شیعه نیوز:
پرسش
چهار معجزه عمده پیامبر را که منبع قرآنی دارد، برایم توضیح دهید. (قرآن آن را تأیید کند و رفرنس آن قرآن باشد).
پاسخ اجمالی
معجزه به عملی گفته می شود که پیامبران برای اثبات ادعای نبوت خود انجام می دهند و دیگران از انجام مثل آن عاجزند.
قرآن کریم بزرگترین معجزه پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است. در قرآن آیات متعددی وجود دارد که معجزه بودن این کتاب الاهی را ثابت می کند. علاوه بر این آیات فراوانی نیز در قرآن وجود دارد که بخشی از آنها از جهتی معجزه پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به حساب می آید؛ نظیر اخبار از آینده، اخبار گذشتگان، معارف بلند الاهی و ...؛ زیرا مردم از طریق پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) با این مطالب وحیانی آشنا شده اند. قرآن از دو معجزه دیگر پیامبر به صراحت یاد می کند: معجزه اول اسراء و معراج رسول خدا است.
معجزه دوم حضرت، شق القمر (شکافته شدن ماه با اشاره حضرت) است که در ابتدای سوره قمر به آن اشاره شده است.
پاسخ تفصیلی
اعجاز در لغت؛ یعنی عاجز کردن و ناتوان ساختن و در اصطلاح؛ یعنی انجام دادن کار یا ارائه کردن کلامی که کسی نتواند نظیر آن کار را انجام دهد یا همانند آن کلام را بیان کند. پس به آیات و علائمی که پیغمبران برای اثبات نبوت خویش می آورند، و دیگران از انجام مثل آن عاجزند. معجزه می گویند؛ مانند: اژدها شدن عصای حضرت موسی ( علیه السلام ) و زنده شدن اموات از دم مسیحایی عیسی ( علیه السلام ).
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در طول زندگانی خود معجزات فراوانی داشته اند که آنها را تا چهار هزار معجزه بر شمرده اند. بزرگترین معجزه ایشان قرآن مجید است که بر خلاف معجزات همه انبیاء و حتی بر خلاف دیگر معجزات ایشان، معجزه ای ماندگار و همیشگی است، معجزه ای از جنس کتاب، که دارای ابعاد فراوان اعجاز نظیر فصاحت و بلاغت بی نظیر، بیان برترین معارف الاهی و ... است که دانشمندان و مفسرین به طور مفصل در باره آن بحث کرده اند. تحدی قرآن بهترین دلیل بر اعجاز قرآن است که می فرماید: اگر در این کتاب که بر بنده خود نازل کرده ایم شک دارید سوره ای همانند آن بیاورید[1]. و تا امروز همه انسان ها از آوردن حتی یک سوره مانند کوچک ترین سوره های قرآن عاجز بوده و تا ابد نیز عاجز خواهند بود. هم چنین اخبار غیبی قرآن نیز جلوه دیگری از معجزه بودن آن است و از آن جا که همه اخبار غیبی توسط وحی بر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) معلوم گشته و اولین بار توسط ایشان برای مردم بیان شده است به نحوی معجزه ایشان است. از جمله این اخبار غیبی که پیامبر به مردم فرمود و در قرآ ن نیز موجود است به چند مورد اشاره می شود:
- عده ای از بنی اسد[2] برای دریافت صدقات، اسلام آوردند ولی واقعاً مؤمن نبودند وقتی پیش پیامبر آمدند و ادعای ایمان کردند قرآن به پیامبر فرمود: "به آنان بگو: شما ایمان نیاوردهاید، ولى بگویید اسلام آوردهایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است!.... " [3] آگاهی از قلب افراد یکی از معجزات الاهی بوده که توسط پیامبر عملی شده است.
- عاص بن وائل، پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) را به علت نداشتن پسر، ابتر می نامید ، پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) وی را ابتر و نسل خودش را کوثر نامید.[4] این پیش بینی محقق شد و نسلش بعداز پسرانش منقطع شد ولی نسل پیامبر هم چنان پابرجاست.[5]
3- خبر از غلبه روم بعد از آن که از سپاه ایران شکست سختی خورده بودند: "رومیان مغلوب شدند! (و این شکست) در سرزمین نزدیکى رخ داد امّا آنان پس از (این) مغلوبیّت بزودى غلبه خواهند کرد". [6]
قرآن کریم دو معجزه ای را که برای شخص پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اتفاق افتاده گزارش داده است که عبارتند از:
- اسراء و معراج پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ): «پاک و منزه است خداوندی که بنده اش را شبانگاهان از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد و ...»[7]
این آیه درباره معراج (اسراء) پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است که خداوند بعد از آوردن پیامبر به مسجد الاقصی وی را تا «قاب قوسین» یا «نزدیکتر از آن» [8] به بالا می برد.
اصل معراج معجزه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است، بعد از معراج نیز حضرت اخبار غیبی فراوانی را از این سفر بی نظیر بیان کردند.
