شیعه نیوز:
پرسش
سلام؛ لطفاً در مورد روایت دوم از مجلس شانزدهم امالی شیخ مفید توضیح دهید و بفرمایید «تتوق» از چه مادهای است؟
پاسخ اجمالی
در ارتباط با آنچه در پرسش مطرح شده است، نخست باید گفت؛ اولیای الهی در برخی شرایط - مانند زمانی که فقر بر جامعه حاکم بود - برای پرورش نفس و خودسازی و تطبیق زندگی خود با فقرای جامعه، از برخی نعمتهای حلال خداوند دوری میکردند، با آنکه منعی از طرف خداوند برای استفاده از چنین نعمتهایی وجود نداشت.
البته اینگونه نبود که آن بزرگواران در تمام عمر خود از نعمتهایی؛ مانند حلوا، عسل و... استفاده نکرده باشند، بلکه همانگونه که بیان شد، بر اساس شرایط زمان و مکان و با توجه به جایگاهشان به عنوان رهبران جامعه، در بیشتر مواقع زندگی سادهتری را پیشه میکردند. به عنوان مثال در روایات آمده است که یکی از غذاهای مورد علاقه پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) عسل بود،[1] با اینحال گاه از خوردن آن اجتناب مینمودند:
ابوسلمه مدنى از قول پدر و پدر بزرگش نقل میکند، رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در «منطقه قبا» نزد ما روزهدار بود، و ما هنگام افطار کاسهاى شیر آورده و مقدارى عسل میان آن ریختیم، همینکه پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) آنرا چشید و متوجه مزه عسل شد، فرمود: این چیست؟ عرض کردیم: ای پیامبر خدا! مقدارى عسل میان شیر ریختهایم! پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) کاسه را روى زمین گذاشت و فرمود: بدانید که من این نوشیدنی را حرام نمیدانم، امّا هر کس براى خدا تواضع کند، خداوند او را سربلند گرداند، و هر کس تکبّر کند، او را پست سازد، و هر که در زندگى خود قناعت پیشه کند، خداوند او را بینیاز سازد، و هر که اسراف کند، خداوند او را تنگدست سازد، و هر که زیاد به یاد خدا باشد، خداوند او را دوست خواهد داشت.[2]
در ارتباط با اتخاذ چنین رویکردی از طرف امام علی( علیه السلام )، روایتی از امام صادق( علیه السلام ) و ایشان نیز از پدرشان امام باقر( علیه السلام ) نقل میکند که حلوایى براى حضرتشان آوردند، اما امام از آن نخوردند؛ از ایشان پرسیدند: آیا آنرا حرام میدانید؟! فرمود: «لَا وَ لَکِنِّی أَخْشَى أَنْ تَتُوقَ إِلَیْهِ نَفْسِی فَأَطْلُبَهُ» یعنی نه! امّا میترسم دلم به آن عادت کرده و من به دنبالش بروم. سپس آیه بیستم سوره احقاف را در این ارتباط تلاوت فرمودند.[3]
واژه «تتوق» در این روایت، فعل مضارع منصوبی از ریشه «توق» به معنای درگیرشدن با چیزی و اشتیاق به آن میباشد.[4] و منظور از این عبارت، آن است که من دوست ندارم که نفسم با خوردن این غذا، مشتاق و درگیر آن شود.[5]
گفتنی این روایت با اندکی تفاوت در متن، در مورد پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) هم نقل شده است.[6]
[1]. غذاهای مورد علاقه پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم )، سؤال 20633.
[2]. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، آداب و اخلاق در اسلام، ترجمه، عطایی، محمد رضا، ص 372، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1369ش.
[3]. شیخ مفید، امالی، محقق، مصحح، استاد ولی، حسین، غفاری، علی اکبر، ص 134، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[4]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 10، ص 33، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[5]. برای آگاهی بیشتر:
غذای امام علی( علیه السلام )، سؤال 76182.
عالمان شیعی و ترک لذایذ دنیا، سؤال 15278.
نخوردن گوشت در سیره امام علی( علیه السلام )، سؤال 101448.
[6]. ر. ک: برقی، ابو جعفر احمد، محاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 2، ص 409، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
T