۰

الحوثی؛‌ بازیگر غیررسمی تحولات یمن

کد خبر: ۲۰۴۷۸
۱۴:۰۲ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۰
جنبش الحوثی یمن جنبشی منتسب به "سید حسین" فرزند "سید بدر الدین الحوثی" از بزرگان علمای مذهب زیدی است که اگرچه بارها و به شدت توسط رژیم یمن سرکوب شده، اما نقش بسیار مهمی را در تحولات جاری در این کشور ایفا می‌کند.
جنبش الحوثی‌ جنبشی یمنی است که نام خود را از بنیانگذار آن "سید حسین" فرزند "سید بدر الدین الحوثی" از بزرگان علمای مذهب زیدی یمن که در استان صعده در شمال یمن ساکن است، گرفته است.

جنبش الحوثی در ابتدا به عنوان یک جنبش سیاسی دارای اهداف و چارچوب‌ها و برنامه‌های خاص پای به عرصه سیاسی یمن نگذاشت بلکه در ابتدا چارچوب فکری آن را اطلاعیه و خبرنامه‌هایی تشکیل می‌داد که سید حسین الحوثی بر پایه مجموعه‌ای از افکار و اندیشه‌های اسلامی با هدف احیای مذهب زیدی در یمن آن را چاپ و منتشر می‌کرد.
این جنبش فقط زمانی جنبش را برخود نهاد که جنگ دولت یمن با پیروان و اعضای آن آغاز شد و از آن زمان بود که این نام را برای خود برگزید، اما اگر بخواهیم مختصری درباره شکل گیری جنبش الحوثی بنویسیم باید بگوییم این جنبش در سال 2000 بدست سید حسین الحوثی تاسیس و به پیروان و طرفداران آن "گروه شعار" اطلاق می‌گردید، چون اعضای جنبش الحوثی بر دادن شعار به عنوان مهمترین ادات جهت نشر افکار و اندیشه‌ها و دیدگاه‌های جنبش تاکید داشتند و به همان اندازه که بر افکار و اندیشه‌های مذهبی تاکید داشتند، از افکار و اندیشه‌ها یا برنامه‌های سیاسی غافل بودند.
اما شرایط حاکم بر جنبش و نحوه رویارویی آن با رژیم یمن ناخودآگاه ماهیت و ساختار جنبش را به شکلی خاص از سال 2005 به بعد هم تغییر و هم شکل داد، بگونه‌ای که یکباره وسعت انتشار و گسترش و هم‌چنین تاثیرگذاری آن را تغییر داد و الحوثی را به یک بازیگر غیررسمی اما تاثیرگذار در یمن تبدیل کرد، بویژه آن که الحوثی تاکید داشت، پنج جنگ انجام شده‌اش با دولت مرکزی در دفاع از خود بوده است.

از آنجا که سید حسین الحوثی تعصب بسیاری بر نشر و ترویج افکار زیدیه داشت، بنابراین اندیشه‌ها و افکار زیدیه را در قالب واقعیت‌های حاکم بر جهان مدرن به طرفدارانش ارائه داد و در این راه ساختار سنتی و واقعیت‌ها و حقایق سیاسی محلی و بومی را به کناری نهاد و به افکار و اندیشه‌هایش ابعادی ملی‌گرایانه و اسلامی داد که به ادعای پیروانش این افکار و اندیشه‌ها هیچ‌گاه با سیاست‌های دولت مرکزی در تعارض قرار نمی‌گرفتند.

بطور خلاصه الحوثی در افکار و اندیشه‌هایش بر رد خشونت حتی علیه مخالفان و بیداری و آگاهی بخشیدن به مردم و کسب علم و دانش و عدم رویارویی مستقیم با دولت مرکزی و جلوگیری از نفود آمریکا و رژیم صهیونیستی در یمن و حمایت از قضیه فلسطینی تاکید بسیار داشت به همین منظور شعار "الله اکبر" و "مرگ بر آمریکا" و"مرگ بر اسرائیل" و "اسلام پیروز است" را به عنوان شعار جنبش خود برگزید.
در ابتدا این شعار برای رژیم صالح گران نیامد، اما هنگامی‌که جنبش الحوثی آنقدر توسعه و گسترش یافت که پای به صنعا گذاشت و مساجد این شهر را درنوردید و جوانان آن را جذب خود نمود،‌ آن وقت طرفداران الحوثی هدف بازداشت‌ها و دستگیری‌های علی عبدالله صالح شدند تا تحت فشار آمریکایی‌ها بیش از پیش بر این بازداشت ها بیفزایند.

با این که جنبش الحوثی با دیگر بازیگران غیررسمی عرصه سیاسی یمن متفاوت‌ است ، تشابهاتی با آنها نیز دارد، از جمله عامل قبیله و ایده‌ها و افکار حاکم بر آن که مشابه اندیشه‌های حاکم بر جنبش جنوب یمن است.
اما مهمترین وجه تشابه جنبش الحوثی با جنبش جنوب یمن این بود که هردو جنبش بیانگر درد و رنج و خواسته‌های طرفداران خود بطور خاص و ملت یمن بطور عام بودند، افزون بر این که هردو جنبش هدف اقدامات سرکوبگرانه دولت مرکزی یمن قرار گرفتند، اما جنبش جنوب مطرح کننده مسائل سیاسی و مدتی بعد مدعی تشکیل یک دولت گردید.
اما عامل قبیله از جمله وجوه اشتراک تشکیل جنبش‌ها در یمن است اگرچه دیدگاه حاکم در مورد قبیله در میان الحوثی‌ها با دیگر جنبش‌های یمنی تفاوت دارد و الحوثی‌ها به افکار و اندیشه‌های مذهبی در کنار افکار و اندیشه‌های بومی و محلی و قبیله‌ای نیز توجه دارند.

