شیعه نیوز:
پرسش
آیا در روایات در مورد حق الناس، چنین چیزی آمده که؛ «در روز قیامت در عوض یک درهم، هفتصد نماز مقبول را میگیرند»؟! اگر چنین است پس شخصی نماز نمیخواند و طلبکار از دنیا میرود و شخصی دیگر همه نمازهایش را خوانده ولی حق الناس به گردن دارد. آیا این مخالف عدل پروردگار نیست که مثلاً اولی را به بهشت ببرد و دومی را به جهنم؟
پاسخ اجمالی
بنابر تحقیق و جستوجو در منابع؛ عین این سخن در تعداد کمی از کتابهای حدیثی و غیر حدیثی، البته نه به عنوان روایت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و یا امام( علیه السلام )؛ بلکه ظاهراً به عنوان برداشتی از مضمون روایات است که در کتابهایی مانند: «شرح أسماء الله الحسنى» قشیری(م 465ق)،[1] «المواهب اللدنیة» شهاب الدین قسطلانی(م 923ق)،[2] و «الأنوار النعمانیه» سید نعمت الله جزایری(م 1112ق).[3] آمده است.
در همین راستا، احتمالاً اولین کتابی که این سخن در آن آمده؛ همان کتاب «شرح أسماء الله الحسنى» میباشد و بیشتر مؤلفان در نقل این سخن، از لفظ «قیل» بهره جستهاند که این خود بیانگر نوعی ضعف در آن است، جز جزایری که در «الأنوار النعمانیه» ادعا کرده که این سخن با توجه به «اَخبار» گفته شده است.
به هر حال؛ براساس بسیاری از روایات؛ گرچه مجازات حق الناس بسیار شدید است، اما نمیتوان با تکیه و اعتماد به این سخن، عقیدهای کلامی درست کرد و طبق آن، برخورد خداوند با نامه اعمال انسانها را در قیامت بیان نمود.
حتی با فرض وجود چنین روایتی؛ آنچه در پرسش فرض شده؛ هرگز اتفاق نخواهد افتاد تا خلاف عدالت باشد. بلکه انسان در قیامت نتیجه تمام اعمال خود را، مشاهده میکند و اگر انتقال اعمالی صورت میگیرد؛ در حقیقت موازنه و کسر و انکسارى رخ میدهد، و درست مانند مطالبات و بدهیها است که از یکدیگر کسر میشود، هنگامى که انسان نتیجه این موازنه را میبیند در حقیقت تمام اعمال نیک و بد خود را دیده است و میپذیرد.[4]
[1]. «قیل: إن الدانق من الفضة یؤخذ به یوم القیامة سبعمائة صلاة مقبولة فتعطى إلى الخصم»؛ قشیرى، ابوالقاسم عبد الکریم، شرح أسماء الله الحسنى، ص 374، قاهره، دار الحرم للتراث، چاپ اول، 1422ق.
[2]. شهاب الدین قسطلانی، أحمد بن محمد، المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة، ج 3، ص 661، قاهره، المکتبة التوفیقیة، بیتا.
[3]. «فی الأخبار انّه یؤخذ بدانق فضّة سبعمائة صلاة مقبولة فیعطاها الخصم»؛ جزایرى، سید نعمت الله بن عبد الله، الأنوار النعمانیة، ج 4، ص 186، بیروت، دار القاری، چاپ اول، 1429ق.
[4]. ر. ک: «احباط و تکفیر و و مسئله دیدن مثقال ذره خیر و شر»، سؤال 79622؛ «انتقال اعمال»، سؤال 26770.
T