مسأله معراج را همه دانشمندان معتبر اسلامی بیان کرده اند که قبل از هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از مکه به مدینه اتفاق افتاد اگر چه در سال وقوع آن اختلاف نظر است و عده ای سال دوم بعثت، یا سوم و یا پنجم و یا ششم و عده ای غیر از این را نیز گفته اند.
بنابر آن چه در آیه آمده است:" و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، نزد «سدرة المنتهى»،)[9] و هم چنین از روایات اهل بیت ( علیه السلام )[10]، استفاده می شود که معراج دو بار اتفاق افتاده است.
طبق تصریح قرآن کریم، اسراء و معراج از مسجد الحرام شروع شد اگر چه بعضی منزل ام هانی یا شعب ابی طالب را به عنوان مبدا ذکر کرده اند احتمال دارد بار اول از مسجد الحرام و بار دوم از منزل ام هانی باشد اما دلائل، شعب ابی طالب را تأیید نمی کند[11].
مطلب مهم دیگری که درباره معراج پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) باید گفت: در نحوه عروج ایشان است که آیا معراج روحانی بوده یا هم روحانی و هم جسمانی بوده است؟
گفتار بیشتر مفسرین این است که «معراج روحانی و جسمانی بوده است»[12]؛ یعنی پیامبر با همین بدن مادی خود از مسجد الحرام به سوی بیت المقدس سیر داده شده و از آن جا نیز با جسم و روحش به آسمان ها عروج کرده است و اخبار غیبی فراوانی از مشاهدات خود نقل فرمود[13]. برای اطلاع بیشتر از حقیقت معراج پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم )به کتب تفسیر مراجعه کنید.
- شق القمر (شکافته شدن ماه):
در ابتدای سوره قمر خداوند از این معجزه بزرگ پیامبر یاد می کند و می فرماید «قیامت نزدیک شد و ماه شکافته شد».[14]
واقعه شق القمر از این قرار است که، مشرکان مکه (قبل از هجرت) از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) درخواست آیه و نشانه ای کردند و گفتند: «اگر واقعاً پیامبر خدا هستی ماه را برای ما بشکاف و دو نصف کن، پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به آنان فرمود: اگر این کار را برای شما انجام دهم ایمان می آورید؟ گفتند آری. آن شب، شب بدر بود یعنی ماه در آسمان کامل بود. پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از پروردگارش خواست تا ماه دو نیم شود، با اشاره پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ماه به دو نیم شد و عده زیادی این معجزه بزرگ را دیدند اما مشرکان دوباره این معجزه بزرگ را انکار کردند و گفتند محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ما را سحر کرد[15] قرآن مجید این انکار مشرکان را به عنوان عادت همیشگی آنان بیان کرده و می فرماید: "و هر گاه (مشرکان) نشانه و معجزهاى را ببینند روى گردانده، مىگویند: «این سحرى مستمر است»! آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هواى نفسشان پیروى نمودند و هر امرى قرارگاهى دارد.".[16]
این بخشی از مطالبی است که در رابطه با معجزات پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم )بیان شد.
[1] بقره، 23:" وَ إِن کُنتُمْ فىِ رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ شُهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِین".
[2] مجلسی ،محمدباقر،بحارالانوار،ج 17،ص 199.
[3] حجرات، 14: "قَالَتِ الْأَعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَ لَاکِن قُولُواْ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْایمَانُ فىِ قُلُوبِکُمْ...".
[4] کوثر،3:" إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتر.
[5] بحارالانوار،ج 17،ص 203.
[6] روم،1و 2 و 3 :غُلِبَتِ الرُّومُ،فىِ أَدْنىَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُون.
[7] اسراء، 1." سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلىَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرُِیَهُ مِنْ ءَایَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر".
[8] نجم،7 و 8 و 9 وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلىَ، ثمَُّ دَنَا فَتَدَلىَ،فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینِْ أَوْ أَدْنىَ، فَأَوْحَى إِلىَ عَبْدِهِ مَا أَوْحَى- برای آگاهی از تفسیر این آیات نک: طباطبائی، محمد حسین، ترجمه المیزان، ج 19، ص 38 به بعد، انتشارات، دفتر انتشارات اسلامی.
[9] وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى،عِندَ سِدْرَةِ المُْنتَهَى.
[10] عروسی حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج 3، ص 98، انتشارات اسماعیلیان، قم.
[11] آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 8، ص 8، انتشارات دارالکتب العلمیه، بیروت.
[12] ترجمه المیزان، ج 19، ص 39.
[13] ن ک: ترجمه المیزان، ذیل تفسیر آیه 1، سوره اسراء.
[14] قمر، 1. "اقْترََبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَر".
[15] طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه معجع البیان، ج 24، ص 10.
[16] وَ إِن یَرَوْاْ ءَایَةً یُعْرِضُواْ وَ یَقُولُواْ سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ،وَ کَذَّبُواْ وَ اتَّبَعُواْ أَهْوَاءَهُمْ وَ کُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِر.
T