روز اول ذیالحجه منسوب به سالروز ازدواج امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) با حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) است. این ازدواج پر برکت، تداوم بالندگیِ درخت پر ثمر شجره نبوت برای هدایت عالم و آدم به سرمنزل مقصود بود؛ چرا که حاصل این ازدواج، ولادت برترین هادیان و معلمان بشر یعنی اهلبیت وحی علیهمالسلام بود تا هر کدام، چراغ راهی برای جویندگان مسیر قرب الهی باشند.
پیامبر ( صل الله علیه و آله و سلم ) در پاسخ به گلایه آن دست از متکبران قریش که با گستاخی به آن حضرت شکایت میبردند که چرا آنها را به تزویج فاطمه ( سلام الله علیها ) در نیاورده است، میفرمود از خلقت آدم ( علیه السلام ) هیچ فردی همکفو با فاطمه جز علی نبود و اگر علی خلق نمیشد در شأن دخترم کسی پیدا نمیشد. با این حال آنها از دشمنی و حسادت خود دست بر نمیداشتند و با نیش و کنایه سعی در ناراحتی خاندان وحی داشتند.
نقل است در اولین روزهای ازدواج این انوار مقدس الهی، پیامبر ( صل الله علیه و آله و سلم ) نزد دخترش فاطمه ( سلام الله علیها ) رفت و فرمود: کَیْفَ أَنْتَ یَا بُنَیَّةِ وَ کَیْفَ رَأَیْتِ زَوْجَکِ؛ اى فاطمه حالت چطور است؛ شوهر خود را چطور دیدى؟ قَالَتْ لَهُ یَا أَبَتِ خَیْرُ زَوْجٍ إِلَّا أَنَّهُ دَخَلَ عَلَیَّ نِسَاءٌ مِنْ قُرَیْشٍ وَ قُلْنَ لِی زَوَّجَکِ رَسُولُ اللَّهِ مِنْ فَقِیرٍ لَا مَالَ لَهُ؛ فرمود: اى پدر بزرگوار او بهترین شوهر است، اما زنان جفاپیشه قریش میآیند و از روى سرزنش به من میگویند که پدرت ترا به فقیرى داده که از مال و منال چیزى ندارد.
پیامبر ( صل الله علیه و آله و سلم ) در پاسخ فرمود: دختر عزیزم، نه پدر تو فقیر است و نه شوهر تو؛ در حالی که گنجینههای زمین از طلا و نقره را بر من عرضه کردند و من آنچه نزد پروردگارم بود را قبول کردم. فَقَالَ لَهَا یَا بُنَیَّةِ مَا أَبُوکِ بِفَقِیرٍ وَ لَا بَعْلُکِ بِفَقِیرٍ وَ لَقَدْ عُرِضَتْ عَلَیَّ خَزَائِنُ الْأَرْضِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ فَاخْتَرْتُ مَا عِنْدَ اللَّهِ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ.
اى دختر اگر بدانى آنچه پدر تو میداند، همه دنیا در چشم تو ناخوش آید. یَا بُنَیَّةِ لَوْ تَعْلَمِینَ مَا عَلِمَ أَبُوکِ لَسُمِجَتِ الدُّنْیَا فِی عَیْنِک
اى دختر من مبالغه نمىکنم در نصیحت تو، اما شوهر تو مقدمتر بر خلایق است از جهت سلامت (دین) و علم و حلمش بیشتر از آنها است. وَ اللَّهِ یَا بُنَیَّةِ مَا أَلَوْتُکِ نُصْحاً أَنْ زَوَّجْتُکِ أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَکْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً یَا بُنَیَّةِ
اى دخترک من، حق سبحانه و تعالى نظر انداخت بر زمین از آنجا دو مرد را اختیار فرمود، یکى پدر تو، و یکى شوهر تو. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَارَ مِنْهَا رَجُلَیْنِ فَجَعَلَ أَحَدَهُمَا أَبَاکِ وَ الْآخَرَ بَعْلَکِ
اى دختر، نیکو شوهریست شوهر تو؛ نباید از امر او نافرمانى کنى. یَا بُنَیَّةِ نِعْمَ الزَّوْجُ زَوْجُکِ لَا تَعْصِی لَهُ أَمْراً
امیر المؤمنین ( علیه السلام ) میفرماید بعد از آن مرا صدا کرد و گفت: یا على. گفتم: لبیک یا رسول اللَّه. فرمود داخل بیا. چون رفتم، فرمود با فاطمه لطف فرماى و با وى رفق و احسان نما که او جزوی از من است. با ناراحتی او ناراحت و با شادیاش نیز شاد میشوم. از خدا براى شما طلب خیر میکنم و شما را به او مىسپارم. ثُمَّ صَاحَ بِی رَسُولُ اللَّهِ یَا عَلِیُّ فَقُلْتُ لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ادْخُلْ بَیْتَکِ وَ الْطُفْ بِزَوْجَتَکِ وَ ارْفُقْ بِهَا فَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی یُؤْلِمُنِی مَا یُؤْلِمُهَا وَ یَسُرُّنِی مَا یَسُرُّهَا أَسْتَوْدِعُکُمَا اللَّهَ وَ أَسْتَخْلِفُهُ عَلَیْکُمَا
منبع: کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط - القدیمة)، ج۱، ص: ۳۶۲