رژیم یمن در سال 2004 به موازات اولین جنگ خود علیه جنبش الحوثی جنگ تبلیغاتی خود را نیز علیه جنبش آغاز کرد و هر از چندگاهی جنبش و رهبران آن را به مهدویت و امامت متهم و سرانجام این که تلاش نمود به مترتبط ساختن آنها به مذهب اثنی عشری افزون بر این که خروج آنها را از رژیم حاکم اعلام کند، بلکه آنها را به داشتن ارتباط با ایران و مزدوری برای جمهوری اسلامی متهم کند، اما پوچی و بی‌محتوایی تمام این اتهامات مدتی بعد و در جنگ‌های آینده‌ای که رژیم علی عبد الله صالح علیه جنبش به راه انداخت اثبات گردیدند و همه دنیا دیدند که رژیم یمن برای توجیه حملات خود این اتهامات را به الحوثی‌ها وارد می‌کند.
اما بطورکلی جنبش الحوثی بر اصل امامت به عنوان یکی از اصول اساسی افکار اندیشه‌های سیاسی‌اش تکیه می‌کند، چون امامت یکی از اصول پنجگانه مذهب زیدی است، اما در راه بدست اوردن حکومت جنگ و ریختن خون‌ها را روا نمی‌داند و بر اقدامات مسالمت آمیز متکی است.

جنبش الحوثی فعالیت خود را در منطقه الصعده آغاز کرد که بر سر مرزهای یمن و عربستان قرار دارد و حدود 700 هزار نفر در آن سکونت دارند و اکثرا زیدی مذهب هستند. استان صعده با کمبودهای بسیاری از جمله نبود خدمات و ساختارهای زیربنایی مواجه است و شغل اصلی ساکنان آن را کشاورزی تشکیل می‌دهد، هم چنین شغل اصلی بسیاری از ساکنان منطقه تجارت اسلحه است و به جرات می‌توان گفت بزرگترین بازار سلاح فروش اسله خاورمیانه در این شهر قرار دارد (بازار الطلح) و این کار با اطلاع دولت یمن صورت می‌گیرد.

مؤسس جنبش الحوثی یعنی سید حسین الحوثی، پیش از این و طی سال‌های 1993 و 1997 میلادی، نماینده پارلمان یمن بود و بسان پدرش و بعد از فوت وی تمام وقت خود را صرف برقراری صلح و از بین بردن اختلافات در میان قبایل یمنی نمود و همین موجب گردید به زودی جایگاه ویژه‌ای در میان یمنی‌ها پیدا کند، وی هم‌چنین تلاش نمود،‌ محرومیت‌های مناطق تحت نفوذ خود را تا جای ممکن از بین ببرد، به همین منظور اقدام خرید و راه اندازی مولدهای برق و ایجاد راه‌های ارتباطی و توسعه و گسترش آموزش در این مناطق نمود.
و از آنجا که تمام اقدامات فوق الذکر بدون حضور دولت مرکزی و بدون گرفتن مالیات یا ملبغی از مردم صورت می‌گرفت، زمینه مناسبی را فراهم نمود تا قبایل ساکن این مناطق و تحت نفوذ جنبش الحوثی از دولت مرکزی دور و بیش از پیش به جنبش نزدیک شوند.

از آنجا جنبش الحوثی هر روز قدرت بیشتری در یمن می‌یافت، دولت مرکزی از جانب جنبش احساس خطر نمود و تصمیم به تصفیه جنبش گرفت به همین منظور جنگ‌هایی با الحوثی‌ها انجام داد که شش سال به طول انجامید،‌ در این جنگ‌ها علی عبدالله صالح از هر ترفندی برای از بین بردن جنبش الحوثی در شمال یمن بهره‌برد و حتی از مجازات‌های جمعی نیز روی گردان نشد،‌ و از آنجا که این منطقه با محرومیت‌ها و کمبودهای بسیاری مواجه است، این جنگ‌ها که جنگ حفظ موجودیت الحوثی‌ها بشمار می‌آمد، فشارها و سختی‌های بسیاری مردم این منطقه وارد کرد. اما ایستادگی و مقاومت حوثی‌ها موجب گردید جنبش بیش از پیش در میان مردم منطقه نفوذ کند و توسعه و گسترش بیشتری یابد و نقش این جنبش را به عنوان یکی از بازیگران غیر رسمی یمن پر رنگ‌تر نماید.
همان طور که در ابتدای مطلب گفته شد، با اینکه جنبش دارای برنامه سیاسی واضح و روشنی نیست با این حال این عدم وضوح به معنای غافل بودن آن از جریانات جاری در یمن نیست، با با آغاز انقلاب یمن و درخواست مردم برای تغییر رژیم علی عبدالله صالح و انحلال دولت و پارلمان آنها نیز وارد عرصه فعالیت شدند و به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار وارد روند جریانات جاری در یمن شده و خواستار تغییر رژیم گردیدند و اعلام کردند تا تحقق خواسته‌هایشان به مبارزات خود در کنار مردم یمن ادامه خواهند داد.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: