد که برای خود فرد و طرف مقابل بسیار خطرناک است؛ بنابراین ابراز سالم و قاطعانه خشم که هدف آن مراقبت از خود است، سالمترین روش ممکن برای کنترل و مدیریت آن است.
این متخصص روانشناسی در پایان بیان کرد: اگر با تأمل، درمان و تمرین بتوانیم در ابتدا احساس خشم را به شکل درون روانی تجربه کنیم و نسبت به آن آگاه باشیم و خشم خود را به پرخاش و برون ریزی تبدیل نکنیم؛ همچنین در صورتی که ریشههای خشم ناسالم را شناسایی و خنثی کرده و در مواقع خشم سالم این احساس را به قاطعیت و دفاع از خود تبدیل کنیم، در نهایت میتوانیم با کنترل این احساس زندگی سالم و بهتری را داشته باشیم.