شیعه نیوز:
پرسش
میگویند؛ در جنگهای اسلامی سه نفر بودند که علمدار بودند و دستهایشان بریده شده بود و خدا به جای دست به آنها در بهشت بال میدهد؛ نام آن سه تن چیست؟
پاسخ اجمالی
اگرچه ممکن است خداوند تمام افرادی که با دستان بریده به شهادت رسیدهاند را از این امتیاز بهرهمند سازد، اما بنابر تحقیق و جستوجو در منابع روایی و تاریخی؛ تنها دو شهید را مییابیم که صراحتاً وجود چنین امتیازی برایشان اعلام شده است:
1. جعفر بن ابیطالب( علیه السلام ).
پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم )، پس از به شهادت رسیدن جعفر بن ابیطالب و قطع شدن دو دست او در جنگ موته، فرمود: «خداوند عزّ و جلّ به جاى دو دستش، دو بال به او عطا فرمود که با آنها در بهشت، هر کجا که بخواهد، پرواز میکند».[1]
عبد الله بن جعفر میگوید: من یاد دارم هنگامى که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) به منزل ما تشریف آورد و خبر مرگ پدرم را به مادرم داد. در این هنگام پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بسیار ناراحت به نظر میرسید و از دیدگان مبارکش اشک جارى بود، و دست خود را بر سر من و برادرم میکشید و ما را مورد نوازش قرار میداد. من دیدم که اشکهایش بر محاسن شریفش جارى میشد، پس از این فرمود: «پروردگارا! جعفر اکنون با بهترین پاداش در جوار شما آمده است، خدایا! در ذریه و نژاد او بهترین فرزندان را قرار بده تا نام نیک او را همچنان نگهدارند». بعد از این به مادرم فرمود: «یا اسماء! اکنون شما را مژدهاى بدهم» گفت: بفرمائید پدر و مادرم فدایت گردد، پیامبر فرمود: «خداوند دو بال به جعفر هدیه داده تا در بهشت با فرشتگان پرواز کند».[2]
و از همینرو است که به او جعفر طیّار میگویند.
2. ابوالفضل العباس( علیه السلام ).
امام سجاد( علیه السلام ) در وصف حضرت عباس بن علی( علیه السلام ) میفرماید: «خداوند عباس را رحمت کند که برادرش حسین( علیه السلام ) را بر خود ترجیح داد و خود را در راه او فدا کرد تا جایی که دستانش قطع شد. خداوند نیز در مقابل آن، دو بال به او عطا کرد که با آن در بهشت پرواز میکند...».[3]
[1]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: بجاوی، علی محمد، ج 1، ص 242، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج 2، ص 200، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1414ق.
[2]. طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 103، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1390ق.
[3]. شیخ صدوق، الامالی، ص 462 - 463، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
T