شیعه نیوز:
پرسش
آیا فقها بر احادیث حضرت زهرا( سلام الله علیها ) استناد کردهاند؟ اگر کردهاند به چه احادیثی از ایشان استناد کردهاند و چه احکامی دادهاند؟
پاسخ اجمالی
روایات و فرازهایی از خطبههای حضرت زهرا( سلام الله علیها ) وجود دارد که به احکام فقهی اشاره دارند و فقها به پارهای از سخنان حضرت زهرا( سلام الله علیها ) درباره برخی از مسائل فقهی استناد کردهاند؛ مانند سخنان آن حضرت درباره فلسفه احکام، قاعده «ید»، محتوای یک وصیتنامه و ... .
پاسخ تفصیلی
روایات و فرازهایی از خطبههای حضرت زهرا( سلام الله علیها ) وجود دارد که به احکام فقهی اشاره دارند و فقها به پارهای از سخنان حضرت زهرا( سلام الله علیها ) درباره برخی از مسائل فقهی استناد کردهاند و در این باره کتابهایی نیز به صورت اختصاصی نوشته شده است.[1] البته باید توجه داشت که خطبههای طولانی و مفصّل حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) که مشتمل بر ابواب مختلف معرفتی است، در نگرشی فقاهتی میتواند در استنباط بسیاری از احکام مورد استفاده قرار گیرد که این امر نیازمند تلاش تخصّصی و فقیهانه است. علاوه بر روایات و خطبهها که میتوان آنها را سنت گفتاری حضرت زهرا( سلام الله علیها ) نامید، سیره آن حضرت نیز که همان سنت فعلی است، به عنوان مصدری برای تشریع احکام میتواند به کار گرفته شود.
برخی از روایات فقهی بر اساس موضوعات آنها بدین قرار است:
- فلسفه احکام
حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) در بخشی از خطبه مفصل خود که در مسجد مدینه پس از وفات پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) ایراد فرمود، ضمن اشاره به برخی احکام الهی، فلسفه وضع این احکام را بیان میکند. مسلماً توجه به حقیقت احکام و حدود الهی و علل تشریع آنها در بحثهای فقهی راه گشا است.[2] آن حضرت در قسمتی از خطبه میفرماید: «خداوند ایمان را سبب پاکی شما از شرک قرار داد، نماز را عاملی برای دوری و منزّه گرداندن شما از تکبّر، زکات را مایه تزکیه نفس و زیاد شدن رزق، روزه را برای تثبیت اخلاص، حج را وسیله تقویت اسلام، و ... مقرر داشت».[3]
2. روزه و شرایط حقیقی روزهدار
حضرت زهرا( سلام الله علیها ) در سخنی روح روزه و روزه داری را دوری از گناه بر میشمرد و میفرماید: «روزهدار هنگامی که زبان، گوش، چشم و جوارح خود را حفظ نکند، با روزه خود چه میخواهد بکند؟!».[4]
- محتوای یک وصیتنامه
حضرت فاطمه( سلام الله علیها ) پیش از وفات به طور کتبی و شفاهی به امام علی(ع) وصیت نمود. این وصایا بیانگر مواردی است که شخص میتواند درباره آنها وصیت کند، از آن جمله محل دفن، چگونگی تشییع جنازه، غسل و غسل دهندگان، برگزاری نماز میت و ... .[5]
درباره وصیتهای حضرت زهرا( سلام الله علیها ) روایات بسیاری نقل شده که نیازمند بحثی دقیق و جداگانه است.
4. مالکیت و قاعده «ید»
فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) در مناظرهای که با ابوبکر و عمر در قضیه فدک دارد، درباره حق خود نسبت به فدک و مالکیت آن به قاعده «یَد» استشهاد میکند؛ آن حضرت فرمود: «آیا فدک در دست من نبود؟ و وقتی رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) زنده بود، آیا نماینده من در آن نبود و من از محصول آن نمیخوردم ؟ گفتند: آری، فرمود: پس چرا درباره آنچه در دست من بوده از من شاهد و بینه میطلبید؟!».[6]
- استحباب خواندن قرآن برای میّت
حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) ضمن وصیّتی به امام علی(ع) سفارش فرمود: «پس از آن که مرا دفن کردی، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا کن، چون که میّت در چنان موقعیّتی بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان میباشد».[7]
- استحباب تشییع میّت با پوشش کامل
حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) در آخرین روزهای عمر پر برکتش ضمن وصیّتی به اسماء فرمود: «من بسیار زشت و زننده میدانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچهای روی بدنش تشییع میکنند. و افرادی اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف مینمایند. مرا بر تختی که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده، بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن، خداوند تو را از آتش جهنّم حفظ نماید».[8] طبق این روایت، پوشش کامل جنازه زن تأکید شده است.
اینها برخی از سخنان فقهی حضرت فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) بود که در منابع فقهی و حدیثی برای استنباط مواردی از احکام شرعی به عنوان شاهد و یا دلیل مورد بحث واقع شده است.
[1]. مانند: حسینی شیرازى، سید محمد، من فقه الزهراء (علیها السلام)، انتشارات رشید، قم، چاپ اول، 1428ق.
[2]. ر.ک: مکارم شیرازى، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 408 – 418، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1427ق.
[3]. طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 99، نشر مرتضى، مشهد، چاپ اول، 1403ق.
[4]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق و مصحح: فیضى، آصف، ج 1، ص 268، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، چاپ دوم، 1385ق.
[5]. خصیبى، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، ص 178، البلاغ، بیروت، 1419ق؛ و ر.ک: طباطبایی بروجرى، آقا حسین طباطبایى، مترجمان: حسینیان قمى، مهدى، صبورى، م، منابع فقه شیعه (ترجمه جامع احادیث شیعه)، ج 24، ص 371 – 372، انتشارات فرهنگ سبز، تهران، چاپ اول، 1429ق.
[6]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 30، ص 304، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 79، ص 27، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق؛ فاضل هندى، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، ج 11، ص 541، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1416ق؛ اشتهاردى، على پناه، مدارک العروة، ج 8، ص 469، دار الأسوة للطباعة و النشر، تهران، چاپ اول، 1417ق.
[8]. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 3، ص 221، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق؛ بحرانى، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانى، محمد تقى، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 4، ص 89، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1405ق؛ مدارک العروة، ج 7، ص 389 – 390.
T